موضوع: "فرهنگی"

دروس غیرحضوری پایه سوم که باید در انتخاب واحد طلبه ،"انتخاب شوند:1-فقه غیراستدلالی  2-تحقیق(1)

پایه چهارم فاقد درس غیرحضوری می باشد

برنامه کلاسی نیمسال اول 93-94

دروس غیرحضوری پایه پنجم که باید در انتخاب واحد طلبه،انتخاب شوند: 1-ادیان  2-روانشناسی تربیتی

بزرگترین مقام نزد خداوند درروز قیامت از آن کسی است که در روی زمین بیشتر به خیر خواهی و ارشاد مردم بپردازد.


بزرگترین پاداش از آن کسی است که برای رفع نیاز خانواده اش بکوشد.

بزرگترین حق بر مرد راپدر و مادر او وبزرگترین حق بر زن را همسر او دارد.

بزرگترین عذاب در روز قیامت برای کسی است که خداوند او را در سلطنت خود شریک کرده ، ولی او در حکومتش ظلم کند.

بزرگترین همت را مومن دارد، زیرا برای امور دنیا و آخرتش همت می کند.

بزرگترین گرفتاری نادانی است.

ادامه »

 

كوير براى حضورت نورانى مى شود وپنجره هابه شوق رويت، نيمه شبى رابه سوى خورشيد باز نمى شوند . كوچه پس كوچه هاى قم به يمن حضورت نورانى مى شوند و سروهاى آزاد به احترامت قيام مى كنند.
آرام آرام، بر پهنه كوير حضور پرولايت شكوفه مى دهد ; غربت به يمن غريب معنامى يابد.
دلم مى خواهد برايتان از بانويى سخن بگويم كه خيال سبزتان نيمه شبى بر اقامه سبزش سلام مى دهدو در آينه حرمش چهره آرايد.
برايتان از بانويى سخن مى گويم كه همانند زينب (س) كه براى قيام قربانى داد و خورشيد عاشورا را با صبرش تعريف كرد، او هم با قدمهاى پرحياتش، به سرزمين كويرى قم حيات بخشيد ودر رگ ايرانيان خون حمايت از ولايت را جارى ساخت.
برايتان از بانويى سخن مى گويم كه به يمن حضورش، شهر قم، مركز صدور علم ودانش علوى شد و محل رشد وبالندگى .
برايتان از بانويى سخن مى گويم كه بارگاه زيبايش، پناهگاه دل هاى عاشقى است كه شب هاى چهارشنبه در جمكران بيتوته مى كنند. به نيابت از شيعه در نيمه شب هاى كويرى قم، سربرآستان حرم حضرت دوست مى سايند و براى ظهور گل نرگس دعا مى كنند و از بانوى كرامت، براى شكوفه دادن درخت اجابت استمداد مى طلبند

ادامه »

گفت به سلامتیه اون راننده تاکسی که توی این گرما کولر ماشینش رو برای

چادری ها روشن می کنه.

گفتم نه!

به سلامتیه اون بانوی چادری که اگر کولر هم براش روشن نکنن

بازم به چادرش افتخار می کنه

آیا شما شیعه تنوری هستید؟


روزی « سهل بن حسن خراسانی » خدمت امام صادق (ع) رسید و عرض کرد : چه چیزی شما را باز می دارد از اینکه حق مسلم خود (حکومت و خلافت) را به دست آورید ، در حالی که صد هزار شیعه آمادة جنگیدن در اختیار شما هست ؟
حضرت برای امتحان او دستور فرمودند تا تنور را روشن کنند . وقتی آتش در تنور یرافروخته شد و شعله اش بالا گرفت ، به آن مرد خراسانی دستور دادند که وارد تنور شود .

او که پنداشته بود امام از سخنان او غضبناک شده و قصد مجازاتش را دارند ، عرض کرد آقا مرا ببخشید ، به آتش عزابم نکنید !

در همین اثناء هارون مکی وارد شد . در حالی که کفشهایش در دستش بود ، پس از عرض سلام به امام صادق (ع) و پاسخ ایشان ، حضـرت بـدون هیـچ مقـدمه و تــوضیـحـی بــه او فــرمـودنـد : کفشهایـت را بگـذار و داخـلتنور بنشین !

او هم بدون تأمل و پرسشی این کار را انجام داد . امام (ع) در این حال با آن مرد خراسانی به گفتگو پرداخت ، و دربارة خراسان مطالبی به او فرمود که گویی شاهد و ناظر بر آن بوده است .

سپس به سهل بن حسن فرمودند : برخیز و داخل تنور را بنگر ! او دید هارون مکی چهار زانو داخل تنور نشسته و با دیدن امام (ع) و سهل بن حسن به آنها سلام کرد .

آنجا بود که حضرت صادق (ع) از مرد خراسانی پرسیدند : در خراسان چه تعداد مثل هارون دارید ؟ او گفت : قسم به خدا یک نفر هم اینگونه نداریم آنگاه حضرت فرمودند : « اما انا لا نخرج فی زمان لا نجد فیه خمسه معاضدین لنا ، نحن اعلم بالوقت » ( آگاه باشید که ما در وقتی که «حتی » پنج نفر یار و کمک کار نداریم ، خروج نمی کنیم .ما نسبت به وقت (خروج)آگاه تر هستیم.

به نظر شما امروز مولای ما(عج) چند تا از این شیعیان تنوری دارن؟؟

منبع: بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏47، صفحه123.

هرچه کنی به خودکنی

هرچه کنی به خود کنی


مرد فقیرى بود که از راه فروش قالب‌های کره ای که همسرش در خانه درست می‌کرد روزگار می‌گذرانید.


همسرش کره می‌ساخت و او آن‌را به یکى از بقالی‌های شهر می‌فروخت، آن زن کره‌ها را به صورت دایره های یک کیلویى می‌ساخت. مرد آن‌را به یکى از بقالی‌های شهر می‌فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را می‌خرید.
روزى مرد بقال به اندازه کره‌ها شک کرد و تصمیم گرفت آن‌ها را وزن کند. هنگامى که آن‌ها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به او گفت : دیگر از تو کره نمی‌خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من می‌فروختی در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت : ما در خانه ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار می‌دادیم!

دعای روز سیم

دعای روز بیست و نهم

وداع

اندک اندک دامن پرمهر خویش
جمع کرده می‌روی از کوی ما
از همین حالا دلم بگرفته است
ای حضور تو همیشه دلگشا


باز فصل تلخ هجران می‌رسد
فصل محرومیت از دیدار تو
فصل دل بستن به عکسی نیمه رخ
مانده از یک جلوه رخسار تو


فصل تنهایی و غربت، بی‌کسی
ناگهان افتادن از شور و سرور
خاطرات باتو بودن را مدام
در سکوت بی‌تویی کردن مرور


لن ترانی را شنیدن در جواب
وز سوال خویش گردیدن خجل
سر به زیر افکندن و نالان شدن
غایبانه با تو کردن درد دل


نیشخند کاهلان دیدن به روز
ریشخند جاهلان گشتن به شام
سیلی از آن دشمن مکار تو
روز و شب در هر قدم خوردن مدام


ای خوشا آن کس که در فصل حضور
با لبی خندان صدایش می‌کنی
می‌بری در خلوت دولت‌سرا
با ندیمان آشنایش می‌کنی

القدس لنا

 

 

فلسطین جوجه‌های کوچکش حالا ابابیل‌ند…



خودش را وارث ارض مقدس خوانده این قابیل
جهان وارونه شد؛ اینبار با سنگ آمده هابیل

نگین دست شیاطین و سلیمان اشک می‌ریزد
و با فرعون می‌خندند فرزندان اسرائیل

برای کودکان، این قومِ برتر هدیه‌ها دارند:
هزاران خوشه آتش سامری آورده با زنبیل

لب خاخام‌ها تورات را وارونه می‌خامد!!
و ژان پل می‌زند، رد می‌شود از غیرت انجیل

درون آتش نمرودها اینبار می‌سوزد
گلوی «الخلیل» از ذبح فرزندان اسماعیل

بیا ای تک سوار سبز! با چشمان زیتونی
سحرگاهی نظر کن بر شب چشم انتظار ایل

و «سبحان الذی اسرا» بخوان تا «مسجد الاقصی»
بخوان! ای خواندنت شیرین تر از تنزیل جبرائیل

عصا بردار تا از شرق، یاران محمد(ص) را
شبانه بگذرانی از فرات اینبار جای نیل

فلسطین جوجه‌های کوچکش حالا ابابیل‌ند
و خواب آخر پاییز می‌بیند سپاه فیل

قاسم صرافان



فزت و رب الکعبه

التماس دعا

 

 

 

“اي خدا جان را پذيرا کن ز رزق پاک خويش”
بي ترديد ، دانستن، فهميدن، ايمان آوردن
و چشم جان گشودن و دل صافي يافتن ، رزق هاي پاک خداوندند.

اميد که در شبي چنين بزرگ ازاين نعمتها بي بهره نمانيم.

* * * * * * *

امام صادق(ع):
«حضرت درباره شب قدر فرمود:‌شب فاطمه است و قدر خداوند است
پس هر کس حق شناخت فاطمه را به جا آورد ، ‌شب قدر را درک کرده است»

* * * * * * *

امام صادق(ع):‌«تقدیرات در شب نوزدهم است و حتمی شدن آن در
شب بیست و یکم و امضای آن در شب بیست و سوم»
* * * * * * *
- امشب رحمت دوست جاریست، مانند رود، نه! مانند باران، اگر دلتان لرزید، بغضتان ترکید، کسی اینجا محتاج دعاست، اگر یادتان بود باران گرفت دعایی به حال من بیابان کنید.

شب قدر نوزدهم

 

 

اعمال مخصوصه شبهاى قدر

 


اعمال شب نوزدهم

اعمال شب نوزدهم چند چيز است :

اوّل صد مرتبه اَسْتَغْفِرُاللّهَ رَبّى وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ .

دوّم صد مرتبه اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ .

سوّم بخواند دعاء يا ذَاالَّذى كانَ را كه در قسم چهارم گذشت .

چهارم بخواند:

اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فيما تَقْضى وَتُقَدِّرُ مِنَ الاْمْرِ الْمَحْتُومِ

خدايا قرار ده در آنچه حكم كرده و مقدر فرموده اى از سرنوشت حتمى
وَفيما تَفْرُقُ مِنَ الاْمْرِ الحَكيمِ فى لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَفِى الْقَضاَّءِ الَّذى لا

و در آنچه جدا كنى از فرمان حكيمانه ات در شب قدر و در آن قضا و قدرى كه برگشت و
يُرَدُّ وَلا يُبَدَّلُ اَنْ تَكْتُبَنى مِنْ حُجّاجِ بَيْتِكَ الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ

تغيير و تبديلى ندارد كه نام مرا در زمره حاجيان خانه محترمت (كعبه ) بنويسى آنان كه حجشان

الْمَشْكُورِ سَعْيُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُكَفَّرِ عَنْهُمْ سَيِّئاتُهُمْ وَاجْعَلْ

مقبول و سعيشان مورد تقدير و گناهانشان آمرزيده و كردار بدشان بخشوده شده است و قرار ده

فيما تَقْضى وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطيلَ عُمْرى وَتُوَسِّعَ عَلَىَّ فى رِزْقى
در آنچه مقدر فرموده اى كه عمر مرا طولانى كرده و روزيم را وسيع گردانى
وَتَفْعَلَ بى كَذا وَكَذا و به جاى اين كلمه حاجت خود را ذكر كند

و درباره ام چنين و چنان كنى


بدون شرح...

جوانان و شبهای قدر

جوانان و شبهای قدر


شبهای قدر حال و هوای خاصی داره ، از هر قشری كه باشی تو این شبها اگه بخوای میتونی كانكت كنی خودت رو ! خدایا اگر ما اهل نیستیم تو به اهلیّت خود با ما رفتار کن

إِلَهِی إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ

خدایا! اگر شایسته رحمت تو نیستم، تو سزاواری که رحمت گسترده‏ات را بر من عطا کنی.


آمادگی برای شب قدر:

برای این که ان شاء الله انسان شب قدر را خوب تر و با کیفیّتی عالی به سر برد، به جا است که اموراتی را برای آمادگی درک شب های قدر تدارک ببیند که جمله ای از آن بر مبنای بیان میرزا جوادآقا ملکی تبریزی (اعلی اله مقامه الشریف) از قرار زیر است

1)دعا برای توفیق شب‌های قدر و شب عید فطر. در خواست خود زمینه توفیق را بیشتر و بهتر فراهم می سازد.

2)مراقبت ویژه شب‌های قدر. باید از خود کشیک کشید، مبادا فرصت ها ضایع گردد و به امور دنیا مشغول گردد. پس قبل از آن باید در خود آمادگی ایجاد کرد و در زمان ورود به این شب به خوبی فرصت ها را قدر شناسی کند.

عكسهایی دیدنی از حضور جوانان ایرانی در مراسم شبهای قدر

جوانان در شبهای قدر

جوانان در شبهای قدر


جوانان در شبهای قدر

3)انتخاب مناسب‌ترین اعمال. دربین اعمال فراوان این شب ها بنگرد که کدام عمل با حال او بیشتر سازگاری دارد، به همان مبادرت

ورزد.

4)تفکّر و به خود اندیشیدن. تفکّر و اندیشه در این که از کجا آمده ام، کجا هستم؟ و به کجا رهسپار خواهم بود؟ و برای آن سفری که در

پیش دارم چه آماده ساخته ام؟

5)از خود غافل نبودن. چه کسی بهتر و مهم تر از خویشتن خویش است که مسئولیّت اوّل ما بیش از همه نسبت به خود است که فرمود: “قُوا أنفُسَکُم” خود را نگهبان باشید و خود نگهداری کنید.

6)تذلّل و زاری. اگر در اندیشه و فکر موفّق باشیم به ذلّت خوبش پی می بریم که جایگریه و زاری دارد و به آن می پردازیم.

7) سعی کند مکان، لباس مناسب و بوی خوش برای این شب تهیه کند. این خود نوعی خود آماده سازی است که از زمانی زودتر برای جهش و پرش، خیز گرفته است.

8)مالی برای صدقه دادن در نظر بگیرد. البته صدقه جزء اعمال این شب دانسته شده که با پرداختنش نیّت رفع بلا و قضا از مولای عزیز یعنی حضرت صاحب (سلام الهظ علیه) داشته باشد که محبوب ترین است.

9)مناجاتی مهیّج برای گفتگو تهیه کند. که این نیز نکته برازنده ای است که در این فرصت با حضرت دوست صحبت کند.

10)افطاری دادن به روزه‌داران. که این خود عامل ثواب فراوان و باز کردن توفیقات بعدی است که بندگان خداوند مسرور شده و با سرورشان خداوند خوشحال می شود.

11)فقراء مخصوص، برای تصدق دادن در این شب در نظر گیرد. برای این که در این شب معطّل برای این امور نشود، پولی را کنار گذاشته و به همان فقرائی که در نظر گرفته پرداخت کند تا که هم خود از خطر بگذرد و هم درک آن شب بر او آسان تر گردد.

12)مهمان‌های مناسب برای افطاری بخاطر بسپارد. اهل تقوا و تدیّن را برای افطار این ایّام درنظر بگیرد که أجر آن مضاعف گردد.

13)برای رسیدن به معرفت شب قدر: سوره دخان را در هر شب صد مرتبه تا شب 23 ماه تلاوت کند. اگر نه به جای آن هر شب تا شب 23 رمضان 1000 مرتبه سوره قدر را تلاوت کند. تلاوت قرآن انسان را به خداوند متعال، پیوندی ناگسستنی می دهد که قدرش را باید داشت و اگر نتوانست هر شب 1000 مرتبه سوره قدر تلاوت کند، دست کم، شب قدر این کار ر ابکند که به کلی همه چیز از دست نرود.

برکات

حفظ بركات ماه رمضان

 


بدون ترديد يك ماه روزه‌داري و مبارزه عملي با هواهاي نفساني، تأثير بسيار عميقي در روح و روان و سلامت جسماني انسان دارد؛ اما

چه كنيم روزه ما اثرش بر نفس و جان باقي بماند؟


در مرحله نخست بايد بكوشيم تا روزه ما كامل و واقعي باشد و آن گاه اثر آن تا سال آينده، بلكه براي هميشه، باقي مي‌ماند.
امام جعفر صادق عليه‌السلام مي‌فرمايد: «هرگاه روزه دار هستي، پس بايد گوش و چشم تو از حرام به دور و جوارح و اعضاي تو از زشتي‌ها پاك باشد و بايد كارهاي بيهوده و لغو را از خود دور كني… لازم است بر تو حلم و وقار و خشوع روزه واقعي [زيرا روزه‌دار واقعي كسي است كه‌] كاملاً مراقب و مواظب تمامي شئون زندگي‌اش باشد تا كوچك‌ترين نواقص شرعي، عرفي و اخلاقي از او مشاهده نگردد… روزه‌دار بايد در حد امكان، سكوت و خاموشي را اختيار كند؛ مگر ذكر خدا و بيان نيازمندي‌هايش؛ از قهقهه و بلند خنديدن بپرهيزد؛ زيرا خداوند بر خنده‌هاي قهقهه خشم دارد»
از اين سخنان پر معناي امام صادق عليه‌السلام، استفاده مي‌شود كه روزه وقتي كامل است و ما روزه‌دار واقعي محسوب مي‌شويم كه اين عمل، فقط خودداري از خوردن و آشاميدن نباشد؛ بلكه همه اعضا و جوارح ما روزه‌دار باشند و چنين روزه‌اي، كامل و واقعي است و

طبعاً اثر آن پايدار خواهد بود. علاوه بر آن چه گفته شد، دو عمل مهم ديگر بايد انجام دهيم تا اثر روزه تا ماه مبارك رمضان بعدي باقي بماند كه عبارتند از:
1. پرهيز از آن چه كه موجب زايل شدن اثر روزه مي‌شود. علت غايي روزه، دست‌يابي به «تقوا» (دوري از گناه) است؛ زيرا گناه با هدف روزه منافات دارد و ما هنگامي مي‌توانيم از اثر روزه (تقواي الهي)به طور مستمر بهره‌مند شويم كه رفتارمان، همسو و هم جهت و در راستاي پرهيزگاري باشد.
2. علاوه بر اجتناب از گناه، بايد ارتباط خود را با آن چه در ماه مبارك رمضان انجام داده‌ايم، قطع نكنيم؛ يعني براي تقويت آثار روزه، گاهي روزه بگيريم؛ البته اين روزه‌ها واجب نيست؛ ولي از نظر كيفيت بايد به همان صورتي باشد كه در ماه مبارك رمضان روزه مي‌گيريم؛ يعني، همه اعضا و جوارح ما روزه باشند.
بنابراين، استواري عمل و مداومت بر آن، موجب مي‌شود تا اثر آن عمل باقي بماند. امام باقر عليه‌السلام فرمود: «دوست داشتني‌ترين عمل نزد خداوند، عملي است كه بنده آن را ادامه دهد؛ هر چند اندك باشد».2 و يكي از دلايل استمرار عمل، حفظ و بقاي اثر آن است. از نظر علمي و تجربي نيز اين حقيقت ثابت شده است كه براي ماندگاري يادگيري و نهادينه شدن صفات اخلاقي و معنوي، يك فرآيند دو مرحله‌اي را بايد طي كرد؛ شكل‌گيري و تثبيت و بقا.
هر مهارتي كه انسان به دست مي‌آورد، براي تثبيت و بقاي آن، بايد ارتباط خود را با آن مهارت - اگر چه به صورت اندك - حفظ كند. اين مطلب در مورد مسائل معنوي و اخلاقي نيز صدق مي‌كند؛ يعني اگر بخواهيم اثرات ماه مبارك رمضان، نه تنها تا ماه رمضان بعدي حفظ شود، بلكه به عنوان يك سرمايه معنوي براي هميشه باقي بماند، بايد ارتباط خود را با اين ماه حفظ كنيم. نگه داشتن اين ارتباط، ممكن نيست؛ مگر با انجام دادن همان اعمالي كه در ماه رمضان انجام مي‌داديم.
از اين رو، توصيه مي‌شود كه بعد از ماه مبارك رمضان، گاهي روزه بگيريد و تلاوت قرآن را - هر چند روزي يك صفحه - قطع نكنيد و دعاهاي مربوط به ماه‌هاي بعد از رمضان را هر روز بخوانيد؛ سيره عملي بزرگان دين - مانند پيامبر و ائمه عليهم‌السلام همواره اين بود

كه بعضي از روزها را روزه مي‌گرفتند و توصيه مي‌كردند كه حداقل هر ماه سه روز، روزه بگيريد (اول، وسط و آخر ماه) و حداقل هر روز پنجاه آيه قرآن را تلاوت كنيد و… . اين سيره و سفارش‌ها، براي استمرار و بقاي آثار ماه مبارك رمضان و تبديل آن حالات معنوي،

به صفات و ملكات ماندگار و هميشگي است؛ به گونه‌اي كه اين آثار، جزء وجود و شخصيت انسان شود و همواره رفتارهاي او را تحت تأثير قرار دهد.

