چه گناهاني چه آثاري دارند؟

چه گناهاني چه آثاري دارند؟
از امام جعفر صادق علیه السلام روايت شده كه فرموده اند:
اَلذُّنوبُ الَّتى تُغَيِّيرُ النِّعَمَ البَغىُ وَ الذُّنوبُ التَّى تورِثُ النَّدَمَ القَتلُ وَ الَّتى تُنزِلُ النِّقَمَ الظُّلمُ وَالَّتى تَهتِكُ السُّتورَ شُربُ الخَمرِ وَ الَّتى تَحبِسُ الرِّزقَ الزِّنا وَ الَّتى تُعَجِّلُ الفَناءَ قَطيعَةُ الرَّحِمِ وَالَّتى تَرُدُّ الدُّعاءَ وَ تُظلِمُ الهَواءَ عُقوقُ الوالِدَينِ؛

گناهی كه نعمت ها را تغيير مى دهد، تجاوز به حقوق ديگران است.
گناهى كه پشيمانى مى آورد، قتل است.

ادامه »

حدیث

- قال [ع ] : کن فی الفتنه کابن اللبون لا ظهر فيرک و لا ضرع فيحلب

امام علی (ع) : امام عليه السلام فرمود :[2]در فتنه ها همچون شتر کم سن و سال باش نه پشتی که سوارند و نه پستانی که بدوشند

نهج البلاغه

حماسه‌ی نهِ دی چه بود؟

حماسه‌ی نهِ دی چه بود؟
نهم دی ماه یک هزار و سی صد و هشتاد و هشت، جشن بلوغ فکری و شخصیتی نظام اسلامی بود.
نه دی، عرق شرم امت را در طول تاریخ به خاطر بی‌بصیرتی در ماجرای ثقیفه پاک کرد.
نه دی، درد کوته‌بینی حکمیت را تا حدودی التیام داد و بر آن مرهمی شد.
نه دی، سوزش خیانت جمل و نهروان را کمی خنک کرد و از تکرار غربت 25 ساله جلوگیری کرد.
نه دی، فرق کوفه و تهران، عراق و ایران را نشان داد و آب بسته را به جوب بازگرداند.
نه دی، ایران، بدون خواست سفیر حسین (ع)، بیعت مجدد کرد و بر سر بیعتش ماند.
نه دی، ندای هل من ناصر بلند نشد ولی فریاد لبیک یا حسین تا آسمان به گوش همه رسید.

 

ادامه »

چهارم ربیع الاول:
-وفات محدث بزرگ شیخ یوسف بحرانی صاحب اثر گرانسنگ الحدائق الناضره 1186 قمری.
-خروج حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از غار ثور به سمت مدینه سال اول قمری.

پنجم ربیع الاول:
-وفات حضرت سكينه بنت الحسين علیه السلام - سال 117 هجرى قمرى
-زیارت قبر مطهر پیامبر اعظم توسط حضرت فاطمه سلام الله علیها.
-وفات حاج شیخ مهدی واعظ خراسانی 1370 قمری.

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی (ع)

شهادت جان سوز امام
مأمون که برای حفظ حکومت خود امام رضا علیه السلام را از مدینه به مرو آورده بود و با ترفندهای خود و اطرافیان به اهداف خود نرسیده بود، وقتی که رفتار و قاطعیت آن حضرت را دید، دریافت که گفتار و رفتار آن حضرت در نهایت موجب ضعف و تزلزل حکومت او می شود و از سوی دیگر عباسیّان همواره در مورد ولایت عهدی امام رضا علیه السلام مأمون را تهدید می کردند و به او هشدار می دادند. در نتیجه وی تصمیم گرفت که آن حضرت را به گونه ای از میان ببرد. ولی کاملاً مراقب بود که این عمل به طور کاملاً محرمانه انجام گیرد تا مسئله جدیدی برای حکومتش پیش نیاید. لذا با مسموم کردن آن حضرت به هدف خود رسید. امام علیه السلام در روز آخر صفر بر اثر زهر مسموم و دعوت حق را لبیک گفت و به اجداد پاکش پیوست.
دفن شبانه و مظلومانه امام رضا علیه السلام
مردم و دوستداران آن امام وقتی که خبر شهادت حضرت را شنیدند ازدحام کردند و گفتند که مأمون با نیرنگ امام علیه السلام را کشته است. مأمون شخصی را نزد مردم فرستاد و گفت تشییع جنازه به فرصتی دیگر موکول شده است. مأمون از ترس این که آشوبی برپا شود مردم را با این ترفند متفرق کرد و دستور داد جنازه آن حضرت را شبانه غسل دادند و به خاک سپردند.
عبادت امام رضا علیه السلام
امام رضا علیه السلام هم چون اجداد پاکش، قبل از هر چیز، بنده خالص خدا بود و همه چیز را در خط بندگی خدا دنبال می کرد. زهد و عبادت و راز نیاز و مناجات و سجده های طولانی او، نشان می داد که دلداده خداست. رجاء بن ضحاک سرپرست مأموران مأمون که مسئولیت آوردن امام را از مدینه به خراسان برعهده داشت، در این باره می گوید: «سوگند به خدا، مردی را ندیدم که با تقواتر از امام رضا علیه السلام باشد و در همه ساعات زندگی یاد خدا کند و به اندازه او خوف از عقاب خدا را در دل داشته باشد».

اولین توصیه امام رضا (ع) در این باره رعایت پاکیزگی و شست و شوی دست ها است. درباره این موضوع نقل شده است که امام رضا (ع) قبل از خوردن غذا، دست های خود را می شست، اما پس از شستن، دستش را با حوله خشک نمی کرد. آن حضرت بعد از صرف غذا، دست ها را می شست و با حوله خشک می کرد.
همچنین وضو گرفتن و ذکر نام خدا – بسم الله الرحمن الرحیم – و شکر نعمت های الهی را به جا آوردن پیش از غذا توصیه شده است. امام رضا (ع) فرمود: قبل از غذا وضو بگیرید (ظاهر و باطن خود را شست و شو دهید) تا برکت نعمت بر شما باقی بماند.
با آرامش غذا بخورید
توصیه دیگر امام رضا (ع) شروع غذا با چیزهای سبک ، رعایت اعتدال و آرامش در زمان خوردن است. آن حضرت می فرماید: غذای خود را با سبک ترین غذایی که بدنت را به اندازه عادتت و بر حسب اقامتگاه و فعالیت ها و زمانه ات تغذیه می کند، آغاز کن.
امام رضا (ع) همچنین می فرماید: هر کس غذای افزون از اندازه بخورد، این غذا او را سودی نمی رساند، و هر کس به اندازه بردارد، این غذا او را تغذیه می کند و سود می رساند .آب نیز چنین است. روش پسندیده برای تو آن است که از هر یک از انواع غذا در فصل ویژه آن بهره بگیری. در حالی که هنوز مقداری میل داری از غذا دست بکش ،چرا که این کار، به خواست خداوند برای بدن سلامت آورتر، برای عقل ذکاوت بخش تر و برای خود انسان مایه سبکی افزون تر است.
توصیه دیگر امام رضا (ع) با آرامش و آهستگی غذا خوردن است. اهمیت این موضوع به حدی است که طبق فرمایش امام رضا (ع) مدت زمانی که سر سفره غذا می‌مانید جزو عمر محسوب نمی‌شود.
نمک و سبزی در سفره
در حدیثی آمده است که سفره‌هایتان را با سبزی‌ها سرسبز کنید، چرا که خوردن سبزی همراه با گفتن بسم الله، شیطان را دور می‌کند. امام رضا (ع) فرمود: من از سفره ای که در آن سبزی نباشد غذا نمی خورم.
یکی دیگر از ملزمات سفره از نگاه امام رضا (ع) وجود نمک بر سر سفره است. محمّد بن على همدانىنقل می کند: إنَّ رَجُلاً کانَ عِندَ الرِّضا علیه‏السلام بِخُراسانَ ، فَقُدِّمَت إلَیهِ مائِدَةٌ عَلَیها خَلٌّ ومِلحٌ ، فَافتَتَحَ علیه‏السلام بِالخَلِّ فَقالَ الرَّجُلُ : جُعِلتُ فِداکَ ! أمَرتَنا أن نَفتَتِحَ بِالمِلحِ؟ ؛ فَقالَ : هذا مِثلُ هذا - یَعنِیالخَلَّ - وإنَّ الخَلَّ یَشُدُّ الذِّهنَ ، ویَزیدُ فِی العَقلِ ؛ مردى در خراسان، نزد امام رضا علیه السلام بود. در این هنگام ، نزد ایشان سفره‏اى گستردند که در آن، سرکه و نمک بود. امام علیه السلام با سرکه آغاز کرد. آن مرد گفت: فدایت شوم! به ما فرموده‏اى که با نمک، آغاز کنیم. فرمود: «این ، همانند آن (یعنى نمک) است. سرکه، ذهن را استحکام مى‏بخشد و عقل را افزون مى‏کند
نان برکت سفره
امام رضا (ع ) توصیه هایی درباره نحوه مصرف نان دارند. آن حضرت می فرماید: لقمه های نان را کوچک کنید که با هر لقمه ای برکتی است و نان را با دست پاره کنید نه با کارد و نیز فرمودند : هر که در خانه طعامی بخورد و از آن طعام جیزی بیفتد ، آن را بردارد و بخورد والا اگر در صحرا باشد برای پرندگان و حیوانات بگذارد .
همچنین سفارشات اسلام درمورد تغذیه سالم و ورزش و نیز ارتباط دائم با خداوند ،‌ همگی در راستای بهره مندی از سلامتی جسمی و روحی است . نان ، غذای اصلی بیشتر مردم دنیاست . مسلمانان ، نان را برکت سفره می دانند و حرمت خاصی برای آن قائلند. فضل بن یونس می گوید: ابو الحسن(ع) نزد من صبحانه خورد. در این هنگام کاسه ای آوردند که زیر آن نان بود، فرمود: «اَکْرِمُوا الْخُبْزَ اَنْ یَکُونَ تَحْتَها وَقالَ لِی مُرِ الْغُلامَ اَنْ یُخْرِجَ الرَّغِیفَ مِنْ تَحْتِ الْقَصْعَةِ؛ نان را گرامی تر از آن دارید که زیر کاسه باشد و به من فرمود: به غلام بگو تکه نان را از زیر کاسه در آورد.»

خصوصیات اخلاقی پیامبر(ص)

اخلاق پسندیده و رفتار جوانمردانه و نیکویی که در پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) دیده می‌شد و همگان را به ستایش و احترام وامی‌داشت، سبب گردید تا خداوند در قرآن ایشان را ستایش کرده و ایشان را صاحب خلق عظیم بداند.
رسول خدا از همان ابتدای جوانی در میان مردم به لقب «امین» مشهور گشته و مردم اموال خویش را نزد ایشان به امانت می‌گذاشتند.
حتی هنگامی که حضرتش تصمیم به مهاجرت از مکه به مدینه گرفتند، با این که جو دشمنی با ایشان، بر مردم شهر حکومت داشت، هیچ کس در امانتداری و جوانمردی ایشان تردید نداشته و همگان، باز چون دوران قبل از بعثت اموال و اشیاء گرانبهای خویش را نزد ایشان به ودیعه می‌نهادند، لذا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت علی (علیه السلام) را جهت پرداخت بدهی‌ها و تحویل اماناتی که از مردم نزد ایشان بود، تعیین فرمودند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هرگز با مردم مکه و بزم‌های شبانه و عیش و نوش‌های آنها همراه نبوده و از وضع موجود رنج می‌بردند، از این رو گاهی مدت‎ها به کوه حرا می‌رفتند و در آنجا تفکر و عبادت می‌پرداختند.
رسول خدا همواره هنگام غذا خوردن نام خدا را به زبان جاری می‌نمودند و از گوشت‎هایی که به طور نامشروع ذبح شده بود خودداری می‌کردند.
ایشان مانند سایر انبیاء قسمتی از دوران نوجوانی خویش را به شبانی می‌پرداختند. پیامبران با این شغل بیشتر از فساد و پلیدی جامعه زمان خود دور شده و صبوری و تحمل و مهربانی را تجربه می‌کردند و سرانجام با دیدن آثار نظم و قدرت خداوند در طبیعت به آخرین درجات یقین و ایمان می‌رسیدند.
در دوران جوانی نیز همانطور که در قسمت “ازدواج پیامبر” نیز به آن اشاره شده ایشان برای مدتی به تجارت پرداخته‌اند، که همانطورکه گفته شد، رفتار و اخلاق و جوانمردی رسول خدا در این دوران باعث شیفتگی حضرت خدیجه نسبت به ایشان و سرانجام پیشنهاد ازدواج با آن حضرت شد.

بردباری و عبادت وزهد امام حسن علیه السلام

بردباری امام حسن علیه السلام
از صفات برجسته و معروف امام حسن علیه السلام حلم و بردباری بود. به گونه ای که «الحِلْمُ الحَسَنِیَّة» در فرهنگ اسلامی ضرب المثل شده است. بردباری و سعه صدر آن حضرت به اندازه ای بوده است که سرسخت ترین دشمنان او نیز به این صفت همواره اعتراف داشتند. نقل می کنند وقتی جنازه امام حسن علیه السلام را پس از ممانعت عده ای از دفن آن درکنار مرقد رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، به طرف بقیع حمل می کردند، ناگهان امام حسین علیه السلام متوجّه شدند که مروان یکی از سرسخت ترین دشمنان برادر بزرگوارش امام حسن علیه السلام یک طرف تابوت را به دوش گرفته است. امام حسین علیه السلام از این کار او متعجب شدند و سپس از وی پرسیدند: «شما که تا برادرم زنده بود همواره مایه اندوه او بودید. چه شده که اکنون در تشیع جنازه اش شرکت کرده اید؟» مروان گفت: «آری این کارها را در حق کسی انجام دادم که حلم و خویشتن داری او با کوه ها برابری داشت».
عبادت امام حسن علیه السلام
امام صادق علیه السلام می فرمایند: «حسن بن علی علیه السلام عابدترین مردم زمان خود بودند. آن گاه که به نماز می ایستادند اعضای بدنش از شدّت خضوع در برابر عظمت پروردگار عالم به لرزه در می آمد و رنگ مبارکش دگرگون می شد». از امام باقر علیه السلام روایت شده است که امام حسن علیه السلام حدود بیست بار از مدینه به قصد زیارت خدا پیاده رفت و می فرمود از خدا شرم دارم که غیر پیاده به دیدارش بروم.
زهد امام حسن علیه السلام
نویسندگان تراجم به اتفاق گفته اند: حسن بن علی علیه السلام پس از جدّ بزرگوارش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و پدر گرامی اش علی بن ابیطالب علیه السلام از همه مردم زاهدتر بودند. شخصی به نام مُدْرِک بن زیاد می گوید: روزی در یکی از باغ های ابن عباس بودیم. غذای مناسبی آوردند. امام حسن علیه السلام دستور دادند که کارگران و خدمت گزاران را جمع کنند و آن غذای خوب را به آنها بدهند. مُدرِک می گوید: خود امام حسن علیه السلام لب به آن غذا نزدند و خود مشغول خوردن نان با قدری نمک شدند. وقتی به آن حضرت گفته شد شما خود چرا از آن غذای خوب میل نمی کنید، در جواب فرمودند: «اِنّ ذاک الطَّعام احبُّ عندی؛ این خوراک را بیشتر دوست دارم».

