یکی از عوامل گسترش و حفظ اسلام حسن خلق و روش مهر امیز پیامبر اعظم (ص) بوداز همین رو افراد در برابر خلق رسول خدا انچنان عوض می شدند که تعصبات و عادات چندین ساله جاهلیت را کنارگذاشته و در مستر هدایت قرارمی گرفتند,روزی رسول خدا (ص)ویارانش در جوار یکی از کو ههای مدینه نشسته بودند امام حسن (ع) نیز در اغوش پیامبر (ص) بود در این هنگام مردی بیابانگرد به سوی حضرت امد وبا لحنی تندوزننده خطاب کرد:ای محمدنگاه مه تورا ندیده بودم ازتو… و اکنون که دیدمت…. بیشترشد اصحاب ازاین سخن به خشم امدند و قصد تنبیه اورا داشتند رسول خدا (ص) بااشاره دست انان را باز داشت و صبورانه لبخندزدو فرمود ارام باشد. مرداز پیامبردلیل بر پیامبریش را خواست وپیامبرفرمودیکی یکیاز اعضای پیکرم تورااز دلیل خبردهد حسن خواست تا سخن بگوید مرداز روی تمسخر خندیدوگفت خودش نمی تواند دلیل بیاورد بچه ای را به پاداشته تا سخن بگوید پیامبرفرمود انچه شمامی خواهید اومی داند امام حسن شروع کرد به موب مو ماجرای سفر مرد را بیان کردن اینکه چه رنجهایی درراه برای عملی کردن قتل پیامبروتوطئه تحمل کرده است مرد که اسرار خودرااز زبان کودک خردسال شنید گفت این خوددلیلی برحقانیت محمدواسمانی بودن پیامبری او. اندکی تامل کرد وراه حق رابرگزید (بحارالانوار, ج43,ص333)