1. بحارالانوار، ج 96، ص 292.
2. اصول كافي، ج 3، ص 129، ج‌2.

امام حسن (ع)

 

 

ولادت

امام حسن (ع ) فرزند امير مؤمنان علي بن ابيطالب و مادرش مهتر زنان فاطمه زهرا دختر پيامبر خدا (ص ) است .
امام حسن (ع ) در شب نيمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدينه تولد يافت . وي نخستين پسري بود كه خداوند متعال به خانواده علي و فاطمه عنايت كرد.

القاب
لقب هاي او سبط، سيد، زكي ، مجتبي است كه از همه معروفتر “مجتبي ” مي باشد.

امامت
امام حسن (ع ) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصيت آن
حضرت ، به امامت رسيد و مقام خلافت ظاهري را نيز اشغال كرد، و نزديك به شش ماه به اداره امور مسلمين پرداخت .

شمايل
امام حسن (ع ) از جهت منظر و اخلاق و پيكر و بزرگواري به رسول اكرم (ص) بسيار مانند بود.

كمالات
از پيغمبر اكرم (ص ) روايت كرده اند كه درباره امام حسن و امام حسين (ع)
مي فرمود: اين دو فرزند من ، امام هستند خواه برخيزند و خواه بنشينند ( كنايه از
اين كه در هر حال امام و پيشوايند .

سيره
امام حسن (ع ) بيست و پنج بار حج كرد، پياده ، درحالي كه اسبها نجيب را با او يدك مي‌كشيدند.
چون وضو مي ساخت و به نماز مي ايستاد، بدنش به لرزه مي افتاد و رنگش زرد مي شد.
سه نوبت نيمي از دارائيش و دو نوبت تمام اموال خود را به فقرا بخشيد.



عظمت و تواضع
ابن عباس كه از امام حسن و امام حسين (ع ) مسن تر بود، ركاب اسبشان را مي گرفت و بدين كار افتخار مي كرد و مي گفت : اينها پسران رسول خدايند. با اين شأن و منزلت ، تواضعش چنان بود كه : روزي بر عده اي مستمند مي گذشت ، آنها پاره هاي نان را بر زمين نهاده و خود روي زمين نشسته بودند و مي خوردند، چون حسن بن علي را ديدند گفتند: “اي پسر رسول خدا بيا با ما هم غذا شو". امام حسن (ع ) فورا از مركب فرود آمد و گفت :” خدا متكبرين را دوست نمي دارد". و با آنان به غذا خوردن مشغول شد. آنگاه آنها را به ميهماني خود دعوت كرد، هم غذا به آنان داد و هم پوشاك .

سخاوت
در جود و بخشش امام حسن (ع ) داستانها گفته اند. از جمله مدائني روايت كرده كه :
حسن و حسين و عبدالله بن جعفر به راه حج مي رفتند. توشه و تنخواه آنان گم شد. گرسنه و تشنه به خيمه اي رسيدند كه پير زني در آن زندگي مي كرد. از او آب طلبيدند. گفت اين گوسفند را بدوشيد وشير آن را با آب بياميزيد و بياشاميد. چنين كردند. سپس از او غذا خواستند. گفت همين گوسفند را داريم بكشيد و بخوريد. يكي از آنان گوسفند را ذبح كرد و از گوشت آن مقداري بريان كرد و همه خوردند و سپس همانجا به خواب رفتند. هنگام رفتن به پير زن گفتند: ما از قريشيم به حج مي رويم . چون باز گشتيم نزد ما بيا با تو به نيكي رفتار خواهيم كرد. و رفتند. شوهر زن كه آمد و از جريان خبر يافت ، گفت : واي بر تو گوسفند مرا براي مردمي ناشناس مي كشي آنگاه مي گويي از قريش بودند؟ روزگاري گذشت و كار بر پير زن سخت شد، از آن محل كوچ كرد و به مدينه عبورش افتاد. حسن بن علي (ع ) او را ديد و شناخت . پيش رفت و گفت : مرا مي شناسي ؟ گفت نه . گفت : من همانم كه در فلان روز مهمان تو شدم . و دستور داد تا هزار گوسفند و هزار دينار زر به او دادند. آن گاه او را نزد برادرش حسين بن علي فرستاد. آن حضرت نيز همان اندازه به او بخشش فرمود. او را نزد عبدالله بن جعفر فرستاد او نيز عطايي همانند آنان به او داد.
حلم و گذشت امام حسن (ع ) چنان بود كه به گفته مروان ، با كوهها برابري مي كرد.


شهادت
امام حسن (ع ) در تمام مدت امامت خود كه ده سال طول كشيد، در نهايت شدت و اختناق زندگي كرد و هيچگونه امنيتي نداشت ، حتي در خانه نيز در آرامش نبود. سر انجام در سال پنجاهم هجري به تحريك معاويه بدست همسر خود (جعده ) مسموم و شهيد و در بقيع مدفون شد .

فرمايشات
بدانيد كه خدا شما را بيهوده نيافريده و سر خود رها نكرده ، مدت عمر شما را معين كرده ، و روزي شما را ميانتان قسمت كرده ، تا هر خردمندي اندازه خود را بداند و بفهمد كه هر چه برايش مقدر است به او مي رسد ، و هر چه از او نيست به او نخواهد رسيد ، خدا خرج دنياي شما را كفايت كرده و شما را براي پرستش فراغت بخشيده و به شكرگزاري تشويق كرده ، و ذكر و نماز را بر شما واجب كرده و تقوي را به شما سفارش كرده ، و آن را نهايت رضايت مندي خود مقرر ساخته . تحف العقول ، ص (234 (
به درستي كه خداوند ماه رمضان را ميدان مسابقه خلق خود ساخته تا به وسيله
طاعتش به رضاي او سبقت گيرند . تحف العقول ، ص (239 (
ي پسرم با هيچكس برادري مكن تا بداني كجا مي رود و از كجا مي آيد و چه ريشه اي دارد ، پس چون خوب از حالش آگاه شدي و معاشرتش را پسنديدي با او برادري كن به شرط گذشت از لغزش و كمك در تنگي . تحف العقول ، ص (236 (

میلاد امام حسن مجتبی (ع)

حسن دریای لطفی بیکران بود
که مروارید مهرش رایگان بود
سلاحش با صلاحش توامان بود
حماسه آفرینی بی نشان بود
به ظاهر گرچه از پیکار بنشست
قیامی در قعود او نهان بود

حرف حرفِ رمضان یاد حسینم انداخت

حرف “رای” رمضان یاد ربابم انداخت
“میم” او مشک تهی، در تب و تابم انداخت
“ضاد” او ضجه ی اطفال، “الف” اشک حرم
“نون” او ناله ی زهراست، ز خوابم انداخت….

صرفا جهت خنده

ماه خدا

تسلیت

شکر خدا که عبد خدای خدیجه ایم
ما بنده ایم و زیر لوای خدیجه ایم

ما عاقبت به خیرِ دعای خدیجه ایم

سینه کبودهای عزای خدیجه ایم

از لطف فاطمه است که ما مادری شدیم

با یک دعای نیمه شبش کوثری شدیم

وقتی خدیجه مادر ما شیعه ها بُوَد

دیگر چه غم که جای من و تو کجا بُوَد

با یک دعاش، حاجت ما هم روا بُوَد

از چه پی عبای رسول خدا بُوَد؟!

وقف خدا شده همه مال و منال او

پیغمبر خدا شده محو خصال او


سلامتی و تعیل در فرج امام زمان(عج) 3 صلوات

ماه قمری

 

 

 

 

 

در نجوم؛ اصطلاح ماه به دوره اى اطلاق مي شود كه اساس آن حركت ماه باشد.


يك ماه قمري؛ مدت زماني است كه در آن دوره اهله ماه طي مي شود، اين دوره كه بر اساس يك دور كامل اهله قمر است به نام هلالي نيز معروف است.


طول مدت يك ماه قمري بطور متوسط 5/29 روز است. رصد ماه در تعداد زيادي از ماههاى قمري متوالي؛ موجب شده است كه طول

متوسط يك ماه قمري دقيقا تعيين گردد، طول مدت متوسط بدست آمده براى يك ماه قمري (53059/29) روز عرفي و يا 29 روز و 12

ساعت و 44 دقيقه و 78/2 ثانيه است. اين طول مدت در خيلي از تقويمها بكار گرفته شده است. اندازه يك ماه قمري نسبت به طول مدت متوسط ممكن است تا 29 روز و 13 ساعت تغيير كند.


تقويم قمري: قديمي ترين نوع تقويم و متداولترين آن در قديم؛ تقويم قمري است. در اين تقويم؛ ماه عرفي تقريبا همان ماه قمري واقعي؛ و

اولين روز هر ماه عرفي تقريبا روزي است كه هلال ماه نو؛ آشكار مي شود، يكي از نكات رواج تقويم قمري؛ عدم نياز به دانشي براى

محاسبه زمان و حفظ تاريخ است؛ چه اينكه حتى يك شخص بيسواد كه قادر به خواندن تقويم نباشد نيز به سادگي از روي اهله قمر مي تواند

با تقريب خوبي تاريخ روز در ماه را بداند.


تقويم شمسي رصدقمري: يك نوع تقويم قمري است كه با رصد وجوه و اشكال ماه مرتبط بوده و بدينوسيله معين مى شود، با اين تقويم هر

كسى از دانشمند تا فرد عادى مى تواند با نكٌاه به آسمان متوجه شود كه شب چندم ماه است، كاربرد همكانى اين نوع تقويم و نياز عموم به آن؛ ضرورت نشر آنرا ايجاب مى كرد، ولذا پژوهشكده نجوم و تنجيم بنياد حيات اعلى تهيه و عرضه تقويم رصدى قمرى را مدّ نظر داشته و آنرا بطور جداگانه و نيز ضمن برخى تقاويم خود منتشر نموده است.
براي دريافت آن به منجم تقويم شمسي رصدقمري در پایگاه اينترنتي علوم نجوم كهن و اسلامي بنياد حيات اعلى مراجعه نماييد:
http://aelaa.net/Fa/Nojum.aspx

رویت هلال

 

حكم ولي فقيه در رويت هلال / حكم كساني كه يقين دارند امروز اول ماه

رمضان است


حجت‌الاسلام محمدحسين فلاح‌زاده، مسؤول ستاد ترويج احكام با اشاره به در پيش بودن ماه مبارك رمضان به بيان اهميت مسأله رويت هلال در احكام اسلامي پرداخت و گفت: بسياري از اعمال مؤمنان اعم از واجب، مستحب و حتي حرام و مكروه مبتني بر ثبوت صحيح اول ماه است.

اين روحاني فعال در عرصه ترويج احكام تصريح كرد: بارزترين و مشهودترين اين اهميت نزد مردم در ماه مبارك رمضان است كه با آغاز آن بايد روزه بگيرند و با پايان آن روزه‌داري حرام و عيد فطر ثابت مي‌شود.

وي با بيان اين‌كه مردم براي بهرمندي از بركات معنوي ماه رمضان و فيوضات شب قدر، مقيد به استهلال هستند، افزود: حتي در فتواي فقها آمده است كه استهلال براي عموم مؤمنان مستحب است و اختصاص به گروه، قشر خاص و ستاد ويژه‌اي ندارد؛ اگرچه در كشور ما، ستاد استهلال بسيار قوي به اين امر اقدام مي‌كند.

اهميت رويت هلال را تنها در ماه مبارك رمضان نيست

حجت‌الاسلام فلاح‌زاده در ادامه سخنان خود اهميت رويت هلال را تنها در ماه مبارك رمضان ندانست و گفت: اعمال مهم حج مانند روز عرفه و روز عيد قربان كه بايد در ايام خاصي انجام شود، مبتني بر رويت هلال و ثبوت اول ماه است.

وي با بيان اين‌كه مهم‌ترين اعمالي كه مسلمانان در مراسم حج انجام مي‌دهند، مبتني بر شناخت دقيق اول ماه است، اظهار داشت: آغاز و پايان ماه‌هاي حج بايد مشخص شود و تا اعمال به درستي در آن به انجام رسد.

مسؤول ستاد ترويج احكام همچنين ادامه داد: ماه‌هاي حرام داراي حرمت و احكام خاص مبتني بر همين موضوع است و حتي در طول سال هم كه برخي از ايام و مناسبت‌ها براساس ماه‌هاي قمري مشخص مي‌شود، به تشخيص دقيق اول ماه دقيقا و اين‌كه چه روزي است، بستگي دارد.

وي با بيان اين‌كه در آغاز ماه مبارك رمضان همه مؤمنان منتظر هستند اول ماه مشخص شود تا به نيت وجوب روزه بگيرند و به تكليف و وظيفه شرعي خود عمل كنند و در پايان هم عيد بزرگ مسلمانان را گرامي بدارند و اعمالي را كه وارد شده است انجام دهند، راه‌هاي ثبوت اول ماه را از نظر فقها مورد بررسي قرار داد.

حجت‌الاسلام فلاح‌زاده خاطرنشان كرد: مسأله اول ماه يك امر تكويني است و حتي اگر براي يك نفر هم مشخص نشود، در هر ماه از ماه‌هاي سال، اول ماه به طور طبيعي خواهد آمد و روزي هم پايان ماه قمري خواهد شد، اما چون مكلفان بايد به وظايف شرعي خود عمل كنند بايد براي آنان زمان اول ماه ثابت شود.

راه هاي يقين و روش‌هاي ثبوت اول ماه

وي گفت: فقها براساس روايات فتوا داده‌اند و فرموده‌اند «صم للروية و افطر للروية»، يعني زماني كه ماه رويت شد روزه بگيريد و وقتي ماه ديده شد افطار كنيد؛ از اين‌رو براساس فتواي فقها يكي از روش‌هاي ثبوت اول ماه، رويت حسي شخص است يعني شخصا با چشم خود هلال ماه را در افق ببيند و وقتي هلال ماه را ديد، روز بعد از آن، اول ماه جديد و آن روز آخر ماه پيشين است.

اين روحاني فعال در عرصه ترويج احكام با بيان اين‌كه شهادت دو نفر عادل راه ديگر براي ثبوت اول ماه و بينه شرعيه است، افزود: شهادت دو نفر عادل در مسأله رويت هلال نه تنها حجت است بلكه در موارد بسياري، ثبوت امور مبتني بر بينه شرعيه و شهادت عدلين مورد پذيرش شارع مقدس است.

وي در بحث شهادت دو نفر عادل، شهادت «عن حس» را به اين معنا كه همين دو نفر هلال ماه را در افق ديده‌اند، صحيح دانست و گفت: فقها فرموده‌اند شهادت بر شهادت پذيرفته نيست؛ يعني اگر دو نفر شهادت دهند و بگويند دو نفر ديگر نزد ما شهادت دادند كه ماه را ديده‌اند، تنها براي خودشان حجت است و شهادت دو نفر بعدي حجت شرعي ندارد، مگر اين‌كه سبب اطمينان يا يقين شود.

حجت‌الاسلام فلاح‌زاده سومين راه ثبوت اول ماه را شهادت عده‌اي دانست كه از گفته آنان اطمينان حاصل شود، اگرچه عادل نباشند و با بيان اين‌كه در اين زمينه همان يقين و اطمينان حجت است، اظهار داشت: برخي فقها به اين نكته اشاره كرده‌اند كه اگر براي كسي از گفته اخترشناسان و براساس تقويم يقين حاصل شد، كفايت مي‌كند.

وي با بيان اين‌كه چهارمين راه اثبات اول ماه، گذشت سي روز از اول ماه قبل است، يعني به عنوان نمونه اگر اول ماه شعبان ثابت شد، سي روز كه از آن بگذرد، ‌ماه شعبان تمام و روز بعد اول ماه رمضان است،‌ ادامه داد: از آنجا كه ماه قمري تنها 29 يا 30 روز است؛ بنابراين با گذشت سي روز قطعاً اين ماه تمام و ماه جديد آغاز مي‌شود.

