دلنوشته به مادر م حضرت زهرا (س)
گویند یکی از بدترین دردها، درد سوختن است مثل قلب من که دارد می سوزد و هیچ آب خنکی نمی تواند آن را آرام کند مگر یک روز، یک روز خیلی نزدیک یک آب خنک از تبار خودت آید تا قلب من و همه دل سوخته هایت خنک شود. میگن زمان، همان زمان روضه حضرت است روضه که وقت و زمان نمی شناسد نمی داند که همیشه در قلبم روضه حضرت زهرا (س) است. اصلا معلوم است که دارم چه می گویم؟ که می فهمد آتش زدن خانه کسی که پاره تن رسول است یعنی چه؟ که می فهمد فرو بردن خشم در آن حال چه دردی است؟ چقدر دلت به خاطر آتش و هیزم سوخت. از این خاطره های مدینه دل کباب می شود. چقدر شیر خدا شرمنده پیامبر شد چون قرار بود همیشه نگهبانت باشد و از طرفی خانه بی تو را و از طرفی مدینه دشمن را هم باید تحمل می کرد. السلام علیک یا بنت نبی، السلام علیک یا ام ابیها، السلام علیک یا فاطمه الزهرا، ای نور چشم فرستاده خدا، ای همدم و مونس علی ای فاطمه.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط قانعی زارع در 1395/11/26 ساعت 12:18:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |