جایگاه علم در آیات قرآن
شنبه 95/09/20
اسلام تنها دانشي را علم مي نامد كه جهت توحيدي داشته و برخوف و خشيت او بيافزايد. لذا قرآن كريم در آيه 28 سوره فاطر مي فرمايد: «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ؛ از ميان بندگان خدا، تنها عالمان از او مىترسند.»(35)فاطر28 و در روايات متعددي از امام صادق (ع) نقل شده است كه فرمود: «كَفَى بِخَشْيَةِ اللَّهِ عِلْما؛ علم براي خشيت و ترس از خدا كافي
است.») بحارالأنوار، ج2، ص27)
اهتمام به دو اصل تولی و تبری
چهارشنبه 95/09/17
سیره عملی امام عسکری علیه السلام در صحنه های اجتماعی، نکات برجسته ای برای پیروان آن حضرت دارد. یکی از مهم ترین فرازهای سیره اجتماعی آن حضرت، توجه به دو اصل تولی و تبری می باشد. در موارد متعدد و مناسبت های به دست آمده، امام یازدهم علیه السلام شیعیان رابه دوستی اهل بیت علیهم السلام و بیزاری از دشمنان آنان ترغیب می نمود. به عنوان مثال روزی علی بن عاصم کوفی که مردی نابینا بود به محضر امام شرفیاب شد. او ضمن گفت و گو با حضرت، ارادت خالصانه خویش را به خاندان نبوت اظهار نموده وگفت: من از یاری عملی شما ناتوانم و به غیر از ولایت و محبت شما و بیزاری از دشمنانتان و لعن به آنان در خلوت ها سرمایه ای ندارم، با این حال وضعیت من چگونه خواهد بود؟ !
امام عسکری علیه السلام فرمود: پدرم از جدم رسول خدا روایت نمود که: «من ضعف علی نصرتنا اهل البیت و لعن فی خلواته اعداءنا بلغ الله صوته الی جمیع الملائکة… فاذا بلغ صوته الی الملائکة استغفروا له و اثنو علیه; هرکس توانایی یاری نمودن ما اهل بیت را نداشته باشد و در خلوت هایش به دشمنان ما لعنت بفرستد، خداوند صدای او را به همه فرشتگان می رساند… هنگامی که صدای او به فرشتگان برسد، آنان برای وی طلب آمرزش نموده و او را می ستایند.»
امام علیه السلام در ادامه می فرماید: آن فرشتگان می گویند: «اللهم صل علی روح عبدک هذا الذی بذل فی نصرة اولیائه جهده و لو قدر علی اکثر من ذلک لفعل; خدایا بر روح این بنده ات درود فرست که در یاری اولیائش تمام تلاش خود را انجام می دهد و اگر بیش از این توانایی داشت انجام می داد.» در این حال از طرف خدای سبحان ندا می آید که ای ملائکه من! من دعای شما را درحق این بنده ام اجابت کردم و بر روح او درود فرستادم و در ردیف ارواح ابرار و از بهترین بندگان برگزیده خویش گردانیدم.
احمدبن مطهر می گوید: یکی از شیعیان به امام عسکری علیه السلام نامه نوشته و در مورد ارتباط با واقفیه سؤال کرد. آن حضرت در جواب نوشت: «آن ها را دوست نداشته باشید، به عیادت مریض های آنان نروید، در تشییع جنازه هایشان شرکت نکنید، بر مرده هایشان نماز نخوانید و در این مورد فرقی نمی کند که کسی امامت یکی از امامان معصوم را انکار کند یا اینکه فردی که دارای مقام امامت از طرف خدانیست را جزء امامان معصوم بداند و یا (مانند مسیحیان) قائل به تثلیث باشد. بدانید که منکر آخرین امامان معصوم علیه السلام همانند انکار کننده امامان قبلی است و هرکس به تعداد امامان بیفزاید مثل کسی است که از امامان معصوم کم می کند.
منبع:بحارالانوار، ج 50، ص 316 و 317.
الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 685.
سیره عملی امام حسن عسکری (زهد و ساده زیستی)
چهارشنبه 95/09/17
کامل بن ابراهیم مدنی در مورد زهد و ساده زیستی امام عسکری علیه السلام می گوید: جهت پرسیدن سؤالاتی به محضر آن حضرت شرفیاب شدیم. هنگامی که به حضورش رسیدیم، دیدم آن گرامی لباسی سفید و نرم به تن دارد. پیش خود گفتم: ولی خدا و حجت الهی خودش لباس نرم و لطیف می پوشد و ما را به مواسات و همدردی با برادران دینی فرمان می دهد و از پوشیدن چنین لباسی باز می دارد. امام در این لحظه تبسم نمود و سپس آستینش را بالا زد و من متوجه شدم که آن حضرت پوشاکی سیاه و زبر بر تن نموده است. آن گاه فرمود: «یا کامل! هذا لله و هذا لکم; این لباس زبر برای خداست و این لباس نرم که روی آن پوشیده ام برای شماست!
منبع: مستدرک الوسائل، ج 3، ص 243. مستدرک سفینة البحار، ج 9، ص 220.