حكم ولي فقه و حكم كساني كه خودشان يقين كرده اند

مسؤول ستاد ترويج احكام آخرين روش اثبات اول ماه را كه مورد بحث بسياري از فقها است، حكم حاكم عنوان و اظهار كرد: فقها فرموده‌اند حكم حاكم احدالطرق يعني يكي از راه‌هاي ثبوت اول ماه است، به اين معنا كه اگر حاكم و ولي فقيه حكم فرمود، اول ماه ثابت مي‌شود.

وي با بيان اين‌كه برخي ديگر از فقها معتقدند حكم حاكم به عنوان «احد‌الطرق» نيست، بلكه اگر حاكم حكم فرمود تبعيت از حكم او واجب است و از اين‌رو ديگران هم بايد تبعيت كنند، خاطرنشان كرد: از آنجا كه در احكام شرع بن‌بستي وجود ندارد و مردم هرگز حيران و سرگردان نخواهند ماند، حكم ولي فقيه نه تنها در مسأله رويت هلال بلكه در بسياري از امور ديگر فصل‌الخطاب است.

حجت‌الاسلام فلاح‌زاده يادآور شد: حكم حاكم شرع در مناطق ابري كه از طرق ديگر، هلال رويت نمي‌شود و ممكن است اين امر سبب اختلاف و دو دستگي شود، فصل‌الخطاب خواهد بود؛ گرچه حكم حاكم هم براساس مستندات صحيح شرعي است.

وي با اشاره به تصريح فقها درباره عدم مخالفت علني و ظاهري با حكم حاكم، ابراز داشت: شخصي كه درباره حكم حاكم يقين به خلاف دارد و مطمئن است حاكم به سبب شهادت دو نفر كه عادل نيستند و يا دروغ گفته‌اند، حكم كرده است، مي‌تواند از آن تبعيت نكند، اما بايد بداند كه مخالفت علني و ظاهري با حكم حاكم جايز نيست.

ماه رمضان و مسؤوليت مبلغان

 

ماه رمضان و مسؤوليت مبلغان

 

ماه رمضان، يكي از بهترين فرصت ها براي هدايت انسان هاست. سفره پر نعمت و بي دريغ الهي در اين ماه در برابر انسان گشوده شده است. آخرين و كامل ترين اساسنامه زندگي بشري و بهترين متن تربيتي تاريخ پيامبران (قرآن كريم) در اين ماه فرود آمده است. رمضان تنها ماهي است كه خداوند نام آن را به صراحت در قرآن آورده و مي فرمايد: «شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن. هدي للناس وبينات من الهدي والفرقان » (1) ؛ «ماه رمضان ماهي است كه قرآن، براي راهنمايي مردم، و نشانه هاي هدايت، و فرق ميان حق و باطل، در آن نازل شده است. »
برجسته ترين ويژگي اين ماه از ديدگاه الهي نزول قرآن در آن و نقش هدايتگرانه آن براي جامعه بشري است.


نياز انسان به هدايت الهي


هدايت جامعه بشري، جرياني است كه همزمان با خلقت انسان و جهان به فرمان الهي آغاز شده است. همانگونه كه خلقت كار خداست و ديگران همه مخلوق و آفريده اويند، هدايت هم كار خداست و همه نيازمند معارف آسماني، اخلاق الهي، و نظام اجتماعي برخاسته از وحي و قوانين و احكام الهي هستند.
خداوند يگانه خالق عالم و آدم و تنها هادي انسان و جهان است.
خلقت و هدايت دو جويبار پرفيض الهي است كه از سرچشمه رحمت و حكمت پروردگار مي جوشد و هيچكدام بدون ديگري كامل نيست.
از يك سو در سوره واقعه مي خوانيم: «نحن خلقناكم فلولا تصدقون » (2) ؛ «ما شما را آفريديم، پس چرا تصديق نمي كنيد؟» و از سوي ديگر خداوند متعال امكانات دستيابي به هدف عالي آفرينش را در اختيار انسان قرار داده و در سوره «انسان » فرموده است: «انا هديناه السبيل اما شاكرا واما كفورا» (3) ؛ «ما به او راه نشان داديم، حال يا شاكر است [و از نعمت ها درست بهره مي گيرد] يا كفور [و ناسپاس] است. »
البته هدايت پذيري كاري كاملا اختياري و آزادانه است و تا انسان شرائط مطلوب را در خود پديد نياورد، امكان بهره گيري از جويبار هدايت وجود ندارد و حتي پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله هم نمي تواند فردي را كه خود نمي خواهد هدايت كند. قرآن كريم مي فرمايد: «افانت تسمع الصم او تهدي العمي ومن كان في ضلال مبين » (4) ؛ «آيا تو ناشنوايان را مي شنواني و كوران را راه مي نمايي و به كسي كه در گمراهي آشكار است راه نشان مي دهي؟»
در مقايسه بين دو جريان «خلقت » و «هدايت »، هدايت از ارزشي فراتر و عاليتر برخوردار است. خلقت پديده اي غير اختياري است كه انسان در پيدايش خود و ديگران هيچ قدرت انتخاب و اختياري ندارد. خلقت زمين و زمان، انسان هاي كنوني و تاريخي، گذشتگان و آيندگان، افراد و گروه ها، آفرينش گياهان و جانواران، آنچه مي شناسيم و نمي شناسيم، همه و همه به دست خداست: «الم تر ان الله خلق السموات والارض بالحق ان يشا يذهبكم ويات بخلق جديد» (5) ؛ «آيا نديدي كه خداوند آسمان و زمين را به حق آفريد، اگر بخواهد شما را مي برد و خلقي نوين مي آورد. »
ولي «هدايت » فرايندي است كه در پيدايش و تداوم آن خود انسان نقش دارد. هدايتگري كار خداست، ولي هدايت شدن و گمراه شدن با اختيار و انتخاب انسان پيوند دارد.
در سوره يونس مي خوانيم: «قد جاءكم الحق من ربكم فمن اهتدي فانما يهتدي لنفسه ومن ضل فانما يضل عليها وما انا عليكم بوكيل » (6) «براستي حق از سوي پروردگارتان فرود آمد. هر كس هدايت شد بسود خويش و هر كس گمراه گرديد به زيان خود اوست و من بر شما وكيل نيستم. »
هاديان الهي، وظيفه دارند با استقامت در دعوت و بلاغ مبين و نهايت كوشش و تدبير و تحمل مشكلات، راه را از بيراهه مشخص كنند و زمينه و بستر هدايت را براي همه فراهم آورند، ولي ت پذيري شرائط ديگري دارد كه در اين موضوع هم بايد به سراغ قرآن رفت و پرسيد، ؟
ارزش و اهميت هدايتگري در حدي است كه «علم القرآن » قبل از «خلق الانسان » يادآوري مي شود و «خلقت » انسان مولود «كرم » الهي و «آموزش » انسان نتيجه «اكرم بودن » خدا معرفي مي گردد: «اقرا وربك الاكرم. الذي علم بالقلم » (7)
اگر در انديشه ديني ما، پدر فكري، فرهنگي از والدين نسبي و جسماني مهمتر شناخته مي شود و انبياء و اولياء الهي حقي فراتر از والدين بر انسان دارند، و اگر اضلال و گمراهگري مردم گناهي بزرگتر از قتل عام آنان محسوب مي شود، همه و همه، شاهد جايگاه والاي هدايت و قامت زيباي تربيت الهي است.
در فرهنگ اسلامي، احياي فرهنگي با احياي فيزيولوژيك و احياي اقتصادي، قابل مقايسه نيست و ميدان دادن و حمايت كردن از رسانه ها و مطبوعات گمراهگر جنايتي بزرگتر از قتل عام و كشتارهاي وحشيانه انسان ها است. امروزه اضلال و گمراهگري جامعه نسبت به معارف قرآن و حديث و فرهنگ پيامبران و بايدها و نبايدهاي تاريخ انبياء كاري است كه در مطبوعات غرب سالار و مردم شعار هنوز هم ادامه دارد و مبلغان گرامي و عالمان دين بايد سال ها تلاش كنند، تا بيماران امواج مسموم رسانه اي و مجروحان بمباران شيميايي فرهنگي سال هاي پس از جنگ را درمان كنند و انفاس قدسي مسيح عليه السلام لازم است كه برخي مقتولان تهاجم فرهنگي را زنده كند.
امام صادق عليه السلام در تفسير آيه شريفه: «من قتل نفسا بغير نفس او فساد في الارض فكانما قتل الناس جميعا ومن احياها فكانما احيا الناس جميعا» (8) فرموده است: «هر كس شخصي را از گمراهي به سوي هدايت برون آورد، گويي وي را حيات بخشيده و هر كس شخصي را از فكر و انديشه درست و الهي به گمراهي بكشد، گويا وي را كشته است. » (9)


دموكراسي و پيامبران


آن ها كه دموكراسي را به جاي دين سالاري و خدا سالاري تبليغ و ترويج مي كنند، دانسته و يا ندانسته اكثريت جامعه را فهيم تر و بر حق تر از خدا و پيامبر و معصومين عليهم السلام مي دانند و بزرگترين خيانت را به فرهنگ و انديشه روا مي دارند، و در برابر آيات صريح قرآن موضع گرفته اند. حق و باطل و درست و نادرست را هرگز با ترازوي اقليت و اكثريت و آمار و كميت نمي توان سنجيد و پيامبران خدا روزي كه مبعوث مي شدند، با اكثريت هاي فريب خورده و غافل و ناآگاه مواجه بودند.
اگر تشخيص اكثريت و انتخاب و آراء و رفتار اكثريت در هر شرايطي حق است و منطقي و قابل قبول و اجراء و اقدام، نيازي به پيامبران و تلاش هاي فراوان آنان نبود، زيرا هميشه در جوامع بشري اكثريت و اقليت وجود داشته و هميشه هم بشر عقل داشته است.
اكتفا به عقل فردي و جمعي در برابر وحي و نبوت، شعاري شرك آميز و خطرناك است. تكيه بر خواست و تشخيص اكثريت و دموكراسي در برابر وحي و قرآن و سنت چيزي نيست كه در جوامع مسلمان و دنياي انديشمندان قابل طرح و دفاع باشد. بهتر است مناديان «مردم سالاري » قيد ديني را بيفزايند و گرنه دموكراسي مطلق نه تنها شعاري ضد وحي و نبوت، بلكه ايده اي مخالف عقل و آزادي و عدالت است. از د هدايت شده و مردم سالاري ديني مي توان دفاع كرد، ولي دموكراسي مطلق سر از انكار حق و باطل در تكوين و تشريع برمي آورد و مردم سالاري مطلق شعاري دقيقا ضد مردمي و در جهت انكار عقل و آزادي و عدالت راستين است كه نه در دنياي خرد و انديشه قابل دفاع است و نه در عينيت جامعه امكان وقوع دارد و شعاري است كه براي فريب ساده لوحان مفيد است.
عالمان دين و مبلغان گرامي كه مسؤول هدايت جامعه بشري و امت اسلام اند، بايد با تمام توان در فهم سخن خدا و معصومين عليهم السلام بكوشند و در ابلاغ آن از هيچ اقليتي و اكثريتي نهراسند، و براي اجراي آن برنامه ريزي كنند. «الذين يبلغون رسالات الله ويخشونه ولا يخشون احدا الا الله وكفي بالله حسيبا» (10) ؛ «[پيامبران پيشين ] كساني بودند كه تبليغ رسالت هاي الهي مي كردند و [تنها ] از او مي ترسيدند و از هيچ كس جز خدا بيم نداشتند؛ و همين بس كه خداوند حسابگر است. »
مخالفت با نظارت استصوابي شوراي نگهبان و محدود كردن ولايت فقيه تحت هر شعار و عنواني كه مطرح شود، تلاشي بسوي دين زدايي و مخالفت آشكار با جمهوري اسلامي است. نمي توان بر كرسي رياست «جمهوري اسلامي » تكيه زد و بر پايه اسلاميت اين نظام در عمل و گفتار تيشه و تبر فرود آورد. مي است. رسالت عالمان دين و مبلغان، پاسداري از نظام اعتقادي مسلمانان، پاسداري از نظام اجتماعي مسلمين و پاسداري از دستآوردهاي پيامبران و سلامت رفتار و اخلاق و انديشه مسلمانان و هدايت جامعه بشري بسوي فرهنگ قرآن و سنت رهبري اهل بيت نبوي است.


مبلغان گرامي بايد مشكلات فرهنگي و امراض روحي و رواني عصر خويش را بشناسد و همچون طبيبي دوار و درمانگاهي سيار به درمان بيماران فكري، فرهنگي و قربانيان نظام تبليغاتي شيطان و رسانه هاي استكبار برخيزند و با تفسيرهاي آمريكايي از اسلام و انديشه ديني و مروجان فرهنگ غربي و مناديان ارتباط و آشتي و دلالان شناخته و ناشناس صهيونيسم جهاني و آمريكاي جنايتكار مبارزه كنند و فريب شعارهاي دروغين آزادي، دموكراسي، پيشرفت و صلح تمدن، و استانداردهاي جهاني را نخورند. زيرا در تفسير نظام رسانه سالار صهيونيسم جهاني و ياران بوش، هرگونه دفاع از اسلام و مسلماني تروريسم است و هر گونه تهاجم به اسلام و مسلمانان، تلاش براي دموكراسي و صلح و امنيت جهاني.
تبيين حقايق اسلام ناب محمدي و افشاي ماهيت آمريكا و نظام استكباري حاكم بر سياست و اقتصاد و صنعت و فرهنگ دنياي امروز، رسالت عظيم و دشوار عالمان دين و مبلغان راستين اسلام است و بي جهت نيست كه امام عسكري عليه السلام به نقل از پدر بزرگوارش از امام موسي بن جعفر عليه السلام چنين نقل فرموده است:
«فقيه واحد ينقذ يتيما من ايتامنا المنقطعين عنا ومشاهدتنا بتعليم ما هو محتاج اليه اشد علي ابليس من الف عابد، لان العابد همه ذات نفسه فقط و هذا همه مع ذات نفسه ذات عباد الله وامائه لينقذهم من يد ابليس ومردته فذالك هو افضل عند الله من الف الف عابد والف الف عابدة (11) ؛
[وجود] يك دين شناس راستين كه بي پناهي از ايتام ما را كه از [فرهنگ ] ما دور افتاده و از مشاهده ما محروم شده است، با آموزش آنچه به آن نياز دارد نجات دهد [و او را رهايي بخشد ] بر شيطان از هزار عابد دشوارتر است. زيرا عابد فقط به فكر [نجات ] خويش است و اين گونه عالم به [رهايي] خود و ديگر مردان و زنان از بندگان خدا مي اندشيد. تا آنان را از دست شيطان و نوكرانش رهايي بخشد. بنابراين اين نوع عالم ديني از يك ميليون مرد و زني كه اهل عبادت باشند، برتر است. »
صاحبدلي به مدرسه آمد زخانقاه بشكست عهد صحبت اهل طريق را
گفتم ميان عالم و عابد چه فرق بود تا اختيار كردي از آن اين فريق را
گفت آن گليم خويش به درمي برد زموج وين سعي مي كند كه بگيرد غريق را

پی نوشت:

1) بقره/185.
2) واقعه/57.
3) انسان/3.
4) زخرف/40.
5) ابراهيم/19.
6) يونس/108.
7) علق/3 و 4.
8) مائده/32. «هر كس انساني را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روي زمين بكشد، چنان است كه گويي همه انسان ها را كشته، و هر كس انساني را از مرگ رهايي بخشد، چنان است كه گويي همه مردم را زنده كرده است. »
9) بحار الانوار، ج 2، ص 20.
10) احزاب/39.
11) بحار الانوار، ج 2، ص 5.

منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره35

گذر عمر

روزی نه چندان دور او هم نگاری بوده است…

 

خودم نوشت:


کمی به سالهای گذشته عمرت بیاندیش!!!


اگر حوصله داشتی کمی هم به آینده ات فکر کن به روزی که روزگار خم میکند کمرت را!!!

انتظار

حجاب

چرا چادری شدم؟

گفتم: چه می‌دانم، لابد این ‌طوری خوش‌تیپ تری!!!


گفت: نچ!!!


گفتم: خب لابد فهمیدی این ‌طوری حجابت کامل‌تره مثلاً!!!


گفت: نچ!!!


گفتم: ای بابا!!! خب لابد عاشق یکی شدی، اون گفته اگه چادر بپوشی بیشتر دوستت دارم!!


گفت: نزدیک شدی!!!


گفتم: آها!!! دیدی گفتم همه ‌ی قصه ‌ها به ازدواج ختم می‌شوند؟ دیدی!!!


گفت: برو بابا… دور شدی باز…


گفتم: خب خودت بگو اصلاً…


گفت: یک جایی شنیدم چادر، لباس “حضرت زهرا"ست، خواستم کمی شبیه “حضرت زهرا” باشم

 

زندگی

سی دی زندگی!


واي از اون روزي كه سي دي زندگيمون
رو بذارن تو دستامون و بگن برو نگاه كن .

.

.

خدايا ميشه بعضي از قسمتاشو پاك كنم؟؟؟؟

ماه شعبان میرود

 

در کتاب «مفاتیح الجنان» در مورد اعمال جمعه آخر ماه شعبان روایتی از امام علی بن موسی الرضا(ع) آمده است.

 

ابَوُالصّلت هَروى روایت کرده که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا (ع) رفتم حضرت فرمود:

اى ابوالصَّلْت اکثَر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارک و تلافى کن در آنچه از این ماه مانده است تقصیرهایى را که در ایّام گذشته این ماه کرده‏اى و بر تو باد که رُوآورى بر آنچه نافع است براى تو و دعا و استغفار بسیار بکن و تلاوت قرآن مجید بسیار بکن و توبه کن بسوى خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک درآید خالص گردانیده باشى خود را از براى خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق کسى را مگر آنکه ادا کنى و مگذار در دل خود کینه کسى را مگر آنکه بیرون کنى و مگذار گناهى را که مى‏کرده‏اى مگر آنکه ترک کنى و از خدا بترس و توکّل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود و هر که بر خدا توکّل کند خدا بس است او را و بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را:

اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى‏ مِنْ شَعْبانَ، فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ یعنی: « خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیده ‏اى در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان‏». بدرستى که حقّ تعالى در این ماه آزاد میگرداند بندهاى بسیار از آتش جهنّم براى حرمت ماه مبارک رمضان.شب آخر شعبان و شب اول رمضان

ازحضرت امام رضا (علیه السلام) منقولست که هر که سه روز از آخر ماه شعبان روزه بدارد و به ماه مبارک رمضان وصل کند حق تعالى ثواب روزه دو ماه متوالى براى او بنویسید و ابَوُالصّلت هَروى روایت کرده است که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا (علیه السلام) رفتم ؛ حضرت فرمود که اى ابوالصَّلْت اکثَر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارک و تلافى کن در آن چه از این ماه مانده است تقصیرهایى را که در ایّام گذشته این ماه کرده اى و بر تو باد که رُو آورى بر آنچه نافع است براى تو و دعا و استغفار بسیار کن و تلاوت قرآن مجید بسیار کن و توبه کن به سوى خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک درآید خالص گردانیده باشى خود را براى خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق کسى را مگر آنکه ادا کنى و مگذار در دل خود کینه کسى را مگر آنکه بیرون کنى و مگذار گناهى را که مى کرده اى مگر آنکه ترک کنى و از خدا بترس و توکّل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود و هر که بر خدا توکّل کند خدا بس است او را و بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را :

اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ

بدرستى که حقّ تعالى در این ماه آزاد مى گرداند بندهاى بسیار از آتش جهنّم براى حرمت ماه مبارک رمضان و شیخ از حارث بن مُغَیْرَه نَضْرى روایت کرده که حضرت صادق (علیه السلام) مى خواند در شب آخر شعبان و شب اوّل ماه رمضان :

اَللّهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَکَ الَّذى اُنْزِلَ فیهِ الْقُرآنُ وَ جُعِلَ هُدىً لِلنّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ فَسَلِّمْنا فیهِ وَ سَلِّمْهُ لَنا وَ تَسَلَّمْهُ مِنّا فى یُسْرٍ مِنْکَ وَ عافِیَةٍ یا مَنْ اَخَذَ الْقَلیلَ وَ شَکَرَ الْکَثیرَ اِقْبَلْ مِنِّى الْیَسیرَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ لى اِلى کُلِّ خَیْرٍ سَبیلاً وَ مِنْ کُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ یا مَنْ عَفا عَنّى وَ عَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ یا مَنْ لَمْ یُؤاخِذْنى بِارْتِکابِ الْمَعاصى عَفْوَکَ عَفْوَکَ عَفْوَکَ یاکَریمُ اِلهى وَ عَظْتَنى فَلَمْ اَتَّعِظْ وَ زَجَرْتَنى عَنْ مَحارِمِکَ فلَمْ اَنْزَجِرْ فَما عُذْرى فَاعْفُ عَنّى یا کَریمُ عَفْوَکَ عَفْوَکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ الرّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِکَ فَلْیَحْسُنِ التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِکَ یااَهْلَ التَّقْوى وَ یا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ عَفْوَکَ عَفْوَکَ اَللّهُمَّ اِنّى عَبْدُکَ بْنُ عَبْدِکَ بْنُ اَمَتِکَ ضَعیْفٌ فَقیرٌ اِلى رَحْمَتِکَ وَ اَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنى والْبَرَکَةِ عَلَى الْعِبادِ قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ اَحْصَیْتَ اَعمالَهُمْ وَ قَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ وَ جَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَ اَلْوانُهُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ وَ لا یَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَکَ وَ لا یَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَکَ وَکُلُّنا فَقیرٌ اِلى رَحْمَتِکَ فَلا تَصْرِفْ عَنّى وَجْهَکَ وَاجْعَلْنى مِنْ صالِحى خَلْقِکَ فِى الْعَمَلِ وَالاْمَلِ وَالْقَضاَّءِ وَالْقَدَرِ اَللّهُمَّ اَبْقِنى خَیْرَ الْبَقاَّءِ وَ اَفْنِنى خَیْرَ الْفَناَّءِ عَلى مُوالاةِ اَوْلِیاَّئِکَ وَ مُعاداةِ اَعْداَّئِکَ وَ الرَّغْبَةِ اِلَیْکَ وَ الرَّهْبَةِ مِنْکَ وَالْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَالتَّسْلیمِ لَکَ وَالتَّصْدیقِ بِکِتابِکَ وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِکَ اَللّهُمَّ ما کانَ فى قَلْبى مِنْ شَکٍّ اَوْ رَیْبَةٍ اَوْ جُحُودٍ اَوْ قُنُوطٍ اَوْ فَرَحٍ اَوْ بَذَخٍ اَوْ بَطَرٍ اَوْ خُیَلاَّءَ اَوْ رِیاَّءٍ اَوْ سُمْعَةٍ اَوْ شِقاقٍ اَوْ نِفاقٍ اَوْ کُفْرٍ اَوْ فُسُوقٍ اَوْ عِصْیانٍ اَوْ عَظَمَةٍ اَوْ شَىءٍ لا تُحِبُّ فَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ اَنْ تُبَدِّلَنى مَکانَهُ ایماناً بِوَعْدِکَ وَ وَفآءً بِعَهْدِکَ وَ رِضاً بِقَضاَّئِکَ وَ زُهْداً فِى الدُّنْیا وَ رَغْبَةً فیما عِنْدَکَ وَ اَثَرَةً وَ طُمَاْنینَةً وَ تَوْبَةً نَصُوحاً اَسْئَلُکَ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ اِلهى اَنْتَ مِنْ حِلْمِکَ تُعْصى وَ مِنْ کَرَمِکَ وَ جُودِکَ تُطاعُ فَکَانَّکَ لَمْ تُعْصَ وَ اَنَا وَ مَنْ لَمْ یَعْصِکَ سُکّانُ اَرْضِکَ فَکُنْ عَلَیْنا بِالْفَضْلِ جَواداً وَ بِالْخَیْرِ عَوّاداً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَ صَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ صَلوةً داَّئِمَةً لا تُحْصى وَ لا تُعَدُّ وَ لا یَقْدِرُقَدْرَها غَیْرُکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

منبع: مفاتیح الجنان

جام جهانی


همیشه همزمان با برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال که با آن مردم دنیا را هیپنوتیزم کرده و به

خواب سنگین میبرند


در نقاط مختلف جهان جنایات وحشتناکی بر علیه مسلمانان در حال انجام است. که عمده این جنایات

از جانب اسرائیل و آمریکا طراحی و اجرا میشود

انتظار

یک لحظه تفکر

در محضر بهجت

چند خاطره

1. ارزش نماز اول وقت

آقای مصباح می گوید: آیت الله بهجت از مرحوم آقای قاضی (ره) نقل می کردند که ایشان می فرمود:« اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند! و یا فرمودند: به صورت من تف بیندازد. »
اول وقت سرّعظیمی است « حافظوا علی الصلوات: در انجام نمازها کوشا باشید. »
خود یک نکته ای است غیر از « أقیموا الصلوة: و نماز را بپا دارید. » و همچنین که نماز گزار اهتمام داشته باشد و مقید باشد که نماز را اول وقت بخواند فی حدّ نفسه آثار زیادی دارد، هر چند حضور قلب هم نباشد. »


2. زنده نگه داشتن سنت

حجة السلام والمسلمین قدس، یکی از شاگردان آیت الله بهجت می گوید:
« آقا همیشه سفارش می کردند برای احیای شریعت نگذارید سنتها فراموش شود وعرفیات یا بدعتها جای آن را بگیرد.
روزی فرمودند:
« مرحوم حاج شیخ مرتضی طالقانی ( ازاستادان اخلاق و علمای بزرگ نجف، که استاد اخلاق آقا نیز بوده است ) همراه با عده ای از علما از جمله آیت الله العظمی خوئی به افطار دعوت بودند، وقتی غذا آماده می شود و همگی سر سفره می نشینند حاج شیخ مرتضی طالقانی می فرماید: نمک در سفره نیست و اقدام به تناول غذا نمی کنند. با اینکه بین مجلس افطاریه تا آشپزخانه بسیار فاصله بوده ( و ظاهراً از خانه ای دیگر غذا می آورده اند ). به هر حال مرحوم طالقانی دست به غذا دراز نمی کند و دیگران حتی آیت الله خوئی نیز به احترام ایشان غذا شروع نمی کنند و طول می کشد تا نمک را بیآورند. بعد از ختم جلسه و هنگام رفتن، آیت الله خوئی خطاب به ایشان می فرماید: حضرت آقا، اگر شما به این اندازه به ظاهر سنت مقید هستید که اگر کمی نمک تناول نکنید غذا نمی خورید، پس در این گونه مجالس کمی نمک با خود همراه داشته باشید تا مردم را منتظر نگذارید. آقای طالقانی فوراً دست به جیب برده و کیسه کوچکی را درآورده و می فرماید: با خودم نمک داشتم ولی می خواستم سنت اسلامی پیاده شود و متروک نباشد. »


3. آقائی و بزرگواری ائمه علیهم السلام

باز آقای قدس می گوید: روزی آقای بهجت در رابطه با بزرگواری و اغماض ائمه اطهار ـ صلوات الله علیهم ـ فرمودند:
« در نزدیکی نجف اشرف، در محل تلاقی دو رودخانه فرات و دجله آبادیی است به نام «مصیب»، که مردی شیعه برای زیارت مولای متقیان امیر المؤمنین علیه السلام از آنجا عبور می کرد و مردی از اهل سنت که در سر راه مرد شیعه خانه داشت همواره هنگام رفت و آمد او چون می دانست وی به زیارت حضرت علی علیه السلام می رود او را مسخره می کرد.
حتی یک بار به ساحت مقدس آقا جسارت کرد، و مرد شیعه خیلی ناراحت شد. چون خدمت آقا مشرف شد خیلی بی تابی کرد و ناله زد که: تو می دانی این مخالف چه می کند.
آن شب آقا را در خواب دید و شکایت کرد آقا فرمود: او بر ما حقی دارد که هر چه بکند در دنیا نمی توانیم او را کیفر دهیم. شیعه می گوید عرض کردم: آری، لابد به خاطر آن جسارتهایی که او می کند بر شما حق پیدا کرده است؟! حضرت فرمودند: بله او روزی در محل تلاقی آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه می کرد، ناگهان جریان کربلا و منع آب از حضرت سید الشهدا علیه السلام به خاطرش افتاد و پیش خود گفت: عمر بن سعد کار خوبی نکرد که اینها را تشنه کشت، خوب بود به آنها آب می داد بعد همه را می کشت، و ناراحت شد و یک قطره اشک از چشم او ریخت، از این جهت بر ما حقی پیدا کرد که نمی توانیم او را جزا بدهیم.

آن مرد شیعه می گوید: از خواب بیدار شدم، به محل برگشتم، سر راه آن سنی با من برخورد کرد و با تمسخر گفت: آقا را دیدی و از طرف ما پیام رساندی؟! مرد شیعه گفت: آری پیام رساندم و پیامی دارم. او خندید و گفت: بگو چیست؟ مرد شیعه جریان را تا آخر تعریف کرد. وقتی رسید به فرمایش امام علیه السلام که وی به آب نگاهی کرد و به یاد کربلا افتاد و …، مرد سنی تا شنید سر به زیر افکند و کمی به فکر فرو رفت و گفت: خدایا، در آن زمان هیچ کس در آنجا نبود و من این را به کسی نگفته بودم، آقا از کجا فهمید. بلافاصله گفت: أشهد أن لا إله إلا الله، و أن محمداً رسول الله، و أن علیاً أمیرالمؤمنین ولیّ الله و وصیّ رسول الله و شیعه شد.»


4. اندیشه ای که بهتر از عبادت یک سال است

آقای قدس می گوید:
« روزی آقا می فرمود: یکی از علمای بزرگ نجف اشرف هنگام سحر و وقت نماز شب پسر نوجوانش را که در اطاق آقا خوابیده بود صدا زد و گفت: برخیز و چند رکعت نماز شب بخوان. پسر پاسخ داد: چشم.
آقا مشغول نماز شد و چند رکعت نماز خواند. ولی آقا زاده بر نخاست. مجدداً آقا او را صدا زد که: پسرم، پا شو چند رکعت نماز بخوان. باز پسر گفت: چشم.
آقا مشغول نماز شد ولی دید فرزندش از رختخواب بر نمی خیزد، برای بار سوم او را صدا زد. پسر گفت: حاج آقا، من دارم فکر می کنم، همان فکری که درباره آن در روایت آمده است که: امام صادق علیه السلام می فرماید:
« تفکر ساعة خیر من عباده سنه: یک ساعت تفکر بهتر از یک سال عبادت است. »
آیت الله العظمی بهجت فرمودند: آقا پرخاش کرد و فرمود: … و خود آیت الله بهجت کلمه را بر زبان جاری نکرد، ولی ما همه فهمیدیم که آن بزرگ مرد فرموده بود: پدر سوخته، آن فکری از عبادت یک یا شصت سال بهتر است که انسان را به خواندن نماز شب وادارد، نه اینکه انسان وقت نماز شب دراز بکشد و فکر بکند و به این بهانه از خواندن آن شانه خالی کند. »

5. شخصیت ممتاز آقا شیخ محمد حسین کمپانی

آیت الله مصباح می گوید:
« روزی آقا فرمودند: مرحوم آقا شیخ محمد حسین طوری بود که اگر کسی به فعالیتهای علمی اش توجه می کرد تصور می کرد در شبانه روز هیچ کاری غیر از مطالعه و تحقیق ندارد، و اگر کسی از برنامه های عبادی ایشان اطلاع پیدا می کرد فکر می کرد غیر از عبادت به کاری نمی پردازد.
مرحوم آقا شیخ محمد حسین می گفت: من سیزده سال در درس مرحوم آخوند خراسانی، صاحب کفایه شرکت می کردم، در طول این سیزده سال یک شب موفق نشدم که در درس ایشان حضور پیدا کنم ( و ظاهراً درسشان را شبها ایراد می فرمودند ) آن یک شب نیز به زیارت کاظمین مشرف شده بودم و در هنگام برگشتن مشکلی پیش آمد که به موقع نرسیدم، در بین راه که می آمدم حدس می زدم که امشب چه مطالبی را بیان خواهند کرد. پیشاپیش آنها را نوشتم.
به نجف که رسیدم و با دوستان صحبت کردم دیدم تقریباً همه مطالبی که بیان فرموده بودند چیزهایی بوده که من پیشاپیش حدس زده و نوشته بودم، و تقریباً نوشته های من چیزی از درس کم نداشت.
ایشان با اینکه چنین موقعیت علمی داشتند و درس استاد را پیشاپیش می توانستند حدس بزنند و بنویسند، در عین حال مقید بودند که حتی یک شب درس استاد از او فوت نشود.

در کنار این فعالیتهای علمی آن قدر مقید به برنامه های عبادتی بودند، که هر کس اینها را می دید فکر می کرد که اصلاً به هیچ چیز غیر از عبادت نمی رسد، هر روز زیارت عاشورا و هر روز نماز جعفر طیار از برنامه های عادی ایشان بود. روزهای پنج شنبه، طبق سنتی که علمای نجف دارند و معمولاً روز پنج شنبه یا جمعه یک روضه هفتگی دارند که زمینه ای است برای دیدار دوستان و استادان و شاگردان با همدیگر و توسلی هم انجام می گرفت، مرحوم آقا شیخ محمد حسین در این روضه شان مقید بود که خود پای سماور بنشیند، و خود او همه کفش ها را جفت کند، و در عین حال زبانش مرتب در حال حرکت بود خیلی تند تند یک چیزی را می خواندند ما متوجه نمی شدیم که این چه ذکری است که ایشان این قدر در نشستن و بر خاستن به گفتن آن مقید است.
بعد یکی از دوستان که خیلی با آقا مأنوس بود ( مرحوم آقا شیخ علی محمد بروجردی رضوان الله علیه ) از ایشان سؤال کرده بود: آقا، این چه ذکری است که شما این قدر تقیِّد دارید که حتی بین سلام و احوال پرسی تان آن را ترک نمی کنی؟ ایشان لبخندی زده بود و بعد از تأملی فرموده بود: خوب است انسان روزی هزار مرتبه إنا أنزلنا بخواند. »

زمان نژاد گفت :نیاز جامعه امروز این است که وحدت حوزه و دانشگاه د رامور اجرایی به وجود بیاید

زمان نژاد گفت:  نیاز جامعه امروز این است که وحدت حوزه و دانشگاه در امور اجرایی  بوجود بیاید

چهارشنبه مورخ 3/2/93در نشست سیاسی که به مناسبت سالروز اعلام انقلاب فرهنگی در مدرسه علمیه فاطمه الزهرا(س) بندر ترکمن با حضور اکثر طلاب برگزار شد دکتر زمان نژاد مدرس حوزه و دانشگاه با بیان سیر تاریخی جریان اعلان انقلاب فرهنگی ،نیاز جامعه امروز ما را وحدت حوزه و دانشگاه در امور اجرایی دانست و گفت: دانشگاه امروز جامعه ما، شدیدا مورد هجمه فرهنگی دشمنان است و نیاز است مبلغان و اساتید حوزه ها  با  حضور در دانشگاه ها ،فرهنگ اسلام را که هدف انقلاب اسلامی و انقلاب فرهنگی امام خمینی بود در این مکانها نهادینه کنند.

وی در پایان به بررسی جریانات سیاسی وشبهات سیاسی روز پرداخت و گفت :مشکل روسیه و آمریکا و مذاکرات اخیر باعث میشود تحریم ها برعلیه ایران بیشتر شود و در این بین طلاب و دانشجویان باید با بصیرت خود ،از دامن زدن به شایعات و شبهات کذب موجود در جامعه جلوگیری کنند.

ادامه »

جشنی به مناسبت ولادت حضرت زهرا (س) به همت مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س)

رییس سازمان تبلیغات استان گلستان : یک زن میتواند خودش را به جایگاهی برساند که غضب او موجب غضب خداوند شود

یکشنبه  31/1/93 در جشنی که به مناسبت ولادت حضرت زهرا(س) به همت مدرسه علمیه فاطمه الزهرا(س)

بندرترکمن با همکاری سازمان تبلیغات  در فاطمیه شهرستان برگزار شد حجت الاسلام ولی نژاد با بیان  برخی از فضایل و کرامات حضرت زهرا (س) به فراز هایی از حدیث کساء اشاره کرد و گفت: حضرت فاطمه (س)  علاوه بر اینکه  دختر ،هممسر و مادر نمونه بودند به فعالیت اجتماعی و سیاسی میپرداختند و جان ارزشمند خود را در راه حمایت از ولایت نثار کردند .

وی گفت : زنان ما با الگو قرار دادن حضرت زهرا(س) در تمام زمینه ها میتوانند به بالندگی هرچه بیشتر جامعه  کمک کنند و با نزدیک کردن ارتباط خودشان با خداوند متعال ،توجه داشته باشند که یک زن نمونه  مانند حضرت زهرا(س) میتواند خودش را به جایگاهی برساند که خشم او باعث غضب پروردگار شود .

ایشان در پایان از نمایشگاه کتاب و پوستری که با موضوع  پیرشدن جمعیت ایران  در حاشیه مراسم،  مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س)  برپا کرده بود دیدن کردند.

ادامه »

امام جمعه شهرستان بندرترکمن: زنان فرهیخته باید فرهنگ سازی را ابتدا از ظاهر خود شروع کنند

امام جمعه شهرستان بندرترکمن:  زنان فرهیخته  باید فرهنگ سازی را ابتدا از ظاهر خود شروع کنند

 

سه شنبه مورخ 2/2/93 منصوری امام جمعه  شهرستان بندرترکمن در دیدار نخبگان اساتید وطلاب

مدرسه علمیه  فاطمه الزهرا(س) وزنان فرهیخته شهرستان  با بیان فضائل حضرت زهرا(س) و کرامات آن حضرت در ادامه گفت:

زنان فرهیخته و اساتید و نخبگان ما الگوهای جامعه مخصوصا جوانان هستند ،برهمین اساس باید

در امر فرهنگ سازی از ظاهر خود و خانه خود شروع کنند معلمان و اساتید  باید با ظاهری در شان متدینین  در جامعه حضور یابند و اخلاقی فاطمی داشته باشند .

وی گفت: نخبگان باید از خانه خود شروع به کار کنند و در برخورد با همسر خود نرمش نشان دهند و رفتاری فاطمه گونه داشته باشند .

زندگی طلبگی یعنی اقتصاد مقاومتی

 

حجت الاسلام والمسلمین مظفری گفت :  زندگی طلبگی یعنی اقتصاد مقاومتی

مبلغ اعزامی از جامعه المصطفی قم ،یکشنبه 18/12/92در جمع طلاب  مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س)بندر ترکمن ضمن تبیین و بررسی سیر تاریخی سبک زندگی  اسلامی  از آغاز ظهور اسلام تا کنون ، وظیفه  طلاب را در دنیای کنونی برای مقابله با مادیگرایی ،در آغاز کار شروع از زندگی خودشان و دوری از اسراف و تجمل گرایی خصوصا در مهمانیهای شروع سال جدید دانست و با استفاده از آیات قرآن کریم و احادیث ائمه معصومین (ع) در ادامه سخنان خود تفاوت سبک زندگی غرب با زندگی اسلامی را بیان داشت .

وی گفت: برای غربیان در زمان حال دنیا برپایه چهار سین تعریف شده است:سکه ،سکس ،سیبل و سیمان ….که همه نشانه اومانیسم و مادیگرایی می باشد سکه نماد سرمایه گذاری و تاثیر پول در زندگی افراد می باشد و سکس نماد غرایز حیوانی و شهوت می باشد و سیبل نماد جنگ و خونریزی و استعمارگری در جهان حال می باشد و سیمان نماد ساخت و ساز می باشد که در تمام اینها انسان هدف الهی ندار د وخدا جایگاهی ندارد و انسان نمیداند برای چه هدفی تلاش میکند و از کجا آمده ،آمدنش بهر چه بوده و به کجا خواهد رفت  در حالیکه در سبک زندگی به شیوه اسلامی تمام کارها باید برای رشد وتعالی و نزدیک شدن به خداوند باشد و هدف از زندگی دنیایی بودن نیست بلکه انسان شدن و نزدیک شدن به خداوند است .

تجلیل و قدر دانی از زحمات پرستان


طلاب خوابگاهی  مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س) بندرترکمن از زحمات پرستاران بیمارستان تجلیل و قدر دانی کردند


حسینی معاون فرهنگی مدرسه علمیه فاطمه الزهرا بندرترکمن شنبه 17/12/92در گفتگو با خبرنگار حوزه گفت:  با فرا رسیدن ولادت حضرت زینب(سلام الله علیها) وروز پرستار ،طلاب خوابگاهی با حضور در بیمارستان بندرترکمن با اهدای شاخه های گل و پخش شیرینی از زحمات پرستاران قدردانی کردند.

وی هدف از انجام این حرکت را حضور مبلغان دینی آینده در بین عموم مردم و ایجاد صمیمت مابین سیستم آموزش علمی وپزشکی کشور با  طلاب علوم دینی بیان کرد

وی گفت: آشنایی طلاب با خدمت رسانی  عزیزانی که در مراکز علمی دانشگاهی  تحصیل کرده اند موجب  میشود  آگاهی  پیدا کنند که هرکس  در هر لباس وشغلی میتواند  در راه پیشبرد اهداف اسلام و انقلاب مفید باشد و ایجاد رابطه وحدت و صمیمیت از وظایف مبلغان عزیز به شمار میرود.

ادامه »

ویژه نامه ولادت حضرت زینب(سلام الله علیها)

 

نام نهادن زینب(س)
چشم اهل مدینه، روزی به جمال زینب کبری روشن شد که پیامبر گرامی اسلام(ص) در سفر بودند. فاطمه زهراء(س) به امیر مؤمنان(ع) عرض کردند: چون پدرم در مسافرت هستند، نامی برای این دختر برگزین. علی(ع) فرمودند: من بر پدرت پیشی نمی گیرم. صبر می کنیم تا رسول خدا(ص) از سفر باز گردند. پس از بازگشت رسول خدا(ص) از ایشان خواستند تا نامی برای نو رسیده انتخاب کنند. پیامبر فرمودند: فرزندان فاطمه اگرچه اولاد من هستند، ولی امر آن ها با خدا است و من منتظر دستور الهی می مانم. جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند می فرماید: نام این دختر را زینب بگذارید، چرا که این نام را در لوح محفوظ نوشته ایم
.
القاب زینب(س)
حضرت زینب را «عقیله بنی هاشم» نام نهاده اند و عقیله، به زنی بزرگ منش گویند که در بین بستگان، عزیز و محترم و در خاندانِ خود، ارجمند باشد. دیگر لقب ایشان صدیقه صغری است. به زن بسیار راستگو، صدیقه گویند، و چون فاطمه زهرا را صدیقه کبری می خواندند و علی(ع) را صدیق اکبر، زینب را صدیقه صغری نامیده اند.
لقب دیگر آن بانوی بزرگوار، «عصمت صغری» است، چرا که ملکه پاک دامنی و دوری از گناه را خداوند به او عطا فرموده بود. این بانوی امین و بزرگوار القاب دیگری نیز داشته اند که از آن جمله است: «ولیّهُ الله» و «اَمینهُ الله
».
کمالات حضرت زینب(س)
زینب کبری را کمالاتِ بسیار بود: در جمال و سکینه و وقار، همانند خدیجه کبری بود و در عصمت و حیا، به فاطمه زهرا می مانست. در فصاحت و بلاغت، هم چون علی مرتضی بود و در حلم و بردباری، هم سانِ امام مجتبی و در شجاعت و قوت قلب، بسانِ حضرت سید الشهدا

تربیت حضرت زینب(س)
زینب کبری در حصنِ حصینِ نبوت و خاندان والا مقامِ ولایت و امامت تربیت یافت. از لبان آموزگار وحی، دانش اندوخت و در دامان کرامت، پرورش یافت و از تربیت خمسه طیبه، ادب آموخت


یگانه پرستی زینب(س)
حضرت زینب در دوران طفولیت در دامان پدر می نشست و حضرت علی(ع) با لطف و مهربانی، به او سخن گفتن می آموخت. روزی امام به دختر عزیزش فرمود: بگو «یک». گفت: یک. فرمود: بگو «دو» زینب ساکت ماند. فرمود: نور دیده من! بگو دو. ناگهان زینب زبان گشود و عرض کرد: پدر جان! زبانی که به گفتنِ یک گردش کرد، چگونه می تواند «دو» بگوید؟! امام که می دانست مراد فرزندش اذعان به توحید و یگانگی خدا است، او را به سینه چسبانید و بوسید


زین اب
بعضی معتقدند: زینب، نام درختی زیبا و خوشبو است، و برخی گفته اند: زینب در اصل، مرکب از دو کلمه «زین»و«اب» است و زینب را از آن رو زینب گویند، که زینت و افتخار پدر است و بدین سان، آن بزرگوار را «زین ابیها» نامند؛ هم چون مادرش که«ام ابیها» است.
بندگی خدا
شهامت، شجاعت و قوت قلب زینب، از ارتباط و اتکای او به خدا سرچشمه می گیرد. سخنان کوبنده اش در کاخ یزید، نهی از منکر در آن فضای مسموم، حمایت و پاسداری از حیا و عفت در همه مراحل سفر، و عمل به وظیفه در همه جا، جلوه هایی از بندگی حضرت زینب(س) است


دوستی زینب(س) و حسین(ع)
علاقه و محبت امام حسین و زینب(ع) به یکدیگر در تمام مراحل زندگیشان جلوه گر است: در طفولیت، زینب جز در آغوش حسین آرام نمی گرفت و همواره به او چشم می دوخت. گویند: موقع ازدواج، زینب کبری با شویش، عبد اللّه شرط کرد که همه روزه به او اجازه دهد تا حسین(ع) را زیارت کند و کمتر روزی بود که زینب حسین را نبیند

.
هم سفر حسین(ع)
بعضی از سیره نویسنان گفته اند: در هنگام ازدواجِ زینب کبری، علی(ع) با عبد اللّه شرط کرد که هر گاه حسین به سفر رفت، زینب هم اجازه داشته باشد با او مسافرت کند. عبد اللّه شرط را پذیرفت و به پیمان خود همواره پایبند بود


دانش زینب(س)
حضرت زینب از نظر دانش در آن مرتبه بود که بسیاری از زنان مدینه نزد ایشان می آمدند و از درس تفسیر او بهره می بردند. البته دانش او برگرفته از مدرسه و مکتب نبود، بلکه ـ چنان که امام سجاد(ع) در مسجد کوفه بعد از ایراد خطبه معروف حضرت زینب فرمودند ـ او دانشمندی الهی است و خداوند چشمه های زلال معرفت را بر قلب مبارکش جاری ساخته است


عبادت زینب کبری(س)
زینب(س) در خشوع و خضوع و عبادت و بندگی مانند پدر و مادر بزرگوارش بود: شب ها را به تهجد صبح می کرد و مدام قرآن تلاوت می فرمود. آن بانوی بزرگ اسلام در میدان دشوار کربلا و از آن جا تا شام، در مشکل ترین حالات، نماز شب و عبادتِ خدا را ترک نگفت.
فصاحت و بلاغت
ابن عباس، پسر عموی پیامبر(ص) درباره زینب کبری چنین گوید: عقیله ما زینب، دختر علی(ع) در فصاحت و بلاغت و شجاعت ادبی، بی نظیر بود. هنگامی که سخن می گفت، می پنداشتی علی(ع) سخن می گوید گواه این مطلب سخنرانی او در مجلس یزید است. این سخنان در حدّ اعلای فصاحت و در اوج شیوایی و رسایی قرار دارد.
بصیرت در امور سیاسی
محمد غالب شافعی از علمای اهل سنت می گوید: زینب(س) دختر علی بن ابیطالب در بهترین مکتب اخلاقی پرورش یافت و از سرچشمه آیات الهی سیراب گشت؛ در حلم و کرم و بصیرت در امور سیاسی بین خاندان بنی هاشم مشهور شد و جمال و جلال، سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را به هم آمیخت. او شب ها در عبادت بود و روزها در روزه.


صبر و شکیبایی
مرحوم سپهر، سیره نویس معروف می گوید: در مراتب فضل زینب کبری(س) سخن بسیار است: به فصاحت و بلاغت او، همگان معترفند؛ هر گاه لب به سخن می گشود، گویی علی بن ابیطالب سخن می گفت. عفت و عصمت، و درایت و دانش آن بانوی بزرگ فراتر از آن است که به قلم در آید و در وصف بگنجد. در صبر و شکیبایی چنان بود که همگان را متحیر می ساخت. اگر اندکی از سنگینیِ مصایب او، بر دوش کوه ها و آسمان و زمین قرار گیرد، آن ها را متلاشی می کند. به راستی از آغاز آفرینش انسان تا کنون زنی به بردباری، ایثار و شجاعت او دیده نشده است.

روز درختکار ی گرامی باد

مثل درخت باشید که تهاجم پاییز هرچه بدهد روح زندگی را برای خویش نگه می دارد…


پیامبر اکرم (ص):

هرکه نهالی بکارد ، خداوند به مقدار میوه ای که از آن درخت به دست می آید ،در نامه اعمال او پاداش می نویسد.

ادامه »

کارگاه آموزشی با موضوع نقد شبهات وهابیّت


92/12/1 حجت الاسلام والمسلمین سعیدی: تنها راه حل مشکلات جهان اسلام وحدت است


حجت الاسلام والمسلمین سعیدی مبلغ اعزامی از قم در کارگاه آموزشی که با موضوع نقد شبهات وهابیت در مدرسه علمیه فاطمه الزهرا(س) بندرترکمن باحضور تمامی طلاب و اساتید و مبلغان  به مدت دوروز برگزار شد،ضمن بیان تاریخچه مختصری از بوجود آمدن وهابیت ،گفت:تنها هدف این فرقه های گمراه ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی می باشد تا از این طریق بتوانند چهره اسلام را در جهان خدشه دار کنند و تنها راه حل مسلمین برا ی مقابله با آنان حفظ وحدت می باشد.

وی در ادامه ضمن پاسخ گویی به شبهاتی که گروه های وهابی ایجاد می کنند به معرفی برخی گروه های سلفی و تکفیری و جنایات آنان در منطقه پرداخت و گفت :ما در ایران وهابی نداریم بلکه وهابی زده داریم.

در حاشیه این برنامه معاونت فرهنگی مدرسه با برگزاری نمایشگاه پوستر و با پخش کلیپ هایی از کشتارهای سلفی ها در منطقه به روشنگری پرداخت.

ادامه »

همایش جوانان و دستاوردهای انقلاب اسلامی

 

حجت الاسلام والمسلمین فاطمی منش: مهمترین دستاورد انقلاب این بود که ثابت  کرد دین میتواند


فاطمی منش کارشناس معارف شبکه دو صداوسیما در همایشی در تاریخ 92/11/28 که با موضوع جوانان ودستاوردهای انقلاب در مکان سالن اجتماعات مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) بندرترکمن با حضور تمامی طلاب ، عموم مردم ودختران جوان هیئات مذهبی  برگزار شد ضمن تبیین اهداف انقلاب و تطبیق آن با شرایط کنونی ایران ،گفت: مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی ایران این بود که ثابت کرد دین میتواند تاثیرات بسیار بزرگی برجوامع و انسانها داشته باشد .

همچنین ادامه داد دومین دستاورد انقلاب ایجاد فرهنگ ایثار وشهادت واز خودگذشتگی در بین مردم بود که بهترین مصداق آن شهدای دفاع مقدس وشهدای هسته ای میباشد وهمچنین روحانیت که از آبروی خود در جهت اهداف الهی سرمایه گذاری می کنند .

ادامه »

22 بهمن پیروزی انقلاب اسلامی

دهه فجر ، دهه طلوع نور ايزدي بدست روح خدا بر پيروان طريق حقيقت مبارك و فرخنده باد

حضرت آيت الله خامنه اي رهبر انقلاب اسلامي:
دهه فجر ،‌ سرآغاز طلوع اسلام،‌ خاستگاه ارزشهاي اسلامي، مقطع رهايي ملت ايران و بخشي از تاريخ ماست كه گذشته را از آينده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدي دوباره يافت و اين دهه در تاريخ ايران نقطه اي تعيين كننده و بي مانند بشمارميرود.

 

 

22 بهمن ، یادآور یکی از بزرگترین رخدادهای تاریخی ملت بزرگ ایران است 0 این روز مبدل به 1 روز فراموش ناشدنی و بزرگ برای ایرانیان شده است و در تمامی فرهنگها و آداب مردمان جهان رایج است که بزرگترین روز تاریخ کشور خود را پاس می دارند 0 البته بنا به فرهنگ هر کشور ، آن روز بزرگ و تاریخی گرامی داشته می شود و نسل به نسل و سینه به سینه ، منتقل می شود تا آیندگان قدر آن روز را بدانند 0 قریب به اکثریت کشورهای جهان ، بزرگترین روز تاریخی خود را روز استقلال خود می دانند و برای آن ، احترام قابل ملاحظه ای قائل می باشند 0 ملت ایران اسلامی نیز در روز 22 بهمن سال 1357 موفق شد بر حکومت مستبدانه و شاهنشاهی 2500 ساله ی پهلوی فائق آید و در این روز تصمیم گرفت خود برای آینده اش برنامه ریزی نماید 0 آری ، باور کنیم تا قبل از انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد در ایران عزیز مفهومی نداشت و رییس جمهور و وزرا و موکلان مجلس ، تمامی انتصابی بودند و مردم حقیقتا در تعیین سرنوشت خود تبدیل به 1 هیچ کاره ی تمام عیار شده بودند و به برکت خونهای مظلومان و تلاشهای تمامی اقشار جامعه به رهبری بنیانگذار فقید و بزرگ جمهوری اسلامی ایران ، حضرت امام خمینی (ره) در 22 بهمن به پیروزی دست یافتند و تصمیم گرفتند خود سرنوشت خود را در زیر لوای اسلام رقم بزنند 0 پس ، این روز بزرگ را باید به نیکی و بزرگی پاس بداریم 0 22 بهمن ، روز تجدید بیعت با آرمانها حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری و شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس می باشد 0 این یوم الله حقیقی ، صحنه ی همراهی امت با امام است و در حقیقت ، این روز غدیر ایران اسلامی است 0 آری ، ایرانیان در این روز با صدای بلند فریاد خواهند زد که اگر چه در طی این سالها با برخی کم مهریها و بی محبتی ها و مشکلات مواجه بوده اند اما آنان خواهان اسلام و از مدافعان و سینه چاکان ولایت می باشند 0 ایرانیان ، پرچم علوی را که در سال 57 به اهتزاز در آورده اند را هرگز بر زمین نخواهند گذارد 0 آنان اگر چه در طول سال می کوشند بر مشکلات فائق آیند و خدای ناکرده در آن میان ، با بی توجهی ها و بی مهریها مواجه خواهند شد اما در این روز به خیابانها می ریزند تا دوست و دشمن بداند این ملت ، پای علی (ع) و نایبانش چون کوه ایستاده است و هرگز مثل کوفیان بی مروت و بی وفا ، به این ملت حماسه آفرین و ولایتمدار نخواهد چسبید 0 آری ، 22 بهمن را به یوم الغدیر دیگری مبدل خواهیم ساخت و آن را با بزرگی و عظمت پاس خواهیم داشت 0 نام من سرباز کوی عترت است * دوره آموزشی ام هیئت است * پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار * سر درش عکس علی با ذوالفقار * ارتش حیــدر محــل خدمتم * بهر جانبازی پی هر فرصتم * نقش سردوشی من یا فاطمه است * قمقمه ام پر ز آب علقمه است * رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است * زینب آن را دوخته پس مشکی است * اسـم رمز حمله ام یاس علــی * افسر مافوقم عباس علی (ع) 22 بهمن ، صحنه ی اتمام حجت ما با مسئولان حکومت است 0 مردم در این روز بزرگ ، همیشه حکمرانان خود را شرمنده ی این همه حضور و شکوه و موقعیت شناسی خود کرده اند 0 22 بهمن ، روزی است که مسئولان مختلف کشور ، در می یابند که هرچه برای این مردم خدمت نمایند نمی توانند ذره ای از محبتها و جانفشانی های انان را جبران نمایند 0 22 بهمن روزی است که برخی مسئولانی که به جهت عدم کارآیی لازم و عدم تمایل به خدمت بر مسند قدرت می باشند ،‏با دیدن شکوه آن یا به خود آمده و کمر به خدمت مردم خواهند بست و یا متوجه خواهند شد که عنقریب ، خشم و غضب این ملت خداترس و خداجوی گریبان آنان را خواهد گرفت 0 آری ، این از برکت شکوه و حماسه ی 22 بهمن است 0 22 بهمن روزی است که مسئولان خدمتگزار واقعی به مردم را حهت ادامه ی آن خدمات و تلاش بیشتر برای رفع مشکلات از پیش پای ملت امیدوار تر و راسخ تر خواهد کرد و آنان از شکوه و عظمت این روز درخواهند یافت که هر چه برای این مردم خدمت کنند ، نزد آنان عزیزتر خواهند بود 0 آری ، همه ی اینها از برکات خفیه ی این یوم الله است ، پس آن را گرامی تر از همیشه خواهیم داشت 0 22 بهمن ، روز قدرت نمایی ایران و ایرانی در مقابل دیدگان دشمنان دین و دنیای آنهاست 0 دشمنانی که در طی سال می کوشند با انواع فشارها ، تهدیدها ، فریبها ، تزویرها در اعتقادات راسخ این مردم و مسئولان ان رخنه کنند و گاهی ، با توجه به برخی مشکلات و برخی اعتقادات سست ، به پیروزی خود امیدوار می شوند اما با فرارسیدن یوم الله 22 بهمن ، گویی تمامی نقشه های آنان نقش برآب خواهد و بر آتش جنگ افروزی انها ، آب سردی ریخته خواهد 0 آری ، 22 بهمن روز مقاومت و ایستادگی است ، روز پیشگیری از جنگ و خونریزی است ، روز نسان دادن صلابت و قدرت ایمان مردم و خادمین آنهاست 0 پس ، به کوری چشم دشمنان آین مرز و بوم ، 22 بهمن امسال را باشکوهتر از همیشه ی تاریخ انقلاب برگزار خواهیم نمود 0 اگر بدخواهان این را باور ندارند ، اندکی صبر کنند تا ببینند آنچه را نمی خواهند 0 آری ، حماسه ی امسال ملت بزرگ و ولایتمدار ایران بار دیگر چشمها را خیره خواهد کرد و دیدگان برخی را نیز از حدقه بیرون درخواهد آورد !


رحلت غریبانه ، کریمه اهل بیت،حضرت فاطمه ی معصومه (س)، تسلیت باد

 

رحلت غریبانه ، کریمه اهل بیت،حضرت فاطمه ی معصومه (س)، تسلیت باد


 

 

1.وفات حضرت معصومه سلام الله علیها

حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ یكی از بانوان با فضیلت و با شخصیت خاندان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ می‎باشد.

پدر بزرگوار او حضرت «موسی بن جعفر» امام هفتم شیعیان می‎باشد.مادر گرامی حضرت معصومه «نجمه» مادر بزرگوار امام رضا ـ علیه السّلام ـ می‎باشد.نجمه از بانوان با فضیلت و از اسوه‎های تقوا و شرافت و از مخدرات كم نظیر تاریخ بشریت است.(1)
درباره زمان تولد و وفات فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ آن چه مسلم است این است كه زمان تولد آن حضرت پیش از سال یكصد و هفتاد و نه هجری بوده است زیرا بنابر نقل شیخ كلینی در شوال 179 هارون الرشید امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ پدر حضرت معصومه ـ علیه السّلام ـ را از مدینه به بغداد برد و در آن جا در ماه رجب 183 از دنیا رحلت فرمود.(2)و بنابر مدت عمر حضرت معصومه كه از 23 سال كمتر است، نمی‎تواند بعد از سال 179 باشد چون در آن سال‎ها پدرش در زندان بود.پس تاریخ ولادت آن حضرت به طور دقیق مشخص نیست ولی طبق اسناد به دست آمده ولادت آن حضرت را در مدینه در سال 173 نقل می‎كنند.(3)
درباره تعداد فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ و این كه چند تن از آن‎ها فاطمه نام داشته‎اند اختلاف است.شیخ مفید تعداد آنان را سی و هفت تن ذكر كرده است؛ نوزده پسر و هجده دختر كه دو تن از دختران، فاطمه نام داشتند.فاطمه‌الكبری و فاطمه الصغری.(4)حضرت فاطمه معصومه بعد از امام رضا ـ علیه السّلام ـ از دیگر فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ فاضل‎تر و دارای مقامی شامخ‎تر می‎باشد.
با گذشت ایام، حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ هم دوران خردسالی را پشت سر گذاشت.و در این سال‎ها محل رشد آن حضرت خاندانی بود كه او را با دریایی از علم و معرفت رو به رو ساخت.ولی بیش از ده بهار از عمر شریفش نگذشته بود كه پدر بزرگوارش با زهر جفا در زندان هارون به شهادت رسید و دریایی از غم و اندوه بر قلب شریفش فرو ریخت كه در این ایام غم و تنهایی، تنها مایه تسلی او برادرش امام رضا ـ علیه السّلام ـ بود كه ناگهان «مأمون» وجود اقدس امام هشتم را از كانون خانواده جدا نمود و به اجبار به خراسان جلب كرد و به اقامت اجباری در خراسان وادار نموده.حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ دوری یك ساله فراق برادر را تحمل كرد.

حضرت معصومه در راه ایران و قم
یك سال بعد از رفتن حضرت علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ به سرزمین خراسان یعنی در سال 201 هـ حضرت معصومه ـ علیها السّلام ـ خواهر حضرت رضا، برای زیارت برادر از مدینه به مقصد خراسان حركت كرد یا به موجب نقلی كه چندان اعتبار ندارد طبق دعوت برادر رهسپار خراسان شد.چون آن حضرت با همراهانش وارد ساوه شد، بیمار و رنجور بود(5)و می‎دانست در آن نزدیكی شهری است به نام قم كه مردم آن از دوست‎داران اهل بیت اطهار هستند.از این امر چنین استنباط می‎شود كه آوازه تشیع مردم قم و علاقه شدید ایشان به اهل بیت به مدینه هم رسیده بود.
در هر حال، حضرت پرسید میان ما و قم چند فرسخ فاصله است.گفتند:ده فرسخ و حضرت دستور حركت به سوی قم را صادر كردند.در اینجا معلوم نیست كه آیا مردم قم از آمدن حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ به ساوه اطلاع یافته و به استقبال آن حضرت رفته‎اند و با تجلیل و احترام به قم آورده‎اند، یا خود او به طرف قم حركت كرده است.طبق نقل كتاب قم، روایت صحیح و درست این است كه چون خبر به آل سعد رسید با هم اتفاق كردند كه از او درخواست كنند به قم بیاید.از میان ایشان، موسی بن خزرج بن سعد اشعری بیرون آمد، و چون به شرف ملازمت حضرت فاطمه رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بكشید و به در سرای خود فرود آورد.(6)از این نقل معلوم می‎شود كه حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ به طرف قم حركت كرده بود و موسی بن خزرج در اثنای راه به وی رسیده بوده است.
محل سرای موسی بن خزرج و حجره‎ای كه حضرت معصومه در آن به عبادت می‎پرداخته اكنون معین و زیارتگاه است.گویا در این سخن اختلافی نباشد كه حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ مدت هفده روز در آن محل توقف داشته و پس از آن رحلت فرموده است.بنابر نوشته كتاب قم، بعد از غسل دادن و كفن كردن و نمازگزاردن برجسد مطهر او، موسی بن خزرج آن حضرت را در زمینی در بابلان (همین محل فعلی) نیمه دوّم قرن چهارم كه به او تعلق داشت دفن كرد و بر سر تربت او سایه‎بانی درست كرد.
نویسنده كتاب قم می‎نویسد:
روایت كرد مرا حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابوبه از محمد بن حسن بن احمد بن الولید و او از راویان دیگر، كه چون حضرت فاطمه وفات یافت بعد از غسل و تكفین او را به مقبره بابلان بردند و در كنار سردابی گذاشتند.آل سعد (اشعری) با یكدیگر اختلاف كردند در این باب كه چه كسی سزاوار است در سرداب رود و فاطمه را بر زمین بگذارد و به خاك سپارد كه در این هنگام از جانب ریگستان دو سوار كه جلو دهان خود را بسته بودند بدان جا آمدند چون به جنازه فاطمه رسیدند، از اسب پیاده شدند و بر او نماز گذارده و در سرداب رفتند و جسد مطهر او را دفن كردند و برهیچ كس معلوم نشد كه آن دو سوار كه بودند.(7)
بدون هیچ اختلافی سال وفات آن حضرت را یقیناً 201 هـ نقل كرده‎اند ولی در این كه در چه روز و ماهی از این سال بوده اختلاف می‎باشد كه بعضی دهم ربیع الثانی را قوی می‎دانند.(8)

پی نوشت:

(1)صدوق، عیون الاخبار، ج 1، ص 14؛ طبرسی، اعلام الوری، ص 302؛ طبری، امامی، دلائل الامامت، ص 309؛ اثباه الهداه، ج 3، ص 233؛ مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 396.
(2)اصول كافی، محمد بن یعقوب كلینی، انتشارات ولی عصر، تهران، 1375، ج 2، كتاب الحجه.
(3)مستدرك سفینه، شیخ علی نمازی، ج 8، ص 257.
(4)الاِرشاد، محمد بن نعمان (مفید)، انتشارات، ج 2، ص 242.
(5)كتاب قم، چاپخانه مجلس، تهران، ص 213.
(6)همان، ص 213.
(7)كتاب قم، ص 312.
(8)تاریخ قم، حسن قمی، چ قم، ص 213؛ بحار الانوار، ج 48، ص 290؛ اعیان الشیعه، چ بیروت، ج 8، ص 391؛ انوار المشعشعین، ج 1، ص 208.مختار اصلاني


ولادت امام حسن عسگری (علیه السلام)مبارک

حقیقت متعالی شب قدر

حقیقت متعالی شب قدر

    «قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازه‏گیرى است.«تقدیر» نیز به معناى اندازه‏گیرى و تعیین است.اما معناى اصطلاحى «قدر»، عبارت است از ویژگى هستى و وجود هر چیز و چگونگى آفرینش آن به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز، «قدر» نام دارد.

بنابر دیدگاه حكمت الهى، در نظام آفرینش، هر چیزى اندازه‏اى خاص دارد و هیچ چیزى بى‏حساب و كتاب نیست. جهان حساب و كتاب دارد و بر اساس نظم ریاضى تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند.

استاد مطهرى در تعریف قدر مى‏فرماید: « … قدر به معناى اندازه و تعیین است… حوادث جهان … از آن جهت كه حدود و اندازه و موقعیت مكانى و زمانى آنها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهى است.»پس در یك كلام، «قدر» به معناى ویژگى‏هاى طبیعى و جسمانى چیزهاست كه شامل شكل، حدود، طول، عرض و موقعیت‏هاى مكانى و زمانى آنها مى‏گردد و تمام موجودات مادى و طبیعى را در برمى‏گیرد.

این معنا از روایات استفاده مى‏شود؛ چنان كه در روایتى از امام رضا علیه السلام پرسیده شد: معناى قدر چیست؟ امام فرمود: «تقدیر الشى‏ء، طوله و عرضه»؛ «اندازه‏گیرى هر چیز اعم از طول و عرض آن است.»  و در روایت دیگر، این امام بزرگوار در معناى قدر فرمود: «اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقاى آن است.»

در این شب تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه مى‏شود و وى از سرنوشت خود و دیگران با خبر مى‏گردد. امام باقر علیه السلام مى‏فرماید:انه ینزل فى لیلة القدر الى ولى الامر تفسیر الامور سنةً سنةً، یؤمر فى امر نفسه بكذا و كذا و فى امر الناس بكذا و كذا؛ در شب قدر به‏ولى امر (امام هر زمان) تفسیر كارها و حوادث نازل مى‏شود و وى درباره خویش و دیگر مردمان مأمور به دستورهایى مى‏شود.

بنابراین، معناى تقدیر الهى این است كه در جهان مادى، آفریده‏ها از حیث هستى و آثار و ویژگى‏هایشان محدوده‏اى خاص دارند. این محدوده با امورى خاص مرتبط است؛ امورى كه علت‏ها و شرایط آنها هستند و به دلیل اختلاف علل و شرایط، هستى، آثار و ویژگى‏هاى موجودات مادى نیز متفاوت است. هر موجود مادى به وسیله قالب‏هایى از داخل و خارج، اندازه‏گیرى و قالب‏گیرى مى‏شود. این قالب، حدود، یعنى طول، عرض، شكل، رنگ، موقعیت مكانى و زمانى و سایر عوارض و ویژگى‏هاى مادى آن به شمار مى‏آید. پس معناى تقدیر الهى در موجودات مادى، یعنى هدایت آنها به سوى مسیر هستى‏شان است كه براى آنها مقدر گردیده است و در آن قالب‏گیرى شده‏اند.

اما تعبیر فلسفى قدر، اصل علیت است. «اصل علیت همان پیوند ضرورى و قطعى حوادث با یكدیگر و این كه هر حادثه‏اى تحتّم و قطعیت ضرورى و قطعى خود و نیز تقدّر و خصوصیات وجودى خود را از امرى یا امورى مقدم بر خود گرفته است.

 اصل علیت عمومى و نظام اسباب و مسببات بر جهان و جمیع وقایع و حوادث جهان حكمفرماست و هر حادثى، ضرورت و قطعیت وجود خود و نیز شكل و خصوصیت زمانى و مكانى و سایر خصوصیات وجودى‏اش را از علل متقدمه خود كسب كرده است و یك پیوند ناگسستى میان گذشته و حال و استقبال میان هر موجودى و علل متقدمه او هست.»

اما علل موجودات مادى تركیبى، فاعل و ماده و شرایط و عدم مانع است كه هر یك تأثیر خاص بر آن دارند و مجموع این تأثیرها، قالب وجودى خاصى را شكل مى‏دهند. اگر تمام این علل و شرایط و عدم مانع، كنار هم گرد آیند، علت تامه ساخته مى‏شود و معلول خود را ضرورت و وجود مى‏دهد كه از آن در متون دینى به «قضاى الهى» تعبیر مى‏شود. اما هر موجودى با توجه به علل و شرایط خود قالبى خاص دارد كه عوارض و ویژگى‏هاى وجودى‏اش را مى‏سازد و در متون دینى از آن به «قدر الهى» تعبیر مى‏شود.

با روشن شدن معناى قدر، امكان فهم حقیقت شب قدر نیز میسر مى‏شود. شب قدر شبى است كه همه مقدرات تقدیر مى‏گردد و قالب معین و اندازه خاص هر پدیده، روشن و اندازه‏گیرى مى‏شود.

به عبارت روشن‏تر، شب قدر یكى از شب‏هاى دهه آخر ماه رمضان است. طبق روایات ما، یكى از شب‏هاى نوزدهم یا بیست و یكم و به احتمال زیادتر، بیست و سوم ماه مبارك رمضان است. در این شب - كه شب نزول قرآن به شمار مى‏آید - امور خیر و شر مردم و ولادت، مرگ، روزى، حج، طاعت، گناه و خلاصه هر حادثه‏اى كه در طول سال واقع مى‏شود، تقدیر مى‏گردد.شب قدر همیشه و هر سال تكرار مى‏شود. عبادت در آن شب، فضیلت فراوان دارد و در نیكویى سرنوشت یك ساله بسیار مؤثر است. در این شب تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه مى‏شود و وى از سرنوشت خود و دیگران با خبر مى‏گردد. امام باقر علیه السلام مى‏فرماید: «انه ینزل فى لیلة القدر الى ولى الامر تفسیر الامور سنةً سنةً، یؤمر فى امر نفسه بكذا و كذا و فى امر الناس بكذا و كذا؛ در شب قدر به‏ ولى امر (امام هر زمان) تفسیر كارها و حوادث نازل مى‏شود و وى درباره خویش و دیگر مردمان مأمور به دستورهایى مى‏شود.»

پس شب قدر شبى است كه:

1. قرآن در آن نازل شده است.

2. حوادث سال آینده در آن تقدیر مى‏شود.

3. این حوادث بر امام زمان - روحى فداه - عرضه و آن حضرت مامور به كارهایى مى‏گردد.

بنابراین، مى‏توان گفت شب قدر، شب تقدیر و شب اندازه‏گیرى و شب تعیین حوادث جهان ماده است.

این مطلب مطابق آیات قرآنى نیز مى‏باشد؛ زیرا در آیه 185 سوره مباركه «بقره» مى‏فرماید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ»؛ ماه رمضان كه در آن قرآن ‏نازل شده است.» طبق این آیه، نزول قرآن (نزول دفعى) در ماه رمضان بوده است. و در آیات 3 - 5 سوره مباركه دخان مى‏فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِینَ* فِیها یُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِیمٍ* أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِینَ.» این آیه نیز تصریح دارد كه نزول [دفعى‏] قرآن در یك شب بوده است كه از آن به شب مبارك تعبیر شده است. همچنین در سوره مباركه قدر تصریح شده است كه قرآن در شب قدر نازل شده است.

    «قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازه‏گیرى است. «تقدیر» نیز به معناى اندازه‏گیرى و تعیین است. اما معناى اصطلاحى «قدر    »    ، عبارت است از ویژگى هستى و وجود هر چیز و چگونگى آفرینش آن به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز، «قدر» نام دارد.

