سبک زندگی ابا عبدالله

امام حسین (علیه‌السلام) ۲۵ بار، همراه با نزدیکانش، پیاده حج گزارد.  با مسکینان می‌نشست، دعوت آنان را می‌پذیرفت و با آنان غذا می‌خورد و آنان را نیز به خانه خود دعوت می‌کرد و آنچه در منزل داشت از ایشان دریغ نمی‌کرد.  دشمنان امام نیز به فضائل او معترف بودند، چنان که معاویه می‌گفت که حسین همچون پدرش علی اهل غدر و حیله نیست  وعمرو بن عاص او را محبوب‌ترین فرد از زمینیان نزد اهل آسمان می‌دانست
او همواره احترام برادرش، امام حسن (علیه‌السلام)، را پاس می‌داشت و در برابرش سخن نمی‌گفت،  چنان‌که محمد بن حنفیه با امام حسین چنین برخورد می‌کرد.  امام بسیار بخشنده بود و در مدینه به جود و کرم شناخته شده بود.  اگر سائلی از او درخواست می‌کرد و امام در حال نماز بود، نمازش را کوتاه می‌کرد و هر چه در اختیار داشت، به او می‌داد.  او غلامان و کنیزانش را در قبال خوش‌رفتاریشان آزاد می‌کرد. به نقلی، کنیزی را که معاویه همراه با اموال و لباس‌های فراوانی برایش هدیه فرستاده بود، در ازای خواندن آیاتی از قرآن و سرودن شعری درباره فنای دنیا و مرگ انسان‌ها آزاد کرد و اموال را بدو بخشید.  حتی یک‌بار یکی از غلامانش کار ناشایستی کرد که درخور عقاب بود ولی چون غلام آیه «والعافین عن‌الناس» را خواند، او را بخشید، سپس غلام گفت : «واللّه یحب‌المحسنین»، و امام او را در راه خدا آزاد کرد.  دَین اسامة بن زید را، که در بستر بیماری افتاده و از پرداختش عاجز مانده بود، از جانب او پرداخت.  بنابه روایتی، زمین و اشیایی را که به او ارث رسیده بود، پیش از دریافت آن بخشید.  دیه مردی را در ازای پاسخ به سه پرسش‌ به‌طور کامل پرداخت و انگشتری‌اش را نیز بدو عطا کرد.  (درباره بخشش حسنین (علیهما‌السلام)، به این منبع رجوع کنید  کرم او به حدی بود که زن و مردی یهودی به سبب این خلق نیکوی او مسلمان شدند.  او به آموزگار فرزندانش مال و لباس بسیار اعطا کرد و دهانش را از دُرّ پرکرد، در حالی که می‌گفت این جبران‌کننده تعلیم تو نیست.  درباره حلم امام گفته‌اند که وقتی مردی شامی به او و پدرش ناسزا گفت، از او درگذشت و او را مورد لطف قرار داد.  گفته شده است اثر انبان آذوقه‌ای که برای ایتام و مساکین بر پشتش حمل می‌کرد، در روز شهادت آشکار بود

رحلت پیامبر اکرم (ص)و شهادت امام حسن مجتبی (ع)و امام رضا (ع)تسلیت باد

رحلت پیامبر اکرم (ص)و شهادت امام حسن مجتبی (ع)و امام رضا (ع)تسلیت باد

در سال یازدهم هجرت رسول اکرم (ص) در آخرین سفرحج (در عرفه)، در مکه و در غدیرخم، در مدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران و یا در ضمن ‏سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت ‏خود خبر داد. چنان که قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود که ‏پیامبر هم در نیاز به خوراک و پوشاک و ازدواج و وقوع بیمارى و پیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد. پیامبر اکرم (ص) یک ماه قبل از رحلت فرمود: «فراق نزدیک شده و بازگشت ‏به سوى خداوند است. نزدیک است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم و من دو چیز گران در میان شما مى ‌گذارم و مى‌‏روم: کتاب خدا و عترتم، و خداوند لطیف و آگاه به من خبر داد که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر برمن ‏وارد شوند. پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود».
در حجه‌‏الوداع در هنگام رمى‏ جمرات فرمود: «مناسک خود را از من ‏فرا گیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم و هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید».
روزى به آن حضرت خبر دادند که مردم از وقوع مرگ شما اندوهگین ‏و نگرانند. پیامبر در حالى که به فضل بن عباس و على بن‌ابى‏طالب (ع) تکیه داده بود به سوى مسجد رهسپار گردید و پس از درود و سپاس پروردگار، فرمود: «به من خبر داده‏ اند شما از مرگ ‏پیامبر خود در هراس هستید. آیا پیش از من، پیامبرى بوده است که‏ جاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم ‏پیوست و شما نیز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد».
روزی دیگر پیامبر (ص) با کمک علی (ع) و جمعی از یاران خود به قبرستان بقیع رفت و برای مردگان طلب آمرزش کرد . سپس رو به علی (ع) کرد و فرمود:  «کلید گنجهای ابدی دنیا و زندگی ابدی در آن، در اختیار من گذارده شده و بین زندگی در دنیا و لقای خداوند مخیر شده‌ام، ولی من ملاقات با پروردگار و بهشت الهی را ترجیح داده ام».
در چند روز آخر از زندگى رسول اکرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود:
«اى مردم! آتش فتنه‏‌ها شعله ‏ور گردیده و فتنه‏‌ها همچون پاره‏هاى امواج تاریک شب روى آورده است. من در روز رستاخیز پیشاپیش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در می آئید. آگاه باشید که من درباره ثقلین از شما می پرسم، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار می‌کنید، زیرا که خدای لطیف و خبیر مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی شوند تا مرا دیدار کنند. آگاه باشید که من آن دو را در میان شما به جای نهادم ( کتاب خدا و اهل بیتم ). بر ایشان پیشی نگیرید که از هم پاشیده و پراکنده خواهید شد و درباره آنان کوتاهی نکنید که به هلاکت می‌رسید».
آنگاه پیامبر (ص) با زحمت به سوی خانه اش به راه افتاد. مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه می کردند. در آخرین روزها پیامبر به علی (ع) وصیت نمود که او را غسل و کفن کند و بر او نماز بگزارد. علی (ع) که جانش با جان پیامبر آمیخته بود، پاسخ داد:  «ای رسول خدا، می‌ترسم طاقت این کار را نداشته باشم».
پیامبر (ص) علی (ع) را به خود نزدیک کرد. آنگاه انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشیر، زره و سایر وسایل جنگی خود را خواست و همه آنها را به علی سپرد.
فردای آن روز بیماری پیامبر (ص) شدت یافت اما او در همین حال نیز اطرافیان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می کرد. سپس به حاضران فرمود:  «برادر و دوستم را بخواهید به اینجا بیاید».
ام سلمه، همسر پیامبر گفت: «علی را بگویید بیاید. زیرا منظور پیامبر جز او کس دیگری نیست».
هنگامی که علی (ع) آمد، پیامبر به او اشاره کرد که نزدیک شود. آنگاه علی (ع) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بیهوش شد. با مشاهده این وضع، نواده‌های پیامبر (ص) حسن و حسین (ع) به شدت گریستند و خود را روی بدن رسول خدا افکندند. علی (ع) خواست آن دو را از پیامبر (ص) جدا کند. پیامبر (ص) به هوش آمد و فرمود: «علی جان آن دو را واگذار تا ببویم و آنها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آنها بهره گیرم».
سرانجام پیامبر (ص) هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد.

نگهدار انسان باید خدا باشد نه بنده خدا

سبک زندگی شهید صیاد شیرازی
نگهدار انسان باید خدا باشد نه بنده خدا
مثل بقیه ی مردم زندگی می کرد؛ راحت و عادی به مسجد می رفتیم، توی بازار قدم می زدیم، خرید می کردیم و به مهمانی می رفتیم. انگار نه انگار او فرمانده است و خصم جان منافقین. اصرار می کردم که شما در معرض خطر هستید، باید محافظی داشته باشید، اما می گفت: «نگهدار انسان باید خدا باشد نه بنده خدا»
نامه هایی که از سوی خانواده های بی سرپرست یا مستضعفی که پدر به آنها کمک مالی می کرده اند
بعد از شهادت پدر ، نامه های زیادی به منزل ما سرازیر شد. این نامه ها در زمان حیات پدر هم به منزل ما می آمد . ما فکر می کردیم که نامه ها اداری است و در مورد آنها کنجکاوی نمی کردیم. اما بعد از شهادت پدرمان متوجه شدیم که این نامه ها از سوی خانواده های بی سرپرست یا مستضعفی است که پدر به آنها کمک مالی می کرده اند. مادر بعد از سالها تازه متوجه شدند که پدر ، دو سوم حقوقشان را صرف این خانواده ها می کردند.ایشان تنها یک سوم از حقوق ماهیانه‌ ی خود را صرف معیشت زندگی خانوادگی می ‌کرد و دو سوم دیگر آن صرف امور خیریه و صندوق قرض‌الحسنه شخصی ایشان می‌شد، خانواده و حتی همسر ایشان، پس از شهادتشان متوجه شدند که میزان واقعی حقوق آن شهید چقدر بوده است.

پیشگیری از پوسیدگی دندان
•    مسواک کردن دندانها توسط مسواک مناسب با روش صحیح در مدت زمان مناسب برای حذف پلاک میکروبی.
•    استفاده از انواع نخ دندان و دهان شویه‌هایی که توسط پزشک تجویز می‌شوند.
•    کم کردن نظارت بر مصرف مواد قندی در برنامه غذایی.
•    عدم استفاده از دخانیات.
•    استفاده از فلوراید با روش هالی مختلف و زیر نظر پزشک.
•    پوشاندن شیارهای سطح دندان (فیشور سیلانت) برای جلوگیری از گسترش پوسیدگی.
•    پر کردن پوسیدگی‌های مختصر به منظور جلوگیری از پیشرفت آن.
•    مراجعه منظم به دندانپزشک برای مراقبت از وضعیت دهان و دندان.
بهترین نوع تغذیه برای داشتن دندان های خوب چیست؟

باید بدانید تغذیه بعد از سن 12 سالگی نقش زیادی روی تاج دندان ندارد قبل از این سن بهتر است تغذیه حاوی مواد پر از
کلسیم  و ویتامین  باشد. مصرف لبنیات از اهمیت بالایی برخوردار است.
مضرترین چیز برای دندان چیزهای چسبناک است که بر روی دندان باقی می ماند مانند گز و سوهان،در مورد بچه هایی که دندان های شان کامل شده،مادر باید  با استفاده از چیزی مثل پنبه دندان ها را پاک کند.
چرا دندان ها با بالا رفتن سن ، شل و لق می شود؟
هیچ دندانی با بالا رفتن سن شـُل نمی شود، با بالا رفتن سن ، زمان فراموش کردن مسواک طولانی تر می شود، یعنی هر چه سن فرد بالاتر می رود، عدم رعایت بهداشت اثر بدتری را بر روی بدن می گذارد و به دنبال تجمع جرم ها ، دندان ممکن است به وسیله جرم ها از بین برود، ولی کسی که تمام مراقبت ها را انجام دهد دندان های سالم خواهد داشت.

امربه معروف و نهی ازمنکر

امام خمینی (ره) در مسئله شماره ۲۷۹۱ رساله توضیح‌المسائل می‌فرمایند:
«چند چیز شرط است در واجب بودن امر به معروف و نهی از منکر. اول آنکه کسی که می‌خواهد امر و نهی کند، بداند که آنچه شخص مکلف به جا نمی‌آورد، واجب است که به جا آورد و آنچه به جا می‌آورد باید ترک کند … دوم: آن که احتمال بدهد، امر و نهی او تأثیر می‌کند. پس اگر بداند اثر نمی‌کند واجب نیست. سوم: آن که بداند شخص معصیت‌کار، بنا دارد که معصیت خود را تکرار کند. پس اگر بداند یا گمان کند یا احتمال صحیح بدهد که تکرا ر نمی‌کند واجب نیست. چهارم: آن که در امر و نهی مفسده‌ای نباشد. پس اگر بداند یا گمان کند که اگر امر و نهی کند، ضرر جانی یا عرضی و آبرویی یا مالی قابل توجه به او می‌رسد، واجب نیست.»
همچنین در مسئله شماره ۲۸۰۴ می‌فرمایند: «برای امر به معروف و نهی از منکر، مراتبی است و جایز نیست یا احتمال حاصل شدن مقصود از مرتبه پایین، به مراتب دیگر عمل شود.»

یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن                  تموم حاجتا رو همه از می گیرن
بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه                     شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه
شبای جمعه زهرا زائر این زمینه                          سینه زن حسینه ، یل ام البنینه …


انسان مرگ را می میراند

خیلی‌ها خیال می‌کنند انسان که مُرد تمام می‌شود و می‌میرد. انبیا آمدند دو حرف تازه به ما زدند یکی اینکه انسان, مرگ را می‌میراند نه بمیرد هیچ مرگی در برابر انسان نیست، چرا, برای اینکه آن‌که خدای ماست حیات و ممات ما به دست اوست دنیا و آخرت در دست اوست در دنیا نفرمود «کلّ نفس یذوقها الموت» هر کسی را مرگ می‌چشد بلکه فرمود: ﴿کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾ هر کسی مرگ را می‌چشد.
انسان, مرگ را می‌میراند یعنی بعد از مرگ, مرگی نیست در برزخ مرگ نیست در صحنه قیامت مرگ نیست در بهشت مرگ نیست و ما هستیم ماییم که مرگ را می‌میرانیم ما می‌شویم اصل, او می‌شود فرع.
ذات اقدس الهی می‌فرماید دنیا زیورهای فراوانی دارد، باغ دارد، مزرعه دارد، مرتع دارد، قصر دارد، فرش دارد، اما همه اینها زینت زمین است نه زینت شما. اگر کسی باغ خوبی داشت، خانه خوبی داشت، آن زمین را مزیّن کرده نه خودش را. باید این فکر را در خود زنده کنیم که ما برای همیشه هستیم، اگر برای همیشه هستیم باید کالای نَمیر تهیه کنیم و کالای نمیر نه در آسمان است نه در زمین بلکه در دل‌های ماست؛ آن فطرت است، آن علم است، آن معنویت است، آن تقواست چون ما هر چه پیدا کنیم از بین می رود. زینت انسان همان معرفت، ایمان ، علم ، تقوا و عقلانیّت اوست. پس چیزی زینت انسان نیست مگر انسانیتِ او و عقلانیت او.
مطلب دوم انبیاء این است که انسانِ زنده گاهی خواب است گاهی بیدار; فرمود اکنون که به حیات انسانی رسیدید بیدار باشید نخوابید خیلی‌ها انسان‌اند اما غفلت دارند یعنی مطالب را می‌فهمند باور هم دارند ولی غافل‌اند که چه باید بکنند. خیلی‌ها خواب‌اند وقتی مُردند هنگام مرگ بیدار می‌شوند. خیلی‌ها هستند وقتی که مردند در حال مرگ می‌بینند که اینکه من می‌گفتم فلان باغ مال من است فلان زمین مال من است فلان مِلک مال من است چیزی دست من نیست مثل اینکه من خواب دیده بودم که اینها مال من است.

دانش و تجربه
برای رسیدن به اهداف، دانش و تجربه، دو بال پروازند. نه دانش تنها می‌تواند ما را به مقصد برساند و نه آن قدر فرصت داریم که با شیوه آزمون و خطا به آنچه می‌خواهیم برسیم. فردی که تنها به دانش خود بسنده کند و از دنیای واقعی خود خبری نداشته باشد، گرفتار بیماری «زندگی ذهنی» می‌شود و کسی که دانشمندان و یافته‌های آنها را نپذیرد و تنها به تجربه خود تکیه کند، گرفتار «خودشیفتگی» می‌شود. در جهان امروزی نیز تأکید زیادی بر خروجی‌ دانش شده و طراحی‌های علمی و برنامه‌ریزی‌های آموزشی، به استفاده از دانش روی آورده‌اند. روایت امام حسین علیه السلام در این‌ باره خواندنی است: «العِلمُ لِقاحُ المَعرفهِ و طُولُ التّجارِبِ زِیادَهٌ فی العَقلِ؛ دانش، بارورکننده شناخت است و تجربه‌های زیاد، افزاینده خرد.» وقتی داده‌های علمی به اندازه کافی وجود داشته باشند و فرضیه‌هایی به اثبات برسند، آدمی به یک نظریه درست و شناخت خوب دست می‌یابد، ولی این تمام راه نیست،‌ بلکه برای افزایش خرد و زندگی خردورزانه، نیازمند عنصر دیگری است که تجربه نامیده می‌شود. در روان‌‌شناسی شخصیت نیز گشودگی به تجربه، یکی از ویژگی‌های انسان‌های سالم شمرده شده است و این ویژگی به خوبی در سخن امام به چشم می‌خورد.

درمان در طب سنتی

میگرن

میگرن می تواند نشان دهنده ی تنگی نفس ،زیادی قند خون ، نقرس ، رماتیسم ، عصبانیت و … باشد.

درمان با خوراکی:

قهوه ، عدس پلو،آش انار با فلفل سیاه ، شوید پلو با زیره ، خورشت کدو سبز، شربت آبلیمو ، چای زنجبیل ، ریحان، آب ریحان ، آب کنگر .

درمان گیاهی:

1-ضماد(مرهم)برگ علف هزار چشم

2-خوردن  دم  کرده ی گل های شاه پسند

3-خوردن دم کرده ی ترنجان و سنبل الطبیب

4-برای درمان سردرد یک برش  لیموی تازه را به داخل یک فنجان قهوه داغ غلیظ بیندازید و میل نمایید.

درمان با عرقیات:

عرق خرفه و عرق نعناع

درمان با آبلیمو:

آب انار و آبلیمو

از جوجه و مرغ ،جگر،ماهی،میگو،نوشابه،ترشی ها،میوه های ترش ،سرکه ، باقلا،خوراک قارچ، بورانی بادمجان ،آبگوشت ، سیر،کیوی،لوبیا،سمنو،شاهی،کاچی،لوبیا پلو،دارچین ،شرینی جات، لبنیات، قرمه سبزی پرهیز شود.

سلام بر تفکری که حتی با تحریم آب، تن به سازش با دشمن ندارد

الهی چنان هدایتمان کن تا نه مثل مختار بعد واقعه ،نه مثل حر در میان واقعه ، که مثل عباس در تمام واقعه  در رکاب ولایت باشیم

p align="center"> اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً