دلها به یاد تو آرا م می گیرد

دلم انگاری گرفته، قد بغض یاکریما

عصر جمعه توی ایوون، می شینم مثل قدیما

تو دلم میگم آقا جون تو مرادی، من مریدم

من به اندازه ی وسعم، طعم عشقتو چشیدم

“کاشکی از قطره ی اشکت کمی آبرو بگیرم

یعنی تو چشمه ی چشمات تو نگات وضو بگیرم”

برای لحظه ی دیدار از قدیما نقشه داشتم

یه دونه هدیه ی نا چیز واسه تو کنار گذاشتم

یادمه یکی بهم گفت، هر کی تنهاس توی دنیا

یه دونه نامه ی خوش خط بنویسه واسه آقا

کاغذ نامه رو بعدش توی رود خونه بریزه

بنویسه واسه مولاش :

“خاطرت خیلی عزیزه”

چه چیزی می تواند ره توشمان باشد.

از حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - روایت شده که فرمودند: «اگر مؤمنی بمیردو از او بماند ورقی که در آن مساله علمیه نوشته شده باشد آن ورق حجابی خواهد بودمیان او میان آتش، و به هر حرفی که در آن ورق نوشته باشد خداوند عالم شهری به اوعطا خواهد کرد که هفت برابر تمام دنیا باشد.

تحول درونی

یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ

قلب و بصیرت قلبی، از مؤلفه‌های مهم معنوی در مسیر کمال انسان است که در قرآن کریم و روایات ناب اسلامی تأکید بسیاری بر آن شده است. قلب سرچشمه تمامی جوشش‌های و خیزش‌های وجود آدمی است.

یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ
انسان، به تصریح قرآنی «إنی جاعل فی الارض خلیفة»،‌ جانشین خدا بر روی زمین است و این شایستگی را دارد که مرآت تمام‌نمای ربوبی و مجلای ظهور و بروز اسما و صفات الهی شود. یکی از اسمای حق تعالی «مدبّر» است که پروردگار عالمیان به وسیله آن، به تدبیر روز و شب یا تدبیر نظام زمین و آسمان و به طور کلی، نظام خلقت می‌پردازد. انسان نیز باید خویشتن را متخلق به اخلاق الهی نماید و تدبیرگر روز و شب خویش باشد.

یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
«حَول» در دعای عید نوروز، به معنای «سال» است و «احوال» جمع حال، به معنای طبیعت و ضمیر یا تغییر و دگرگونی وضعیت انسان است. از این رو، خداوند تغییر دهنده سال و یا دگرگون کننده طبیعت مربوط به مخلوقات است و این صیرورت و تحول در مسیر رشد و کمال موجودات، لازمه امر زندگی و حیات است. در این دعای شریف از درگاه ربوبی می‌خواهیم که طبیعت وجود ما را به بهترین و نیکوترین طبیعت‌ها تبدیل کند و این تغییر باطنی یا ظاهری وجودی ما را همسو با تغییر و دگرگونی طبیعت ظاهری، در مسیر شکوفایی و بالندگی قرار دهد.

وسيله ي ارتباط با خدا

 نماز بهترين وسيله ي ارتباط با خدا

 

حضرت علي عليه السلام مي فرمايد : الصلاه صابون الخطايا ؛

نماز ، صابون و تميزکننده ي خطاهاست .

 از شرايط قبولى نماز اين است كه نمازگزار به خاطر خدا از هوا و هوس‏هاى باطل خود دست بردارد؛ يعنى بگويد: خدايا! به خاطر اين‏كه تو را دوست دارم، دنبال شهوترانى و گناه نمى‏روم. همان‏طور كه انسان به خاطر دوستان خود از برخى خواسته‏هايش صرف‏نظر مى‏كند، به خاطر خدا هم، بايد از شهوات نامشروع خود چشم بپوشد. بين نمازِ خوب خواندن و دنبال شهوات نامشروع رفتن نسبت معكوس وجود دارد؛ به اين معنا كه انسان هر قدر نمازش را بهتر بخواند، به همان ميزان از شهوات نامشروع دور مى‏شود و به عكس، هر چه بيش‏تر شهوترانى كند، از نماز دور مى‏شود. قرآن كريم درباره برخى اقوام گذشته اين مطلب را به زيبايى بيان فرموده و پس از ذكر نام تعدادى از انبيا عليهم‏السلام مى‏فرمايد: إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا (مريم: 58)، هرگاه آيات رحمت ما بر آن‏ها تلاوت شود، با گريه روى اخلاص بر خاك نهند. سپس در ادامه مى‏فرمايد: «فخلف من بعدهم خلق اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات.» (مريم: 59)؛ سپس جانشين آن مردم خداپرست، قومى شدند كه نماز را ضايع گزارده و از شهوت نفس پيروى كردند. انسان اگر بخواهد بداند چرا آن‏طور كه بايد و شايد نمى‏تواند در نماز با خدا انس بگيرد، بايد ببيند چقدر به شهوات نامشروع و افكار باطل دل بسته است. بنابراين، شرط دوم قبولى نماز، كنار گذاشتن شهوات نامشروع است: و يكف نفسه عن الشهوات من اجلى.”

 

سال نو مبارک

بنده خدا

آهنگری بود كه با وجود رنج های متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید.
روزی یكی از دوستانش كه اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: ” تو چگونه می
توانی خدایی را كه رنج و بیماری نصیبت می كند دوست داشته باشی؟”

آهنگر سر به زیر آورد و گفت: ” وقتی كه می خواهم وسیله ای آهنی بسازم یك تكه
آهن را در كوره قرار می دهم. سپس آن را روی سندان می گذارم و می كوبم تا به
شكل دلخواهم درآید. اگر به صورت دلخواهم درآمد می دانم كه وسیله مفیدی خواهد
بود اگر نه آن را كنار می گذارم.همین موضوع باعث شده است كه همیشه به درگاه
خداوند دعا كنم كه « خدایا! مرا در كوره های رنج قرار ده اما كنار نگذار”

نقش امتحان الهی با تکامل انسانی

امیر مۆمنان در سخنان كوتاه خود یادآور مى شود كه، هرگز نباید ازخدا خواست تا ما را به امتحان نبرد; زیرا جهان آفرینش، جهان آزمون است. بلكه باید از خدا خواست كه ما را دچار امتحان هایى نسازد كه از عهده آن برنیاییم. آن گاه امام انگیزه آزمایش الهى را به این شكل بیان مى كند: هدف آشكار ساختن صفات خوب و بدى است كه به انسان شخصیت مى بخشد; مثلاً در برخى از مردم حساسیت هاى خاصى نسبت به بعضى از حوادث است و در افرادى زمینه ناراحتى به برخى از مسائل مانند داشتن دختر و كمبود مال نهفته است; در حالى كه در برخى دیگر نه تنها چنین زمینه اى وجود ندارد; بلكه یك نوع رضایتمندى و خرسندى به تقدیرهاى الهى است. هرگاه این دو گروه به آزمون برده نشوند، این زمینه ها آشكار نمى شود و توان ها به فعلیت تبدیل نمى شود; در نتیجه گروهى از همین مسیر، تربیت كامل انسانى پیدا نمى كنند.

یكی از اهداف آفرینش انسان امتحان او است: قرآن می فرماید:«إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا
; ما انسان را از نطفه‏اى اندر آمیخته آفریدیم تا او را بیازماییم و وى را شنوا و بینا گردانیدیم.
ما راه را بدو نمودیم یا سپاسگزار خواهد بود و یا ناسپاسگزار. »(انسان , آیه ی 2 - 3)
هم چنین فرموده است :«الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ; همان كه مرگ و زندگى را پدید آورد تا شما را بیازماید كه كدامتان نیكوكارترید ..» (ملك, آیه ی 2)

 

نماز کلید سعادت

امام صادق علیه السلام فرماید:

هرگاه گرفتاری عظیم و مشکل بزرگی به تو روی آورد دو رکعت نماز بگزار، همان نمازی که حضرت زهرا علیها السلام آن را می خوانده، و آن به این ترتیب است که در رکعت اول و دوم آن یک بار حمد و پنجاه مرتبه قل هو الله احد را می خوانی و پس از نماز بر پیامبر صلوات فرستاده، سپس دستهایت را بلند نموده و این دعا را می خوانی:

اللهم انی اتوجه الیک بهم و اتوسل الیک بحقهم الذی لا یعلم کنهه سواک، و بحق من حقه عندک عظیم، و باسمائک الحسنی، و کلماتک التامات التی امرتنی ان ادعوک بها: و اسئلک باسمک العظیم الذی امرت ابراهیم علیه السلام ان یدعو به الطیر فاجابته، و باسمک العظیم الذی قلت للنار (کونی بردا و سلاما علی ابراهیم) فکانت؛ و باحب اسمائک الیک، و اشرفها عندک، و اعظمها لدیک، و اسرعها اجابه، و انجحها طلبه، و بما انت اهله و مستحقه و مستوجبه. و اتوسل الیک و ارغب الیک و اتصدق منک، و استغفرک، و استمنحک، و اتضرع الیک، و اخضع بین یدیک، و اخشع لک، و اقر لک بسوء صنیعتی، و اتملق و الح علیک….

 

صفحات: 1· 2

بصیرت سیاسی حضرت زهرا(س) شاخصه زنان عصر ظهور

 

  حضرت زهرا(س) الگوی زنان آخرالزمان از جهت بصیرت سیاسی و الگوی زنان منتظر از جهت رشد جامع می باشند. زنان منتظر باید با الگوگیری از این شخصیت بزرگ نسبت به امام زمان(ع) با ولی یاوری در دین حق اثرگذار باشند.

 

 

آداب طبابت و وظایف طبیب از منظر اسلام

آداب طبابت و وظایف طبیب از منظر اسلام

احساس مسئولیت

احساس مسئولیت ، از مهم ترین و اصلى ترین آداب پزشکى است ؛ زیرا این احساس است که پزشک را به رعایت وظایف اخلاقى ، قانونى و شرعى خود در مورد درمان بیمار، وادار مى سازد.

 – تقواى پزشکى
تقوا در هر حرفه اى به معناى رعایت قوانین الهى در انجام دادن آن است . بنابراین ، تقواى پزشکى ، شامل همه آداب و احکام اسلامى در مورد این حرفه است ؛ لیکن در تقواى پزشکى ، دو نکته اهمیت فوق العاده اى برخوردار است : یکى خیرخواهى براى بیمار، و دیگرى تلاش براى درمان او. از این رو، امام على (علیه السلام )، پس از توصیه پزشکان به تقوا، بلافاصله به این دو مصداق بارز تقواى پزشکى اشاره مى فرماید:
من تطبب فلیتق الله ولینصح ولیجتهد.
هر کس طبابت پیشه کند، باید که از خدا پروا بدارد و خیرخواهى و جدیت به خرج دهد.
“نصح “که در این سخن بدان اشاره شد، به معناى خیر خواهى و “اجتهاد"، به معناى به کارگیرى همه توان است . بنابراین ، تقواى پزشکى بدین معناست که پزشک براى حسن انجام وظیفه ، اولا باید سود بیمار را در نظر بگیرد نه سود خود را. ثانیا باید از همه توان فکرى و عملى خود براى درمان وى استفاده کند و پزشک با تقوا، کسى است که در صرف وقت براى تشخیص بیمارى ، در تجویز دارو، در چگونگى درمان و طول آن ، به چیزى جز سود بیمار نیندیشد.

 – پاک دامنى

 – اهتمام به تشخیص بیمارى
یکى از نکات آداب پزشکى که در احادیث اسلامى بر آن تاکید شده ، اهمیت دادن به تشخیص بیمارى است . پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) به یکى پزشکان معاصر خود، چنین توصیه مى فرماید:
لا تداو اءحدا حتى تعرف داءه .
هیچ کس را درمان مکن ، مگر آن گاه که بیمارى او را بشناسى .

 – تلاش براى شناخت داروهاى طبیعى.

-حفظ اسرار بیمار

یکى از آداب مهم پزشکى ، رازدارى است .  

 

p align="center"> اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً