نقش روحانیت در پیروزی انقلاب اسلامی
یکشنبه 95/11/17
نیروهای اجتماعی مختلفی در فرایند انقلاب اسلامی دخیل بودند كه همه آنها حول محور روحانیون به فعالیتهای سیاسی و كنشگری اجتماعی میپرداختند؛ در این بین عملكرد وعاظ و روحانیون انقلابی در حوزههای مختلف نظیر بازار، دانشگاه و مدارس، تشكلهای سیاسی و… به گونهای بود كه همه نیروهای انقلابی در صراط مستقیم هدایت و راهبری شدند و همین قدرت و توان ساماندهی نیروهای انقلابی توسط روحانیون، باعث شد تا جریان انقلاب اسلامی به پیروزی منتهی شود.
پس از تجربه موفقیتآمیز حضور مؤثر اسلام شیعی و روحانیت در حیات سیاسی اجتماعی سده اخیر، روحانیت اصیل شیعه در دوران پهلوی، در تمامی صحنههای سیاسی اجتماعی حضور مؤثری پیدا میكند كه اوج آن رهبری نهضت اسلامی و تشكیل نظام سیاسی جمهوری اسلامی بر پایه عقاید دینی بوده است.[ احمد نقیب زاده، نقش روحانیت شیعه در پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامی،1382.]
گريه جبرئيل بر مصايب زينب (س)
چهارشنبه 95/11/13
روايت شده است كه پس از ولادت حضرت زينب (س)، حسين (ع) كه در آن هنگام كودك سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض كرد: (خداوند به من خواهرى عطا كرده است ). پيامبر(ص) با شنيدن اين سخن ، منقلب و اندوهگين شد و اشك از ديده فرو ريخت . حسين (ع) پرسيد: (براى چه اندوهگين و گريان شدى ؟)پيامبر(ص) فرمود: ((اى نور چشمم ، راز آن به زودى برايت آشكار شود.)
تا اينكه روزى جبرئيل نزد رسول خدا (ص) آمد، در حالى كه گريه مى كرد، رسول خدا (ص) از علت گريه او پرسيد، جبرئيل عرض كرد: (اين دختر (زينب ) از آغاز زندگى تا پايان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گريبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصيبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصيبت جانسوز برادرش امام حسن (ع) گردد و از اين مصايب دردناك تر و افزون تر اينكه به مصايب جانسوز كربلا گرفتار شود، به طورى كه قامتش خميده شود و موى سرش سفيد گردد.)
پيامبر (ص) گريان شد و صورت پر اشكش را بر صورت زينب (س) نهاد و گريه سختى كرد، زهرا (س) از علت آن پرسيد. پيامبر (ص) بخشى از بلاها و مصايبى را كه بر زينب (س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بيان كرد.
حضرت زهرا (س) پرسيد: (اى پدر! پاداش كسى كه بر مصايب دخترم زينب (س) گريه كند كيست ؟ پيامبر اكرم (ص) فرمود: (پاداش او همچون پاداش كسى است كه براى مصايب حسن و حسين (ع) گريه مى كند)(الخصائص الزينبيه ، ص 155 ناسخ التواريخ زينب (س) ص 47)
نقش روحانیت در پیروزی انقلاب اسلامی
سه شنبه 95/11/12
«روحانيت از اول انقلاب، در حفظ دستاوردهاي آن، عنصر بسيار مؤثري بود. اين كارخانهها و اين پادگانها و اين مراكز و اين جبههها را، زبانهاي گرم روحانيون نگه داشت؛ آنهايي كه علاقه داشتند و زبان گرم را با سخني كه از دلِ گرم برخاسته بود، ميگفتند.»[سخنراني در ديدار با علما و روحانيون كاشان، 3/9/1366.]
دسايس دشمنان انقلاب، در اين دو دهه بسيار بود. تحركات گروههاي سياسي، توطئههاي براندازي، ترورها، خرابكاريهاي اقتصادي، جنگ تحميلي و دهها دسيسهي ديگر، عليه انقلاب پديد آمد. هر يك به تنهايي، رژيم مقتدري را درهم ميريخت؛ اما انقلاب محكم و استوار باقي ماند. در اين بقا، عوامل مختلف دخيل بودند؛ اما در اين ميان، از نقش روحانيت، به عنوان مبلّغ گوياي انقلاب، نميتوان غفلت داشت. زحمات اين مجموعه در مراكز نظامي، آموزشي، كارخانجات، جبههها، روستاها و… در اين دو دههي انقلاب، نيازمند بررسي تفصيلي و مستقل است و متأسفانه تحليل جامع و بايستهيي از اين ابعاد حضور و تأثير، صورت نپذيرفته است.
روحانيت در اين دو دهه، چه از طريق تبليغ سنتي و حضور چهره به چهره در ميان مردم، و چه از طريق رسانهها و ابزارهاي نوي تبليغي، توانست بخش عظيمي از تبليغات مهاجم را دفع كند و از اعتماد مردمي به انقلاب، پاسداري نمايد. انقلاب اسلامي، بدون اين شبكهي گسترده و ريشهدار، هرگز نميتوانست امواج عظيم تهاجم تبليغي ـ نظامي را دفع كند و از كيان خويش، در برابر دشمنان گوناگون به دفاع برخيزد. از اين رو، بيترديد نقش روحانيت در تداوم انقلاب، از اصل ايجاد و حدوث، كمرنگتر نمينمايد.
مقام معظم رهبري، در تجليل و تمجيد از اين زحمات پيوسته، اظهار داشتهاند:
«زحمات شما آقايان محترم و علما و فضلا و طلّاب و گويندگان در طول اين ده سال، با زحمات هيچ قشري قابل مقايسه نيست. در اين مدت، تلاشها و صدق و صفا و حضور شما در صحنههاي گوناگون، دلهاي مشتاق را به تپش درآورد و آنها را آمادهي فداكاري كرد. چه قدر دشمنان اسلام در جاهاي مختلف، قصد خرابكاري داشتند، ولي حضور يك روحاني، مانع از خرابكاري آنها شد.»[مجموعهي رهنمودهاي مقام معظم رهبري]
دلدادگان محبوب
دوشنبه 95/11/11
گویند کسی به دیدار اویس قرنی رفت. پس از سلام و احوال پرسی، اویس پرسید: برای چه به اینجا آمده ای؟ گفت: آمده ام با تو مأنوس باشم. اویس با تعجب پرسید: مگر کسی، به غیر خدا هم انس می گیرد؟ آیا اویس ها در انس با خدا چه یافته اند که چنین بی قرار و شیدا در پی اویند و نمی توانند دل به دیگران بسپارند و آیا ما را چه شده است که از چنین لذتی محروم گشته ایم و از انس با دیگران بیش از انس با حضرت معبود لذت می بریم؟
رازی است مرا راز گشایی خواهم | دردی است به جانم و دوایی خواهم |
گر دوست وفایی نکند بر درویش | با جان و دلم از او جفایی خواهم |
برگی از مناجات های حضرت سجاد علیه السلام
دوشنبه 95/11/11
طاووس فقیه نقل کرده است: امام سجاد علیه السلام از سر شب تا سحرگاه به عبادت می پرداخت، آن گاه رو به آسمان می کرد و با صدای بلند گریه و مناجات می کرد. گاهی به خود می گفت: وای بر من! هر چه از عمرم می گذرد، گناهانم زیاد می شود و توبه نمی کنم. آیا وقت آن نرسیده است که از پروردگارم حیا کنم؟ و گاهی نیز به خدا عرض می کرد: «خدایا! آیا واقعا مرا به خاطر گناهانم می سوزانی؟ پس امید و محبتم به تو چه می شود؟ خدایا! چنان از فرمانت سرپیچی می کنیم که گویا نمی بینی! و چنان حلم می ورزی که گویا کسی تو را معصیت نکرده! خدایا! چنان به مردم نیکی می نمایی که گویا محتاج آنهایی، در حالی که تو سَرورِ بی نیازی».
طاووس گوید: امام سجاد علیه السلام ناگهان به حالت سجده روی زمین افتاد. دیدم سجده اش طول کشید. نزدیک شدم، سرش را به دامن گرفتم، دیدم از حال عادی خارج شده است. گریه کردم، اشکم روی صورت مبارکش ریخت. به هوش آمد و فرمود: کیست که مرا از توجه به معبودم بازداشت؟
هر که با تو آشنا شد از جهان بیگانه گردد | ترک خان و مان بگوید دست از جان هم بشوید | |
هر که او روی تو بیند بر تو کی غیری گزیند | جز حدیث تو نگوید جز وصال تو نجوید |
ارزش رازداری و خوش رویی
شنبه 95/11/09
ارزش رازداری و خوش رویی
درود خدا بر او، فرمود: سینه ی خردمند صندوق راز اوست، و خوش رویی وسیله ی دوست یابی، و شکیبایی، گورستان پوشاننده ی عیب هاست. و یا فرمود: پرسش کردن وسیله ی پوشاندن عیب هاست، و انسان از خود راضی، دشمنان او فراوانند.