در محضر ائمه
دوشنبه 95/09/15
حضرت سکینه
دوشنبه 95/09/15
حضرت سکینه، دختر ابى عبدالله الحسین (ع) و رباب، دختر امرء القیس است. نام اصلى وى، ” آمنه” یا ” امیمه” بود و مادرش رباب او را به ” سکینه” ملقّب ساخت.(منتهى الآمال، ج ۱، ص ۴۶۲ و وفیات الاعیان، ج۱، ص ۳۷۹)
این بانوى شریف علوى در دامن مهرانگیز پدر ارجمندش حضرت امام حسین (ع) و مادر گرانمایهاش حضرت رباب (س)و عمه بزرگوارش حضرت زینب کبرى(س) پرورش یافت و از راهنمایى و تربیت ناب برادرش حضرت على بن الحسین(ع)، معروف به زین العابدین در ایّام امامت آن بزرگوار، بهره هاى وافر یافت.وى از زنان خردمند و داناى عصر خویش بود. علاوه بر بهرهمندى کامل از حُسن جمال، از فضایل معنوى مانند تعّبد، تدیّن و تقواى الهى برخوردار بود و در زمینه شعر، سخنورى و فصاحت بیان از ممتازان عصر و خانه وى، همیشه مجمع ادبا، شُعرا و سخن سرایان عرب بود.(اعلام النّساء، ج ۲،ص ۲۰۲)درباره تاریخ تولدش، اطلاع دقیقى در دست نیست. امّا وى در واقعه عاشورا، دخترى رشید و بالغ بود.برخى از مورخان، وى را در واقعه کربلا، بین ده تا سیزده ساله خواندهاند. بنابراین تولدش باید میان سالهاى ۴۷ تا۵۰ قمرى باشد. او در مدینه و در اواخر عصر امامت حضرت امام حسن مجتبى (ع) دیده به جهان گشود.(شام، سرزمین خاطرهها، ص ۱۰۴)
خوش اخلاقی در اسلام
شنبه 95/09/13
خوش خلقی در دین ما، بسیار سفارش شده تا جایی که گاهی تمام دین دانسته شده است. در حدیثی آمده است که: شخصى خدمت رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله رسید و روبروى حضرت قرار گرفت. سؤال كرد دین چیست؟ فرمود حسن خلق. سپس از طرف راست حضرت آمد عرض كرد دین چیست؟ فرمود حسن خلق. از طرف چپ آمد عرض كرد دین چیست؟ فرمود حسن خلق. از پشت سر حضرت آمد عرضه داشت دین چیست؟ حضرت برگشت بطرف او و فرمود آیا دین را نمىفهمى؟ دین این است كه خشم و غضب نكنى.
گاهی موجب کمال دانسته شده است: كاملترین مؤمنان خوشخلقتر آنان است.
إِنَّ أَكْمَلَ الْمُؤْمِنِینَ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً(بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج68، ص 389، باب 92)
در روایاتی نیز آن را عبادتی بزرگ دانسته اند که ثواب نماز و روزه دائمی دارد. منْ كَفَّ غَضَبَهُ كَفَّ اللَّهُ عَنْهُ عَذَابَهُ وَ مَنْ حَسُنَ خُلُقُهُ بَلَّغَهُ اللَّهُ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ(عیون الاخبار،ج 2، ص 71)؛ هر كس خشم خود را نگهدارد خداوند عذاب خود را از او نگه مىدارد، و هر كس خلقش نیكو باشد خداوند پاداش روزه گیر و نمازگزار را به او مىدهد.
گريه جبرئيل بر مصايب زينب (س)
شنبه 95/09/13
روايت شده است كه پس از ولادت حضرت زينب (س)، حسين (ع) كه در آن هنگام كودك سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض كرد: ((خداوند به من خواهرى عطا كرده است )). پيامبر(ص) با شنيدن اين سخن ، منقلب و اندوهگين شد و اشك از ديده فرو ريخت . حسين (ع) پرسيد: (براى چه اندوهگين و گريان شدى ؟)پيامبر(ص) فرمود: (اى نور چشمم ، راز آن به زودى برايت آشكار شود.)
صفحات: 1· 2
حدیث روز
پنجشنبه 95/09/11
حضرت علی علیه السلام می فرماید:اللسان میزان الانسان. زبان ترازوی ادمی است زیرا که خرد هر کس از زبان و سخن او ظاهر شود.منبع غررالحکم ودررالکلم حدیث ۱۲۸۲
برگی از سبک زندگی اجتماعی پیامبر اکرم (ص)
یکشنبه 95/09/07
مردمداری
جاذبهی شخصیتی هر کس، تا حد زیادی مرهون رفتار محبتآمیز او با مردم و ارزش قائل شدن برای انسانهاست. کسی که در غم و شادی، همراه مردم باشد و خود را از آنان جدا نداند، دلها را فتح میکند. رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) به تشییع جنازه میرفت و در دورترین نقطهٔ مدینه به عیادت مریض میپرداخت.[بحارالانوار، علامه مجلسى، مؤسسة الوفاء، بيروت ، ج ١۶، ص ٢٢٨.] گاهی فرزندان خردسال را به حضور پيامبر(صلیاللهعلیهوآله) میآوردند، تا به عنوان تبرک، برای او از خدا خیر و نیکی طلب کند، یا نامگذاری کند. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به خاطر دلجویی بستگان آن فرزند، او را میگرفت و در دامن خویش مینهاد، گاهی اتفاق میافتاد که کودک همانجا ادرار میکرد، بعضیها که حضور داشتند، بر سر فرزند داد میکشیدند و حضرت آنها را نهی میکرد، آنگاه دعا یا نامگذاری را به پایان میبرد و این گونه خویشاوندان آن نوزاد را خرسند میساخت تا نپندارند که پيامبر(صلیاللهعلیهوآله) از آن پیشآمد ناراحت و آزرده شده است. چون بیرون میرفتند، حضرت برخاسته، لباسش را آب میکشید.[مكارم الأخلاق، طبرسى، ص 25.، ص ٢۵]