فرهنگ و زندگی

پوشيدن لباس سياه مكروه است، چرا شيعيان در روز عاشورا سياه مي‌پوشند؟

مقصود رواياتي كه از پوشيدن لباس سياه منع ميكنند يعني آن را مكروه مي‌دانند گزينش رنگ سياه از ميان رنگ‌هاي گوناگون و پوشيدن هميشگي لباس سياه است. بنابراين چنانچه كسي چند روز براي عزاداري لباس سياه بر تن كند و هنگامي كه عزا به پايان رسيد او نيز لباس عزا را از تن درآورد و لباس ديگر بپوشد كار مكروهي نكرده است و احاديثي كه پوشيدن لباس سياه را منع مي‌كنند چنين موردي را در برنمي‌گيرند.
شيعيان در سالروز شهادت اهل‌بيت (ع)  سياه مي‌پوشند و اين كار را نشانه حزن و ماتم ميدانند. امام علي (ع)  فرمود: «شيعيان ما كساني‌اند كه در شادي و حزن ما شركت دارند».
روايات بسياري بر رواج پوشيدن لباس سياه در ايام عزاداري در صدر اسلام گواهي مي‌دهد:
الف) زنان مسلمان مانند ام‌سلمه درجنگ احدكه در آن هفتاد مسلمان شهيد شدند در سوگ شهيدان جامه سياه در بركردند.
ب) «ابونعيم اصفهاني» نقل ميكند هنگامي كه خبر شهادت امام حسين (ع)  به «ام ‌سلمه» رسيد او در مسجد پيامبر (ص)  قبّه‌اي سياه زد و جامه سياه پوشيد.
ج) «اسماء بنت عميس» پس از جنگ موته در عزاي همسرش (جعفر طيار) لباس سياه پوشيد.
د) يكي از فرزندان امام زينالعابدين (ع)  نقل ميكند كه زنان بني‌هاشم پس از شهادت امام حسين (ع) در ماتم آن حضرت لباسهاي سياه و جامههاي خشن پوشيدند و هرگز از سرما شكايت نميكردند و پدرم، علي بنالحسين (ع)  به علت [سرگرم بودن آنان به] عزاداري برايشان غذا درست ميكردند.
ه‍) هنگامي كه يزيد، اهلبيت رسول خدا (ص)  را خواست و آنان را ميان ماندن در شام و برگشتن به مدينه مخيّر ساخت آنان گفتند: «ما بيش از هر چيز دوست داريم كه براي امام مظلوم مجلس ماتم و عزا برپا و گريه و زاري كنيم». يزيد گفت: «آنچه ميخواهيد انجام دهيد». آنگاه خانههايي را براي آنان مهيّا ساخت. پس از زنان بنيهاشم و طائفه قريش كسي باقي نماند جز اينكه [به نشانه‌ عزاداري] براي حسين (ع)  لباس سياه پوشيدند و به مدت هفت روز براي آن حضرت ندبه و زاري كردند.
و) «منهال» پس از خطبه تاريخي امام سجاد (ع)  در مسجد جامع دمشق برخاست و گفت: «چگونه‌اي اي فرزند رسول خدا؟!» امام سجاد (ع)  فرمود:
چگونه ميشود حال كسي كه پدرش به قتل رسيده باشد و اهل و عيالش اسير شده باشند؟ همانا من و اهلبيتم لباس عزا پوشيدهايم و پوشيدن لباس نو بر ما روا نيست.
ز) «سليمان بنراشد» از پدرش چنين نقل ميكند: «امام سجاد (ع)  را ديدم كه جبّهاي سياه رنگ و جلوباز پوشيده بودند».
ح) هنگامي كه «‌بشير بن جذلم» خبر شهادت امام حسين (ع)  را به گوش مردمان مدينه رساند همه مردها سياه پوشيدند و فرياد و ناله سردادند.
ط) «سليمان بن ابيجعفر» (عموي هارون) در تشييع پيكر مطهر امام كاظم (ع)  جامه سياه پوشيد.
ي) «سيف بنعميره»، صحابي بزرگ امام كاظم (ع)  در سوگنامه خود ميگويد:
وَالْبَسْ ثيابَ الحُزنِ يومَ مُصابة ما بين اسود حالك أو اخضر.
در روز شهادت آن حضرت [روز عاشورا] جامههاي عزا بر تن كن؛ يا به رنگ سياه تند يا سبز تيره.
بنابراين، جامه سياه در نخستين سده‌هاي تاريخ اسلام نيز همانند اين روزگار نشانه عزا بوده است. «ام ‌سلمه» هفت سال همسر پيامبر (ص)  و بيش از پنجاه سال با امامان معصوم مأنوس بود. امام حسين (ع)  او را مادر مي‌خواند و با توجه به رواج آيين عزاداري در جامعه و رخ دادن هميشگي آن درستي عمل او را از طريق تقرير معصومان مي‌توان اثبات كرد. «اسماء بنت عميس» نيز همواره در محضر حضرت فاطمه زهرا(س) و اميرمؤمنان(ع) حضور داشت. حضور افرادي مانند عقيلة بنيهاشم، حضرت زينب كبري (س) در ميان بانوان سياهپوش بيش از سيره به اثبات اين مسئله كمك مي‌كند.

عاشورا یک ایست بزرگ

عاشورا یك «ایست بزرگ» است، در برابر سیل بنیانكن جاهلیت در عصر تمدن، در برابر این سقوط ها و انحطاط ها، این الحادها و ضلالتها، این ستم ها و بیدادها، در برابر این بشریت فرو رفته در تباهی، و این روزگار سراسر سیاهی ، در برابر پذیرش ذلت و بندگی و وداع با عزت و آزادگی.

شخصیت و عظمت امام حسین(ع) همچون خورشیدی عالم تاب است كه همه جا را فرا گرفته و تمامی انسان های بیدار در طول تاریخ همواره از صفات والای آن حضرت یاد می كنند. هركس با زبانی از این امام بزرگ و همیشه پیروز تاریخ در هر عصر و زمانی به نیكی یاد می كند. قیام امام حسین(ع) منبع الهام بخشی برای به ثمر رساندن حق و عدالت در جهان است. عظمت روح، همت مردانه، نظر بلند، فداكاری بی دریغ و جانبازی بزرگ سالار شهیدان را هرگز نمی توان بیان كرد و یا به قلم آورد.
با آنكه در هر عصر و زمانی باطل پرستان تلاش كردند تا نام حسین (ع) را از سر زبانها بردارند، اما هرگز موفق به انجام این كار نشدند. تاریخ، هرگز حسین(ع) را فراموش نمی كند. پیامبر گرامی اسلام در این رابطه می فرمایند. حرارت محبت حسین (ع) در دل های مردان با ایمان آنچنان نفوذ كرده است كه هرگز به سردی تبدیل نمی شود.

p align="center"> اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً