پیاده روی اربعین حسینی

اربعین حسینی

بازگشت اهل بیت به کربلا

بازگشت اهل بیت به کربلا

در مورد زمان بازگشت اسرای اهل بیت به کربلا پس از واقعه عاشورا سه نظر مطرح است:

برخی معتقدند این زیارت در سال نخست روی نداده و بلکه به دلیل دوری مسافت، اصلا چنین زیارتی ممکن نبوده، زیرا پیمودن مسیر کوفه تا شام و سپس بازگشت به کربلا در مدت زمان ۴۰ روز، برای کاروان اسرای کربلا ممکن نبوده است. محدث نوریو شیخ عباس قمی طرفدار این نظریه هستند. علاوه بر این که گزارش معتبری نیز بر اثبات این رویداد در دست نیست.

صفحات: 1· 2

اربعین حسینی

Image result for ‫اربعین‬‎

500 × 331 - mihangram.com 

انتخاب نام زیبا برای کودک

 انتخاب نام زیبا برای کودک

نام کودک نقش مهمی در شخصیت او ایفا می‏کند. باید برای طفل نامی را انتخاب کرد که بعدها به خاطر آن مورد استهزأ و تحقیر قرار نگیرد و در آینده احساس حقارت نکند. نامی که یادآور وابستگی او به خداوند متعال بوده و نشانگر فرهنگ و مکتب او باشد. سیره عملی امام مجتبی علیه السلام در نامگذاری فرزندان خویش گواه روشنی بر توجه آن حضرت به این مهم می‏باشد. نام فرزندان پسر آن حضرت عبارتند از: حسن، زید، قاسم، عمرو، عبدالله، عبدالرحمن، حسین، طلحه و نام فرزندان دختر او عبارتند از:‌ام الحسن،‌ام الحسین، فاطمه،‌ام عبدالله،‌ام سلمه، رقیه.

منبع: لارشاد، ج 2، ص 16.

مي دانيم كه حضرت زينب (س)و حضرت اباالفضل (ع) كمتر از معصوم نيستند چرا جزء معصومين نيستند ؟

 مي دانيم كه حضرت زينب (س)و حضرت اباالفضل (ع) كمتر از معصوم نيستند چرا جزء معصومين نيستند ؟

عصمت در لغت به معناي منع كردن و باز داشتن است و به همين معنا در برخي از آيات و روايات به كار رفته است . (1)از ديدگاه آيات و روايات ، پيامبران و امامان از هر گونه گناه و خطايي در امان اند . براي بيان اين حقيقت الفاظ و تعابير گوناگوني به كار رفته كه واژه عصمت نيز يكي از آنهاست فاضل مقداد در تعريف عصمت ميگويد عصمت ، لطفي است كه خداوند در حق مكلفين به جاي مي آورد به گونه اي كه انگيزه اي براي ترك اطاعت و يا انجام معصيت در او باقي نمي ماند هر چند اين لطف توان انجام گناه را از وي نمي ستاند ، اسباب تحقق لطف الهي چنين است.

عصمت در لغت به معناي منع كردن و باز داشتن است و به همين معنا در برخي از آيات و روايات به كار رفته است . (1)از ديدگاه آيات و روايات ، پيامبران و امامان از هر گونه گناه و خطايي در امان اند . براي بيان اين حقيقت الفاظ و تعابير گوناگوني به كار رفته كه واژه عصمت نيز يكي از آنهاست فاضل مقداد در تعريف عصمت ميگويد عصمت ، لطفي است كه خداوند در حق مكلفين به جاي مي آورد به گونه اي كه انگيزه اي براي ترك اطاعت و يا انجام معصيت در او باقي نمي ماند هر چند اين لطف توان انجام گناه را از وي نمي ستاند ، اسباب تحقق لطف الهي چنين است.
الف : برخورداري از ملكه اي كه آدمي را از اقدام بر معاصي باز مي دارد .
ب: آگاهي كامل از پيامدهاي اعمال زشت و زيبا.
ج: ترس از مواخذه بر ترك اولي . پس اين تعريف عصمت مي باشد اين موهبت الهي كه با اختيار بدست آمده نزد عده خاصي مي باشد آنهم پيامبران و امامان چنانكه پيامبر اكرم «صلي الله عليه وآله» مي فرمايد( انا وعلي و الحسن و الحسين و سعه من ولد الحسين مطهرون معصومون) «من و علي و حسن و حسين و نه نفر از فرزندان حسين پاك و معصوم هستيم و در مورد حضرت زهرا «سلام الله عليه» تصريح خاص داريم (3) كه اين چهارده نفر معصوم از گناه مي باشند من جميع جهات عصمت دارند . و اين موهبت الهي مي باشد . كه مخصوص چهارده نفر است البته با اختيار خودشان با توجه به اين كه اختيار و آن اسباب موهبت كه بيان شد عصمت مقامي نيست كه در انحصار انبياء و ائمه قرار داشته دست ساير انسانها از رسيدن به آن كوتاه باشد بلكه ديگران نيز مي توانند به برخي از مراتب عصمت نه كل مراتب عصمت كه ائمه دارند يعني عصمت از گناه دست يابند كم هم نبوده اند عالمان با تقوا كه ساليان متمادي نه تنها از حرام بلك ه از امور مكروه نيز چشم پوشيدند . اين حقيقت را يعني عصمت از گناه، نه تمام مراتب عصمت را، برخي از علماي بزرگ براي حضرت عباس توجه و عنايت قرار داده اند .مرحوم شيخ محمد طه نجف در كتاب اتقان المقال مي گويد : او برتر از اين است كه در ميان انسانهاي معمولي ذكر شود . بلكه بايد به هنگام ذكر نام اهل بيت عصمت و طهارت از او ياد كرد (حضرت عباس ) آنچه كه از ناحيه خداي متعال انتخاب مي شودند مقام امامت است كه به اين دو بزرگوار عطا نشده است كه آنهم حكمت خودش را دارد .
علامه اردوبادي نيز درباره عباس(عليه السلام ) چنين عقيده دارد او مي گويد : عباس كه اهل قرآن و هدايت و دين و وابسته به اصحاب عباست ، اجلّ از اين است كه تيرش به هدف نخورد و بار گناه بر دوشش سنگيني كند .
اين نظريه را هيچ يك از علما درباره ابوالفضل العباس منكر نشده عصمت از گناه، هنگامي كه امام صادق «عليه السلام» قتل اورا هتك اسلام مي شمار ودر جايي كه امام سجاد «عليه السلام» مقام و مرتبه در حدي معرفي مي كند كه همه شهداء غبطه او مي خورند آيا ممكن است مقام او را پايين تر از مرتبه عصمت قرار داد .
از اين گونه تعبيرات در كلمات امامان معصوم كه كاملاً به دور از مبالغه است استفاده مي شود كه مقام ابوالفضل فوق مقام شهداي عالم و دون مقام امامان معصوم است البته مقام عصمت را براي علي اكبر و زينب كبري نيز مي توان استفاده كرد خلاصه اينكه حضرت عباس و زينب نوعي عصمت از گناه دارند .
منبع:
1- سوره هود آيه 43، ميزان الحكم ري شهري محمد ، ج6 ،ص342.
2- ارشاد الطالبين ، فاضل مقداد ، ص301و 302.
3- بحار الانوار علامه مجلسي ، ج25 ،ص 201.
4- قهرمان علقمه ، احمد بهشتي ، ص 103.

آیا حضرت زینب(س) جزو معصومان نیستند با این که پدر و مادر ایشان هر دو معصوم بودند؟

 آیا حضرت زینب(س) جزو معصومان نیستند با این که پدر و مادر ایشان هر دو معصوم بودند؟

الف:عصمت یعنی اینکه انسان به مرتبه ای از معرفت نائل شود که حقیقت و باطن گناه را مشاهده کند و چون انسان در این حالت با ملکوت هستی و جنبه‏های باطنی عالم در ارتباط هست، هرگز دچار اشتباه و خطا نمی‏شود. پس مصونیت از گناه و اشتباه، لازمه عصمت می‏باشد.

ب: گروهی از انسان ها ممکن است به مقام عصمت از گناه نائل شوند؛ اما عصمت از خطا و اشتباه مختص به انبیاء و ائمه علیهم السلام و بعضی از بندگان خاص خداوند است.

ج: اشخاصی که از اولیاء خداوند هستند؛ مانند حضرت عباس که به فرموده امام صادق(ع)؛ انبیاء در روز قیامت به مقام او غبطه می‏خورند و حضرت زینب(س)، معصوم از گناه هستند، اما عصمت از اشتباه در مورد آنان صادق نیست. اگر چه این گونه افراد با توجه به مقام معنوی و روحانیشان؛ به ندرت ممکن است دچار اشتباه شوند، اما نمی‏توان امکان اشتباه را در مورد آنان به کلی منتفی دانست.

د: تمام انبیاء الهی از آدم(ع) تا خاتم(ص) با حفظ مراتب و درجات متفاوتی که دارند؛ معصوم هستند، اما در مکتب حیاتبخش اسلام و از زمان پیامبر اکرم(ص) به بعد؛ تنها چهارده تن معصوم هستند و وقتی چهارده معصوم می‏گوییم، مقصود ما این معنا هست؛ نه انحصار تمام معصومین اعصار و امصار و نسل های تاریخ.

حضرت زینب علیها السلام به اعتراف همه تاریخ نویسان، آراسته به همه فضایل و خصلت های والای اخلاقی و الهی بودند و در سایه این کمالات به مرتبه ای از منزلت انسانی دست یافتند که شایستگی محرم راز الهی و امین ودایع امامت و ولایت بودن را حداقل در بخشی از عمر شریفشان به خود اختصاص دادند. حضرت این را به برکت عنایات خاص الهی و پاکی سرشت و نحوه تربیت و پرورش در دامن پیامبر صلی الله علیه وآله و فاطمه علیها السلام و امیرالمؤمنین علیه السلام و تلاش هایی که در راستای کسب سجایای اخلاقی و به جای آوردن عبادات و فرامین الهی انجام داده بود به دست آورد.

صفحات: 1· 2

ارزش کتاب

 فرهنگ، محوری‌ترین برگ هویتی یک ملت محسوب می‌شود و یکی از راه‌های مهم توسعه فرهنگی اهمیت دادن به مساله کتاب، کتاب‌خوانی و ترویج مطالعه در جامعه، خصوصا در میان جوانان و نوجوانان است. در واقع از شاخص‌های مهم توسعه‌یافتگی هر جامعه سرانه مطالعه، میزان تولید و مصرف اطلاعات و کالاهای فرهنگی در آن جامعه است و بنا بر اهمیت این مساله دولت‌ها و سیاست‌گذاران برنامه‌ریزی‌هایی در این رابطه صورت داده‌اند.

كتاب، موضوع بسيار مهمى است، اما وضع كنونى كتاب در كشور، متناسب با شأن، سابقه و داعيه فرهنگى ايران و هدف هاى ترسيم شده براى جمهورى اسلامى نيست. کتاب بهترین وسیله انتقال میراث ادبی از نسلی به نسل دیگر است و به انسان ها کمک می کند تا میراث فرهنگی و ارزش های دینی وتاریخی خود را بشناسد و به آن ارج نهند.

خانواده اولین بنیان تاثیرگذار در جامعه به شمار می رود. پدر و مادر نقش مهمی در شکل گیری عادات فرزندان خود دارند و نهادینه کردن عادت حسنه کتابخوانی از زیباترین عاداتی است که با تدبیر و آینده نگری والدین  منجر به تربیت نسلی کتابخوان می شود و بدین ترتیب برای کسب تجربه و دانش همیشه به کتاب خوب مراجعه می کند و در تنهایی ها و خلوت خود با کتاب انس می گیرد  و با بدترين و پرخسارت‌ترين تنبلى‌ها،  که تنبلى در خواندن كتاب است بیگانه است.

کتاب و کتابخوانی از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی

 

کتاب و کتابخوانی از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی

 

 

از آنجا كه تغییرات اساسی و بنیادین در هر جامعه، وابستگی كامل به همۀ نهادهای فكری و فرهنگی آن جامعه دارد، و نیز به دلیل اهمیت كارآیی و شدت تأثیرگذاری‌ای كه در مسائل فرهنگی مشهود است، می‌توان به این درك و دریافت رسید كه رهبران خردمند و جوامع‌ِ خواهان پیشرفت و اعتلاء، همواره باید نگران اوضاع فرهنگی خود باشند؛ چه آنكه هر تحول و جهش مطلوبی، در پرتو رشد فرهنگی حاصل می‌شود و به بار می‌نشیند.
خوشبختانه برخورداری فرهنگ ارزشمند ما از ریشه‌های قوی و مانا، نگرشها و پویشهای فرهنگی ما را قدرت و استحكام فزاینده‌ای می‌بخشد؛ زیرا ما با فرهنگی رشد كرده‌ایم كه تمامی جلوه‌های افتخارآفرین‍َش، نمودهای راستین فرهنگی‌اند. نخستین جلوۀ باشكوه چنین ارزشی را می‌توان در ابتدای برنامه‌های پیامبر عظیم‌الشأن اسلام یافت، كه رسالتش را با فرمان‌ِ «خواندن» از سوی خداوند آغاز می‌كند و پی می‌گیرد. در همین فرهنگ مقدس است كه خداوند یگانه، به قلم و حرمت آن سوگند یاد می‌كند و معجزۀ جاودانۀ آخرین سفیر الهی را یك كتاب آسمانی تشكیل می‌دهد.
این نشانه‌های روشن، به افزودۀ پیشینۀ پ‍ُربار فرهنگی ما، یعنی شمار كتابها و كتاب‌خانه‌ها و كتاب‌نگاران، و ظهور و وجود بزرگان و نام‌آوران و اهالی دانش و اندیشه و بینش در عرصۀ شكوفایی تمدن و گسترش فرهنگ مطلوب، ما را متقاعد می‌سازد كه «كتاب» را یكی از برترین، زیباترین و مهم‌ترین تجلیات فرهنگی بدانیم و آن را از گران‌سنگ‌ترین پدیده‌ها و میراث بشری به شمار آوریم.
كتاب، حتی در روزگار پیشرفتهای چشمگیر بشر در عرصه‌های دانش و نوآوری و فرهنگ، نه تنها اهمیت خود را از دست ننهاده، كه ابعاد گسترده‌تر و تازه‌تر و جلوه‌هایی پایدارتر یافته است. بی‌گمان، آنان كه گامهای بلندی در وادی پیشرفتهای گوناگون برداشته‌اند، هرگز با كتاب و كتابخوانی بیگانه نبوده‌اند و یا اقبالی اندك بدان نداشته‌اند؛ بلكه مطالعه را به عنوان یك عنصر اصلی و ضروری در زندگی خود دانسته‌اند.
كتاب باید والاترین جایگاه را در گستره‌های فردی و اجتماعی دارا باشد؛ حال آنكه سوگمندانه و به دلایلی گوناگون، اكنون كتاب از چنین موقعیتی به شایستگی در جامعۀ ما برخوردار نیست و هنوز مطالعه به عنوان یك نیاز دایمی برای همگان مطرح نمی‌باشد. این مسئله، با توجه به چنان پیشینۀ درخشان و درك ضرورتها و نیازهای این زمان، درخور تأمل فراوان است و بازنگری آن باید از اولویتهای زندگانی ما باشد.
عنایت به این مهم، به‌ویژه با اهتمام و تأكیدی كه مقام معظم رهبری به طور مداوم در زمینۀ رشد و گسترش فرهنگ كتاب و كتابخوانی در جامعه دارند، از یك‌سو، و به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی ، باعث فراهم آمدن این مجموعه (حاوی گوشه هایی از نگرش رهبر معظّم انقلاب اسلامی به موضوع کتاب و کتابخوانی) شد . امید است كه تدوین این مجموعه، دست‌مایۀ اندیشیدن‌ِ هر چه بیشتر به اهمیت موضوع شود و شور و رغبت به مطالعه را در دلهای همگان برانگیزاند و به زدودن گرد فراموشی یا غفلت از چهرۀ كتاب و كتابخوانی مدد برساند؛ چندان كه كتاب هماره بر چكاد اندیشه‌ها و دلها بدرخشد و پیوسته بر ستیغ زندگانی در تجلی و نورافشانی بماند.

تعلیم وتربیت در سیره پیامبر خدا صلی الله علیه واله

پیامبر اکرم ص باحضور جدی خود درمیان مردم و اشتغال به اموزش وپرورش انها باشیوه ها وابزار گوناگون سعی درنهادینه کردن این رفتار درمیان جامعه داشتند اگر ایشان می توانستند جامعه جاهلی جزیره العرب رابه امردانش وادب اسلامی متخلق سازند وفرهنگ عمومی راکیفیت بخشند به خوبی می توانستند دیگر موانع سدراه اسلام راازبین ببرند.ایشان به همین دلیل درهرشرایطی به چنین کارعظیمی دست می یازیدند.چنان که در جنگ بدر هنگامی که تعدادی ازنیروهای سپاه مکه به اسارت مسلمانان درامدند دستوردادندتاهر اسیر که به ده تن از کودکان مسلمان نوشتن بیاموزدپس ازمهارت یافتن ان کودکان ازاد شود.
منبع: ابن سعد طبقات الکبری. ۱۳۷۴ج۲ص۲۰
کتاب سال تبلیغ

p align="center"> اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً