تربیت کودک از منظر آیات قرآن
شنبه 95/10/18
در آیه ۱۳ سوره مبارکه لقمان آمده است: «وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ؛و [یاد کن] هنگامى را که لقمان به پسر خویش در حالىکه وى او را اندرز میداد گفت اى پسرک من! به خدا شرک میاور که بهراستى شرک ستمى بزرگ است».
و نیز در آیه ۱۶ تا ۱۹ این سوره آمده است: «یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ﴿۱۶﴾ یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ﴿۱۷﴾ وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ﴿۱۸﴾ وَاقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِکَ إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ».
صفحات: 1· 2
سوال :چرا قرآن می خوانیم؟
جمعه 95/10/17
جواب : قرآن، حيات روشن دلهاست قرآن فروغ و شمع محفل هاست دل از فروغش نور مى گيرد جان از پيامش شور مى گيرد روشنگر سجاده و سنگر سرلوحه هر خط و هر دفتر قرآن كتاب مكتب و آيين قرآن كتاب استوار دين
از رموز «اعجاز قرآن» يكى هم همين طراوت ابدى و تازگى هميشگى و كهنه نشدن اين كتاب شگفت. با گذشتساليان و قرون است.
هنوز هم كه هنوز است. طنين روح انگيز قرآن، دلها را شيفته خود مى سازد و معارف بلند وحى و مضامين ژرف اين كلام آسمانى، عقول فرزانگان را مبهوت جذبههاى خويش مى گرداند و گذشت زمان هرگز نتوانسته است غبار نسيان و كمرنگى و فرسودگى بر چهره تابناكش بنشاند.
قرآن، عهد و ميثاق خدا با بندگان است و بايد پيوسته به اين «عهده نامه الهى» نگريست و تدبر كرد و از آن گهرهاى حكمتبه دست آورد و روح را در چشمه معارفش سيراب ساخت و جان راآينه وحى نمود.
امام صادق(ع) فرمود:
«قرآن، عهد خدا به سوى بندگانش است. پس سزاوار است كه يك انسان مسلمان در عهد خدا به خدا بنگرد و هر روز پنجاه آيه از آن را تلاوت كند»:
«القرآن عهدالله الى خلقه، فقد ينبغى للمرء المسلم ان ينظر فى عهده و ان يقرء منه فى كل يوم خمسين آية.» (وسائل الشيعه، ج 4، ص849. )
دلایل و امتیاز تلاوت قرآن به زبان عربی
جمعه 95/10/17
اصرار بر تلاوت قرآن به زبان عربى، دلایل و حكمتهاى گوناگونى دارد؛ از جمله:
1. ایجاد زبانى مشترك در میان همه پیروان و فراهم سازى نوعى وحدت و پیوند جهانى، باعث تأكید بر قرائت و حفظ زبان عربى شده است.
2. روح و محتواى هر پیام و سخنى، در قالب زبان خاص خود، عمیقتر درك مىگردد تا زمانى كه به زبانهاى دیگر برگردانده شود و قرآن - كه داراى مضامین بسیار بلند و عالى هرگز قابل ترجمه دقیق و كامل به هیچ زبانى نیست.
همه ترجمههاى قرآن، براى رسیدن به معارف بلند و درك زیبایى متن اصلى نارسا است. كافى است اندكى در مباحث مربوط به زبانشناسى، فن ترجمه و تئورىهاى مربوط به آن مطالعه كنید؛ آن گاه خواهید یافت كه فرق بین قرآن و ترجمههایش، همان فرق بین كتاب الهى و بشرى است.
صفحات: 1· 2
تكريم و احترام به كودك
جمعه 95/10/17
اميرالمؤمنين علي(ع) ميفرمايند: با بچههايتان به گونهاي برخورد كنيد كه آنها خودشان را كريم و با شخصيت بدانند.
تكريم و احترام به كودك در گفتار و رفتار، از پيامدهاي مهم و گستردهاي برخوردار است.
پذيرش سخنان و آموزشهاي والدين؛
اگر فرزندان از والدين بياحترامي ببينند، ديگر پذيراي سخنان و آموزشهاي آنان نخواهند بود. امام صادق (ع) در روايتي ميفرمايند: «طبعت القلوب علي حب من أحسن عليها و بغض من أساءَ اليها.» «دلهاي آدميان به گونهاي است، هر کسي به آنان نيکي و مهرباني کند, وي را دوست ميدارند و هر كسي به آنان بدي و ناروايي کند, از او بيزارند.» (حرعاملي، 1367: ج16، ص184)
دنیا ازمنظر قرآن
چهارشنبه 95/10/15
قرآن تأكيد دارد كه زندگى آخرت زندگى حقيقى است و زندگى دنيا بازيچهاى بيش نيست: وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ؛1اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازيچه نيست، و زندگى حقيقى همانا سراى آخرت است.
اگر انسان درباره خصوصيات هر يك از زندگى دنيا و زندگى آخرت تأمل و آنها را با هم مقايسه كند، به روشنى درمى يابد كه زندگى آخرت بسيار بهتر از زندگى دنيا است و اصلاً با آن قابل مقايسه نيست. در اين ميان، ما چون موجوداتى مادى هستيم و بيشتر با محسوسات سر و كار داريم، به طور طبيعى به زندگى دنيا گرايش داريم و زرق و برق دنيا خيلى زود چشم ما را پر مىكند. بسيارى از انسان ها فريفته و دل باخته دنيا و لذت هاى آن مىشوند، به گونهاى كه از آخرت و زندگى بى نهايتِ آن غافل مىكردند. انسان نيز دو قلب و دو دل ندارد كه يكى را به دنيا بدهد و يكى را به آخرت! طبعاً وقتى دل باخته دنيا گرديد، جايى براى آخرت باقى نمىماند: ما جَعَلَ اللّهُ لِرَجُل مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ؛2 خداوند براى هيچ كس در درونش دو دل ننهاده است.
1. عنكبوت(29)، 64.
2. احزاب (33)، 4.
بازگشت همه به سوی اوست
دوشنبه 95/10/13
درگذشت فقیه مجاهد و عالم ربانی مرحوم “آیت الله محمد علی شرعی ” را به پیشگاه مقدس حضرتامام زمان(عج ) و نائب بر حقشان مقام عظمای ولایت و تمام علما و فضلاء تسلیت عرض می نمائیم .
شرط انتظار
یکشنبه 95/10/12
اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد، منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامی انسان در انتظار كسی می نشیند كه او را خوب بشناسد اما اگر انسان كسی را نشناسد ولو بداند كه آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتی نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان هم چنین است. كسانی كه آن حضرت را نمی شناسند مانند كفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمی كشند. اما كسانی كه او را می شناسند و ارزش او را می شناسند و مقام او را می دانند منتظر او می مانند.
كسانی كه امام زمان (عج) را نمی شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفته اند. چنانكه پیامبر اكرم (ص) فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر كس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است» (بحارالانوار، ج 32، ص 331).
آثار و برکات نماز اول وقت
یکشنبه 95/10/12
از حضرت صادق(ع) آمده است که فرمودند: «… بهترین ساعتهای شب و روز، وقتهای نماز است.» سپس فرمودند: «چون ظهر میشود درهای آسمان گشوده شده و بادها میوزند و خداوند به خلق خود نگاه میکند. هر آینه من بسیار دوست دارم که در آن هنگام، عمل صالحی برای من بالا رود.» آنگاه فرمودند: برشما باد به دعا کردن بعد از نمازها، چرا که آن مستجاب میشود.
امام صادق(ع) همچنین فرمودند:
شیعیان ما را در سه چیز بیازمایید: در اوقات نمازشان، که چگونه بر آنها مواظبت میکنند؛ در اسرارشان، که چگونه آنها را از دشمنان ما حفظ میکنند و در اموالشان، که چگونه با آن به برادران خود کمک میکنند.
منبع:اصول وافی، ج۲، ص۸۷٫
الخصال: ۱۰۳ / ۶۲
جواب بدزبانی خاموشی است
پنجشنبه 95/10/09
مرحوم ایت الله کوهستانی می فرماید:شخصی به من ناسزاگفت وهر چه می توانست ازفحش و کلمات جسارت امیز نثار من کرد ولی سکوت کردم و صبر نمودم تا این که حرف های او تمام شد به او گفتم ایا سزاوار بدگویی و ناسزا بودم گفت نه یعنی ان قدر صبر کردم تا از او جواب نه گرفتم .منبع: از کتاب زبان باید ها و نبایدها