پس با جمع آیات سه گانه بالا روشن مى‏شود:

    1. قرآن در ماه رمضان نازل شده است.

2. قرآن در شبى مبارك از شب‏هاى ماه مبارك رمضان نازل شده است.

3. این شب، در قرآن شب قدر نام دارد.

4. ویژگى خاص این شب بر حسب آیات سوره مباركه دخان دو امر است:

الف. نزول قرآن.

ب. هر امر حكیمى در آن شب مبارك جدا مى‏گردد.

اما سوره مباركه قدر كه به منزله شرح و تفسیر آیات سوره مباركه «دخان» است، شش ویژگى براى شب قدر مى‏شمارد:

الف. شب نزول قرآن است (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ).

ب. این شب، شبى ناشناخته است و این ناشناختگى به دلیل عظمت آن شب است ( وَ ما أَدْراكَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ).

ج. شب قدر از هزار ماه بهتر است. (لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ).

د. در این شب مبارك، ملائكه و روح با اجازه پروردگار عالمیان نازل مى‏شوند (تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ) و روایات تصریح دارند كه آنها بر قلب امام هر زمان نازل مى‏شوند.

ه. این نزول براى تحقق هر امرى است كه در سوره «دخان» بدان اشاره رفت (مِنْ كُلِّ أَمْرٍ) و این نزول - كه مساوى با رحمت خاصه الهى ‏بر مومنان شب زنده‌دار است - تا طلوع فجر ادامه دارد (سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ).

و. شب قدر، شب تقدیر و اندازه‏گیرى است؛ زیرا در این سوره - كه تنها پنج آیه دارد - سه بار «لیلة القدر» تكرار شده است و این نشانه اهتمام ویژه قرآن به مسئله اندازه‏گیرى در آن شب خاص است.

مرحوم كلینى در كافى از امام باقر علیه السلام نقل مى‏كند كه آن حضرت در جواب معناى آیه «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ» فرمودند: «آرى شب قدر، شبى است كه همه ساله در ماه رمضان و در دهه آخر آن، تجدید مى‏شود. شبى كه قرآن جز در آن شب نازل نشده و آن شبى است كه خداى تعالى درباره‏اش فرموده است: «فیها یفرق كل امر حكیم؛ در آن شب هر، امرى با حكمت، متعین و ممتاز مى‏گردد.» آنگاه فرمود: «در شب قدر، هر حادثه‏اى كه باید در طول آن سال واقع گردد، تقدیر مى‏شود؛ خیر و شر، طاعت و معصیت و فرزندى كه قرار است متولد شود یا اجلى كه قرار است فرارسد یا رزقى كه قرار است برسد و … .»

 

رابطه شب قدر باامام عصر ارواحنافداه

رابطه شب قدر با امام عصر ارواحنا فداه

خداوند متعال در چهارمین آیه سوره مباركه قدر می‌فرماید:

تنزّل الملائكة و الرّوح فیها بإذن ربهّم من كلّ أمرٍ؛ فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هر كاری) فرود آیند.

فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تكرار و بقاء «لیلةالقدر» دارد، و در آیات سوم و چهارم سوره دخان نیز:

فیها یفرَق كلّ أمرٍ حكیم ؛ در آن شب، هر فرمانی، بر حسب حكمت صادر می‌شود.

دلالت بر تجدد و دوام دارد. زیرا هیأت نحوی باب «تفعّل» دلالت بر پذیرش یا تكلف یا هر دو می‌نماید. ظاهر این فعل‌ها، خبر از تفریق و تنزل امر در لیلةالقدرهای آینده می‌دهد.

این امر كه در زمان رسول خدا به آن حضرت نازل می‌شده‌است، و در هر شب قدر دیگر، باید بر كسی نازل و تبیین و تحكیم یا كشف شود كه به افق نبوت نزدیك و پیوسته باشد.

قبول اصل وصایت رسول اكرم صلی الله علیه و آله و امامت، ناشی از این معنی و مبتنی بر همین اساس است.

امام سجاد علیه السلام فرموده‌اند:

ای گروه شیعه، با سوره «انا انزلناه فی لیلة القدر» با مخالفین امامت ائمه معصومین علیهم السلام مخاصمه و مباحثه (و اتمام حجت) كنید تا كامیاب و پیروز شوید، به خدا كه آن سوره، پس از پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله حجت خدای تبارك و تعالی است بر مردم، و آن سوره آقای دین شماست و نهایت دانش و آگاهی ماست. ای گروه شیعه، با «حم و الكتاب المبین؛ انا انزلناه فی لیلة مباركة انا كنا منذرین» مخاصمه و مناظره كنید، زیرا این آیات مخصوص والیان امر امامت بعد از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله است.

كسی كه قرآن را به عنوان كلام خدا پذیرفت به این معنی است كه همه سوره‌ها و آیات آن را پذیرفته است و یك مسلمان واقعی هم كسی است كه تسلیم همه آیات قرآن باشد، پس هر مسلمانی الزاماً باید سوره قدر، و از آن سوره، شب قدر، و استمرار آن را تا قیامت بپذیرد و لازمه پذیرفتن آن، آیه (تنزّل الملائكة…) كه هر فرد با ایمانی ناگزیر از قبول آن است    . باید بپذیرد كه در شب قدر فرشته‌ها و روح از جانب پروردگار با هر امری فرود می‌آیند و این امر یك متولی و ولیّ می‌خواهد كه متولی و ولیّ آن امر باشد    . این كه خداوند در آیات سوم و چهارم سوره دخان می‌فرماید:    

در آن شب هر فرمانی، بر حسب حكمت صادر می‌شود. فرمانی از جانب ما، و ما همواره فرستنده آن بوده‌ایم.

دلالت بر تكرار و تجدید و ارسال در آن شب دارد و به این معنا كه آن شب، فرشتگان و روح، در هر سال، دائماً نازل می‌شوند؛ پس باید به طور مدام شخصی به عنوان «ولیِّّ» این امر باشد كه به سوی او نازل و ارسال گردند كه او همان ولیّ جهان و جهانیان خواهد بود؛ و هم اوست كه اطاعتش بر همگان واجب است.

به همین سبب، هر كس ادعا كرد كه من ولیّ امر هستم، باید ثابت كند كه این امر توسط فرشتگان و رو ح بر او نازل شده و می‌شوند، و چون هیچ كس جز پیامبر و اوصیاء معصوم علیهم السلام نمی‌توانند مدعی این امر باشند و اساساً هم نیستند، باید از اوصیاء و پیامبر همواره كسی باشد كه در شب قدر توسط روح و فرشتگان از جانب یزدان هر امری بر او نازل شود.

آیه مورد بحث، یكی از مستدل‌ترین آیات قرآن كریم بر ضرورت وجود همیشگی یك ولی امر از جانب خداست كه امین بر حفظ و اجزاء و اداء امر الهی باشد، و آن همان امام معصوم است.

و هر كس نزول پیوسته فرشتگان و روح را در شب قدر بپذیرد كه اگر به قرآن ایمان دارد باید بپذیرد، ناگزیر باید ولی امر را هم بپذیرد وگرنه كافر به بعضی از آیات قرآن خواهد بود، كه در آن صورت چنین كسی بنابر بیان خود قرآن كریم كافر واقعی است.

از رسول اكرم صلی الله علیه و آله نقل شده است، كه به اصحابشان فرموده‌اند:

به شب قدر ایمان بیاورید، زیرا آن شب برای علی بن ابی‌طالب علیه السلام و یازده نفر از فرزندان او پس از من خواهد بود.

چنان كه خداوند در آیات 150 و 151 سوره نساء می‌فرماید:

    “إنّ الّذین یكفرون بالله و رسله و یریدون ان یفرّقوا بین الله و رسله و یقولون نؤمن ببعض و نكفر ببعض و یریدون أن یتّخذوا بین ذلك سبیلاً ٭ أولئك هم الكافرون حقّاً و أعتدنا للكافرین عذاباً مهینا؛ كسانی كه به خدا و پیامبران خدا كافر شده‌اند و می‌خواهند بین خدا و رسولانش جدایی اندازند و می‌گویند به برخی ایمان می‌آوریم و به بعضی كافر می‌شویم و می‌خواهند در این میان (بینابین) اتخاذ كنند، اینان حقا كافرند و ما برای كفركیشان عذاب خواركننده‌ای مهیا كرده‌ایم.

و می‌بینید كه خداوند، كسانی را كه پاره‌ای از آیات خدا را بپذیرند و برخی را نپذیرند، كافر حقیقی می‌داند.

بنابراین مؤمن حقیقی كسی است كه هم استمرار لیلةالقدر را تا قیامت پذیرا باشد و هم وجود حجت زمان و ولیّ امر، و امام معصومی كه امر الهی را دریافت می‌كند و امین بر آن در جهت پاسداری، به ‌كار بستن و اداء باشد، قبول كند؛ یعنی همان بزرگواری كه در زمان وجود مقدس بقیةالله الاعظم حضرت مهدی(عج) می‌باشد و به همین سبب پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله بنابر آنچه شیعه و سنی از آن حضرت نقل كرده‌اند، فرمودند:

“من أنكر المهدی فقد كفر ؛ كسی كه وجود مهدی را انكار كند، رهسپار دیار كفر شده است.”

و در كتب شیعه، از این قبیل احادیث فراوان است، و از آن جمله، از امام صادق علیه السلام و آن حضرت از پدر ارجمندشان و از آن طریق از جدّ عالیقدرشان و از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرموده‌اند:

“القائم من ولدی اسمه إسمی و كنیته كنیتی و شمائله شمائلی و سنّته سنتی یقیم النّاس علی ملتّی و شریعتی و یدعوهم إلی كتاب الله عزّوجلّ، من أطاعة أطاعنی و من عصاه عصانی، و من أنكره فی غیبته فقد أنكرنی، و من كذبه فقد كذّبنی، و من صدّقه فقد صدّقنی، إلی الله اشكو المكذّبین لى فى أمره، و الجاهدین لقولی و المضلّین لأمتّی عن طریقته و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلبٍ ینقلبون؛

قائم از فرزندان من است اسم او اسم من «محمد» و كنیه او، كنیه من «ابوالقاسم» و سیمای او سیمای من و سنت او سنت من است، دین و آیین و ملت و شریعت مرا در بین مردم بر پا می‌دارد و آنان را به كتاب خدای عزوجل فرامی‌خواند. كسی كه او را طاعت كند، مرا پیروی ‌كرده و كسی كه او را نافرمانی كند، مرا نافرمانی كرده است و كسی كه او را در دوران غیبتش انكار كند، تحقیقاً مرا انكار كرده و كسی كه او را تكذیب كند هر آینه مرا تكذیب كرده و كسی كه او را تصدیق كند، هر آینه مرا تصدیق كرده است. از آنها كه مرا درباره او تكذیب كرده و گفتار مرا در شأن او انكار می‌كنند و امت مرا از راه او گمراه می‌سازند، به خدا شكایت می‌برم. به‌ زودی آنها كه ستم كردند و می‌دانند كه بازگشتشان به كجا است و سرنوشتشان چگونه است (و چگونه در دگرگونی‌ها، مجازات ستمگری‌های خود را در دنیا و آخرت خواهند دید.”

در این حدیث شریف انكار و تكذیب امام عصر، اروحنا فداه، انكار و تكذیب پیامبر به حساب آمده است، و در نتیجه همه پیامبران را انكار كرده، كه همان رهسپاری به وادی كفر خواهد بود.

علی بن ابراهیم قمی در تفسیری درباره نزول فرشتگان و روح، در شب قدر می‌گوید:

 فرشتگان و روح القدس، در شب قدر، بر امام زمان(عج) نازل می‌شوند و آنچه را از مقدرات سالانه بشر، نوشته‌اند، به او تقدیم می‌دارند.

و همین محدث مورد وثوق از حضرت امام باقر علیه السلام نقل كرده، كه وقتی از حضرتش پرسیدند: آیا شما می‌دانید كه لیلة القدر كدام شب است؟ حضرت فرمودند:

چگونه ندانیم، و حال آن‌كه در شب قدر فرشتگان بر گِرد ما طواف می‌كنند.

از حضرت صادق علیه السلام نقل شده كه فرموده‌اند:

    «ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم»، «شب قدر» فاطمه و «قدر» خداست، پس كسی كه فاطمه(علیهاالسلام) را آنگونه كه باید، بشناسد، شب قدر را درك كرده است.

حضرت امام سجاد علیه السلام، در این باره، می‌فرمایند:

همانا سال به سال در شب قدر تفسیر و بیان كارها، بر ولی امر (امام زمان) فرود می‌آید.

و نیز آن حضرت فرموده‌اند:

ای گروه شیعه، با سوره «انا انزلناه فی لیلة القدر» با مخالفین امامت ائمه معصومین علیهم السلام مخاصمه و مباحثه (و اتمام حجت) كنید تا كامیاب و پیروز شوید، به خدا كه آن سوره، پس از پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله حجت خدای تبارك و تعالی است بر مردم، و آن سوره آقای دین شماست و نهایت دانش و آگاهی ماست. ای گروه شیعه، با «حم و الكتاب المبین؛ انا انزلناه فی لیلة مباركة انا كنا منذرین» مخاصمه و مناظره كنید، زیرا این آیات مخصوص والیان امر امامت بعد از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله است.

همچنین از رسول اكرم صلی الله علیه و آله نقل شده است، كه به اصحابشان فرموده‌اند:

به شب قدر ایمان بیاورید، زیرا آن شب برای علی بن ابی‌طالب علیه السلام و یازده نفر از فرزندان او پس از من خواهد بود.

از آنچه كه نگارش یافت، استفاده می‌شود كه شب قدر تا قیامت باقی است و در هر شب قدر هم ولی امر و صاحب امری هست كه آن امر را دریافت دارد، كه در زمان ما صاحب آن امر صاحب بزرگوار ما حضرت حجة‌ بن الحسن المهدی، ارواحنا فداه است و برای آن‌ كه بهتر بدانیم كه لیلةالقدر بیانگر مقام شامخ ولایت اهل بیت علیهم السلام و امامت آنان تا روز رستاخیز می‌باشد؛ حدیثی را هم كه در بخش فضیلت‌های حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام است، ملاحظه می‌كنیم كه در آن به طور كنایه از آن بانوی عظیم القدر تعبیر به لیلةالقدر شده است و آن در تفسیر فرات بن ابراهیم از حضرت صادق علیه السلام نقل شده كه فرموده‌اند:

«ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم»، «شب قدر» فاطمه و «قدر» خداست، پس كسی كه فاطمه(علیهاالسلام) را آنگونه كه باید، بشناسد، شب قدر را درك كرده است.

و این اشاره به مقام ولایت آن بانوی معصوم نیز دارد.

و از طرفی، همان‌گونه كه در شب قدر امر حق بر امام به حق فرود می‌آید، نزول‌گاه نور پاك امامان معصوم نیز وجود مقدس فاطمه زهرا علیهاالسلام است؛ كه حقیقتاً هر كس آن بانو را شناخت و به عظمت مقام فرزندان معصومش و همسر مظلوم و معصومش پی‌ برد، شب قدر را درك كرده است.

 

 

قلب امام زمان راشاد کنید

قلب امام زمان را شاد کنید (توصیه های اخلاقی آیت ‌الله العظمی میرزا جواد تبریزی(ره) به جوانان )

سعی كنید با افراد متدیّن معاشرت كنید و با افرادی كه فكر و حركت آنها شما را به گناه می‌كشاند هم‌صحبت نشوید، و افكار شیطانی را از فكر خود محو نمایید. به معنویات روی آورید و در مجالس وعظ و خطابه شركت كنید. اذكار خود را بیشتر كنید و در هر كاری از خدا كمك بخواهید. شیطان همواره در كمین است، امّا انسان باید آنقدر تهذیب نفس داشته باشد كه اجازه ندهد شیطان در او رسوخ كند و او را فریب دهد، لذا قبل از اینكه پشیمان شوید، شیطان را از خود برانید؛ زیرا خدای ناكرده اگر سریع به فكر خود نباشید، ممكن است نتوانید در آینده از القائات شیطان رها شوید. تا جوان هستید فرصت دارید خود را خلاص كنید.

اوّلین گام برای شما این است كه یك شخص متدین را راهنمای خود قرار دهید؛ از فردی كه خود صاحب كمال است، كمك بخواهید و قدری از روز را با او بگذرانید. سعی كنید با افراد متدیّن معاشرت كنید و با افرادی كه فكر و حركت آنها شما را به گناه می‌كشاند هم‌صحبت نشوید، و افكار شیطانی را از فكر خود محو نمایید. به معنویات روی آورید و در مجالس وعظ و خطابه شركت كنید. اذكار خود را بیشتر كنید و در هر كاری از خدا كمك بخواهید.

با خود زیاد خلوت نكنید، اگر فكر گناه به ذهنتان خطور كرد از محل خارج شده، شروع به قدم زدن نمایید و خود را به كاری مشغول كنید تا فكر باطل از ذهن شما خارج شود. باید ببینید سبب اصلی تحریك شهوت شما چیست، بعد آن را علاج یا از آن دوری كنید، به مرور زمان، مسئله گناه را ـ ان شاءالله ـ فراموش خواهید كرد. اگر بتوانید هنگامی كه شیطان به سراغ شما آمد وضو ساخته و شروع به نماز خواندن نمایید، بسیار مؤثر است، در آن بركاتی است كه شما را در جهت خلاصی از این مشكل، كمك خواهد كرد.

توسّل به اهل بیت(ع)

اصولاً توسّل به پیامبر اكرم(ص)، صدیقه طاهره و ائمه معصومین(ع) و واسطه قرار دادن آنها در پیشگاه خداوند متعال برای برآورده شدن حاجات، در اذهان عموم مؤمنین، علما و اصحاب ائمّه، از مسلّمات و مرتكزات (ثابت ها) بوده و جای هیچ شك و شبهه‌ای در آن نیست. اگر در موردی مانند این موارد كه از مسلّمات بین مؤمنین است روایات زیادی در دسترس نباشد، نه به جهت ضعف مطلب؛ بلكه به جهت وضوح مطلب و رسوخ آن در اذهان است و این خود كافی بوده و نیازی به نقل و ضبط ندارد.

اصحاب ائمّه، عمده اهتمامشان بر این بود كه در فروع [احكام دین]، جهات مختلف را مورد سؤال قرار داده و روایات آن را ضبط و نقل نمایند و در اصول و مسائل اعتقادی و آنچه كه به مقام و منزلت معصومین(ع) مربوط می‌شود، به جهت وضوح و مسلّم بودن به سؤال و نقل معدود اكتفا می‌كردند. مسئله توسل به پیامبر اكرم(ص) و اهل بیت(ع) امری نیست كه كسی بتواند در آن تشكیك كند، هر چند بعضی‌ها كه نمی‌دانند یا نمی‌خواهند بدانند، از جهاتی در صدد ایجاد شبهه در اذهان مردم، به خصوص ضعفای مؤمنین هستند، امّا تلاش اینان بی‌ثمر بوده و به نتیجه‌ای نخواهد رسید.

وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ»(سبا/23) اگر بنا باشد كه خداوند متعال به شفاعت كسی در روز قیامت اذن بدهد، در مرتبة اوّل پیامبر اكرم(ص) و اهل بیت(ع) طاهرینش می‌باشند و رسول گرامی اسلام(ص) و ائمّه، قدر متیقّن از اذن در شفاعت برخوردار می‌باشند، همان‌طور كه قبول ولایت آن بزرگواران، اقتدا و تأسی به آنها در مقام عمل، تنها راه رسیدن به سعادت و رستگاری می‌باشد و هدایت تنها در این راه است.

مگر نه اینكه خداوند متعال در قرآن مجید فرموده است:     «َوَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَة؛ یعنی برای رسیدن به خداوند و تقرّب به درگاه او وسیله بجویید»(مائده/35). چه وسیله و واسطه‌ای مهم‌تر و اساسی‌تر از پیامبر اكرم(ص) و ائمّه معصومین(ع) می‌باشد؟ توسّل به آن ذوات مقدسه نه تنها در میان مؤمنین این امّت و علما و اصحاب ائمّه، امری رایج بوده، بلكه نزد انبیای سابق هم مورد توجّه بوده است؛ چنان‌كه از روایاتی كه در توبة حضرت آدم در ذیل آیه شریف: «فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ»(بقره/37) وارد شده و غیر از این مورد، از روایات متعدد در مورد انبیا به دست می‌آید. بنابراین، توسل و التجا به آن بزرگواران و شفیع قرار دادن آنها در پیشگاه خداوند متعال، جهت عظمت مقام آن حضرات در نتیجه عبودیت و نهایت تذلّل و بندگی‌شان در درگاه خداوند، ثابت است.

خواندن دعای توسل یا حدیث كسا و امثال آن از مصادیق: «وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَة» و موجب نجات و خلاصی از ناگواری‌ها و دشواری‌ها و ایجاد [كننده] زمینه برخورداری از بركات و مواهب می‌باشد. همان‌طور كه شفاعت آنها در آخرت موجب نجات و رهایی از عذاب آخرت است و مؤمنین به شفاعت آن بزرگواران امید دارند و خداوند متعال هم شفاعت آنها را می‌پذیرد، بر اساس آی شریف: «وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ»(سبا/23) اگر بنا باشد كه خداوند متعال به شفاعت كسی در روز قیامت اذن بدهد، در مرتبة اوّل پیامبر اكرم(ص) و اهل بیت(ع) طاهرینش می‌باشند و رسول گرامی اسلام(ص) و ائمّه، قدر متیقّن از اذن در شفاعت برخوردار می‌باشند، همان‌طور كه قبول ولایت آن بزرگواران، اقتدا و تأسی به آنها در مقام عمل، تنها راه رسیدن به سعادت و رستگاری می‌باشد و هدایت تنها در این راه است.

یكی از مصادیق «َ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَة» دعا است كه «حدیث كسا» را شامل می‌شود. این حدیث شریف، مصداق بارز توسل به مقام شامخ اهل بیت(ع) است، آن را بخوانید كه مضامین آن بسیار عالی است و بسیاری از افراد جهت حلّ مشكل، آن را تجربه كرده و نتیجه گرفته‌اند. و ان شاءالله به عنایت امام زمان(ع) مشكل حل می‌شود، نگران نباشید. از خدا بخواهید كه لذت عبادت را به شما عنایت نماید و بعد از چشیدن حلاوت عبادت، در قلب شما جای خواهد گرفت و معنویتی در خود احساس می‌كنید كه لذّت آن از هر چیزی بالاتر خواهد بود.

به تكالیف الهی توجّه داشته و بسیار به یاد قیامت و روز حساب باشید. سعی كنید كاری كنید كه حضرت ولیّ‌عصر(ع) از شما راضی باشد. اگر با جدیت درس بخوانید و تكالیف الهی را همراه با تهذیب نفس مدّ نظر بگیرید، ان شاءالله قلب مقدس امام زمان(ع) را شاد خواهید كرد. و در راه تحصیل با توكّل به خداوند متعال و توسل به ائمّه اطهار(ع) بكوشید تا خوب درس بخوانید و در تحصیل عجله نكنید، تا كتابی را تمام نكرده و نفهمیده‌اید كتاب دیگری را شروع نكنید. سعی كنید بعد از تمام كردن یك كتاب، آن را درس دهید.

در استفاده از جوانی و سرمایه عمر، كمال مراقبت را بنمایید كه جوانی زودگذر است و فرصت‌ها به سرعت از دست می‌روند؛ فرصت را مغتنم بشمارید و توفیق را از خداوند متعال بخواهید و از دوستی با اشخاصی كه عمر را تباه می‌كنند بپرهیزید. از شب‌نشینی و گذراندن بی‌نتیجه وقت بپرهیزید و سعی كنید با افراد متدین، مؤمن و درس‌خوان نشست و برخاست داشته باشید. سرمایه جوانی را مغتنم شمرده، این نعمت الهی را ارزان از دست ندهید.

شوخی و خنده، حكم نمك در غذا را دارد، انسان باید از شوخی و خنده زیاد بپرهیزد، به خصوص طلبه[دانشجو] جوان كه دوران سازندگی خود را می‌گذراند و خدای ناكرده شوخی و خنده زیاد موجب دلمردگی می‌شود و اگر خدای ناكرده این اتّفاق بیفتد، خارج شدن از آن حالت بسیار سخت است. هر كاری می‌كنید، معقول باشد، تا نگویند این چه طلبه‌ای است. خنده زیاد شخصیّت شما را نزد متدیّنان كمرنگ می‌كند. با دوستان متدین و مؤمن خود می‌توانید جملات معقول و موزون رد و بدل كنید، امّا باید مواظب باشید كه دروغ، تهمت، بهتان، افترا، و ایذاء كسی در آن نباشد؛ در سخن گفتن و شوخی معقول،‌ تمام جوانب شرعی و اخلاقی را در نظر بگیرید. كاری كنید كه رضایت امام زمان(ع) در آن باشد، شكل ظاهری و حركت شما نیز به گونه‌ای باشد كه اگر كسی شما را دید، از خُلق و التزام شما لذت ببرد و مصداق «كونوا لنا زیناً» باشید، خداوند به شما توفیق بدهد.

ضیافت

 

فصل ضیافت (نصایح اخلاقی برای سالکان)

حقیقت را باید از شریعت تحصیل نمود

بخشی ازیك نامه از آیت الله شیخ حسنعلی نخودكی اصفهانی (متولد 1297 هـ.ق)

عرض می‌کنم که روح طریقه حقیر، توجّه به نماز و معانی و نکات آن، درجه به درجه است. یعنی اشخاصی که مایل به طریقه حقیر هستند اول باید معانی صوری نماز را بفهمند، بعد تأویلاتی که عرض شد و بعد نکات دیگر. به همان نحو که مولانا الصادق علیه‌السلام در کلمه «ایّاکَ نَعبُدُ کَرَّرَها حتی غشی علیه» یعنی «[کلمه ایاک نعبد را] آنقدر تکرار فرمودند که حال بیهوشی به آن حضرت دست داد»، نه اینکه بی‌اعتنایی به احکام شرع باشد و تمام توجه به اذکار معطوف گردد. حقیقت را باید از شریعت تحصیل نمود.

حقیر طالب این مقام و سالک این راه بوده و بستگان این حقیر را نیز اعلام کنید که حقیقت را که ما در طلب آنیم باید از همین شریعت تحصیل کنیم و نه از جای دیگر، به همان نحو که ائمه علهیم‌السلام رفتار نموده و مشایخ ما تحصیل کرده‌اند. دیگران طریقتی که دارند غیر از این است و ما طالب و سالک آن نیستیم. باری خدا می‌‌داند که عقیده حقیر به سرکار غیر از این است که خیال کرده‌اید، اما چه کنم که خیال شما غیر از خیال حقیر است. حقیر هر چه دارم از همین طریقه پیدا کرده‌ام، جز آنکه صبوری می‌خواهد، چه کنم که خدا نمی‌خواهد.

کُن عَن اُمورِکَ مُعرِضاً                            وَکِّلِ الاُمورَ اِلَی القَضَا 1

فدایت شوم طریقه حقیر همین بوده است. تصرّف خود را كنار بگذارید و خود را به خدا سپارید؛

“ألیسَ اللهُ بِکافٍ عَبدَهُ؟” 2. امیدوارم خداوند به زودی فرج برساند، ولی تصرّف خود را کنار گذارید. معنای توکّل، واگذار نمودن امر است به خدای.

کار خود گر به خدا باز گذاری حافظ                        ای بسا عیش که با بخت خدا داده کنی

اوصاف ماه مبارک رضان

 آیا توبه كننده ای هست…؟

شهر الصیام (ماه روزه)

عبدالرحمن بن بشیر نقل می كند امام زین العابدین(ع) در هر روز ماه رمضان این دعا را می خواند:«بارخدایا این ماه رمضان و ماه روزه است…»امام سجاد همچنین در صحیفه سجادیه هنگام ورود به ماه رمضان از این ماه بعنوان شهر صیام، یاد نموده اند.صوم و صیام در لغت هر دو مصدر و به معنای امساك و خودداری از انجام كاری است. این كار ممكن است گفتن یك سخن با خوردن و آشامیدن یا راه رفتن یا تمتع و لذت جنسی یا فعل دیگر باشد. به اسبی كه راه نمی رود صائم گفته و به باد راكد نیز صوم گفته اند.

صوم و صیام از نظر شرع عبارت است از خودداری از كارهای معین در زمان معین با نیت از طلوع فجر تا مغرب مهمترین كارهادر ماه رمضان روزه است. ماه رمضان با روزه شروع می شود و باروزه پایان می پذیرد. ماه رمضان پیوند اساسی و عمیق با روزه دارد.

فراگیرترین و عمومی ترین دعای معصومین (ع) درماه مبارك رمضان در ارتباط با توفیق در روزه گرفتن در این ماه است.

در كتاب شریف مفاتیح الجنان آمده است: پیامبر گرامی اسلام در شب اول ماه مبارك رمضان می فرمودند: حمد و ستایش مخصوص خدائی است كه ما را بوسیله توای ماه مبارك  گرامی داشت. بار خدایا ما را بر روزه و قیام در این ماه نیرومند گردان.

پیامبر اسلام (ص) هنگامی كه هلال ماه  رمضان را مشاهده می كردند روبه قبله كرده می فرمودند «خدایا روزه ، نماز و تلاوت قرآن رادر این ماه روزی ما كن»  حضرت علی (ع) فرموده اند: « برشما باد به روزه ماه رمضان ، زیرا روزه این ماه سپر نگهدارنده از آتش جهنم است».

شهر الاسلام (ماه اسلام)

امام چهارم امام زین العابدین(ع) هنگامی كه شب اول یاروز اول ماه رمضان می رسید دعائی می خواندند. در بخشی از این دعا در صحیفه سجادیه آمده است:«سپاس خدائی را سزا است كه ماه خود ، ماه رمضان، ماه صیام، ماه اسلام… را یكی از راههای احسان قرار داد.»

ماه رمضان را ماه اسلام نامیده اند ؛ چون ماه طاعت و فرمانبرداری و تسلیم ، و بندگی و تعمیم و گسترش آن است . یا مقصود ماه دین اسلام است بدلیل اینكه واجب شدن روزه از مختصات امت اسلام و از خصوصیات مسلمانان است . پیامبر گرامی اسلام «ص» در استقبال از ماه رمضان بر روی منبر خطاب به مسلمانان فرموده اند : « خدای متعال شما را به ماه رمضان اختصاص داد»

امام صادق (ع) فرموده اند : «اسلام بر پنج پایه بنا گذاشته شده است : نماز ، زكات ، حج ، روزه و ولایت و در اسلام نسبت به چیزی در سطح ولایت صحبت نشده است.

 

شهر القیام (ماه قیام )

امام علی بن الحسین زین العابدین «ع» در صحیفه سجادیه  در دعای خویش هنگام ورود به ماه رمضان ، این ماه را «شهر القیام » نامیده اند . توفیق قیام در ماه مبارك رمضان خواسته معصومین (ع) بوده است و شیعیان را هم به سوی چنین دعایی دعوت می كرده اند . پیامبر گرامی «ص » هنگام ورود ماه رمضان می فرمود:

«حمد و ستایش خدایی را سزاست كه ما را به وسیله تو ای ماه مبارك گرامی داشت ، بار خدایا ما را به روزه و قیام در این ماه ، نیرومند و توانا بگردان »

همچنین ایشان در خطبه ای در فضلیت ماه رمضان فرموده اند : ای مردم به تحقیق ماهی شما را فرا گرفت كه در آن ماه شبی است كه بهتر از هزار ماه است و این ماه ، ماه رمضان است . خداوند در این ماه روزه را واجب كرده و ثواب قیام برای نماز مستحبی در شبی از این ماه را به اندازه نماز مستحبی هفتاد شب در غیر این ماه قرار داده است .

امام زین العابدین (ع ) فرموده اند: “خدایا روزه داری در این ماه رسیدن به آرزوی قیام در این ماه را نصیب من بگردان .

قیام در این ماه آنقدر ارزشمند و مهم است كه امام زین العابدین (ع) در پایان ماه هنگام وداع با آن از خدا می خواهد توفیق قیام در ماه رمضان آینده را نیز به ایشان عنایت كند. اینكه ماه رمضان در بیان ائمه معصومین (ع) ماه قیام نامیده شده احتمال دارد به خاطر یكی از این موارد باشد .

1 ـ برای آن كه نمازهای مستحبی در شبهای آن بسیار خوانده می شود و سفارش زیاد بر خواندن آنها شده است . چنانكه بسیاری از علما فرموده اند خواندن هزار ركعت نماز در شبهای آن مستحب است

پیامبر گرامی ( ص) هنگام ورود به ماه رمضان می فرمودند : “ بار خدایا برای ما در ماه رمضان بركتی قرار ده . ما را بر روزه آن و نمازهای آن یاری فرما و آنها را از ما بپذیر “

مرحوم علامه مجلسی در جلد 97 بحار الانوار بابی جداگانه به همین نمازهای مستحبی ماه رمضان اختصاص داده

2ـ از آن جهت كه چون سحور و خوردن سحری مستحب است و عموم مردم در دل شب برای تصمیم بر روزه و اجابت دعوت حق بر می خیزند مرحوم شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه هم بابی تحت عنوان ( ثواب السحور ) آورده  كه در بر دارنده هفت روایت از معصومین ( ع)‌ است .

3 ـ از آن جهت كه به طور كلی این ماه ماه قیام برای مبارزه با نفس و وسوسه های شیطانی و حركت در طریق سیر و سلوك معنوی و خود سازی است ـ‌كه مناسب ترین راه بركشاندن انسان به سوی مبارزات مخلصانه و فعالیتهای سیاسی اجتماعی برای خدا و در راه خداست ـ زمینه خودسازی انقلابی در این ماه بیشتر فراهم است .

استاد شهید مرتضی مطهری (ره ) در ارتباط با امتیاز بزرگ و ویژگی انحصاری نهضتهای الهی می گوید . اگر ما تاریخ را بررسی كنیم به این حقیقت می رسیم كه در نهضت های مذهبی و دینی ،  در نهضت های آسیا چنین چیزی بوده كه انبیا فرد را علیه خودش بر می انگیزند . اصلا توبه همین است توبه كه واقعا یك حالت عالی انسانی است عبارت است از قیام انسان علیه  خودش ، یك قیام اصلاحی . من مخصوصاً یك وقت تعبیرات قرآن در مورد توبه را جمع كردم دیدم تعبیرات خیلی عالی و عجیبی است . قراینن مكرر می گوید : تاب و اصلح یك قیام اصلاحی از درون انسان ، قیام وجدان انسان علیه خودش ، علیه اسراف كاریها و افراط كاری های خویش.

 

شهر التوبه ( ماه توبه )

پیامبر گرامی (ص) می فرماید (شهر رمضان شهر الله عزوجل و هوش هر التوبه) ماه رمضان ماه خدا و ماه توبه است.

در ماه رمضان هر روز این دعا را می خواندند : “ اللهم ان هذا شهر رمضان و هذا شهر التوبه “  بار خدایا این ماه رمضان و ماه توبه است.

رهبر كبیر انقلاب امام خمینی “ره “ در تعریف توبه در كتاب چهل حدیث چنین می نویسد “ “ توبه عبارت است از رجوع از طبیعت به سوی روحانیت نفس بعد از آنكه به واسطه معاصی و كدورت  نافرمانی نور فطرت و روحانیت ، محجوب به ظلمت طبیعت شده است “

خدای متعال توابین را دوست دارد. پیامبران همواره انسانها را به سوی توبه كه راهی به سوی تكامل و رسیدن به كمال حقیقی است دعوت كرده اند . دست كشیدن از گناه و بازگشت به راه حق ، محور عمده خودسازی و تهذیب نفس است .توبه زیباترین و رساترین نوع عذر خواهی است  .

در روایتی پیامبر گرامی اسلام فرموده اند: در شب اول ماه رمضان خدای متعال به فرشتگان فرمان می دهد بهشت را برای روزه داران از امت محمد (ص) آراسته و آماده كنید ، درهای جهنم را بر این روزه داران ببندید و تا پایان ماه باز نكنید و به جبرئیل فرمان میدهد به زمین فرود آی و راه شیاطین را بر امت محمد ببند كه نتواند ایمان و روزه آنها را فاسد كند.

اگر چه همیشه راه توبه و بازگشت به سوی پروردگار باز است اما ماه رمضان بهار توبه است . در این ماه زمینه پذیرش و قبولی آن بیشتر فراهم است .

و باز رسول الله در سخنی دیگر فرموده اند : “ خدای متعال در سراسر ماه رمضان می فرماید : آیا توبه كننده ای هست كه توبه او پذیرفته شود ؟  

محمد مسلم ثقفی می گوید : امام محمد باقر (ع ) فرشتگان خدا در شب آخر ماه مبارك رمضان به روزه داران بشارت می دهند كه پروردگار گناهان شما را آمرزیده و توبه شما را پذیرفت ، به آینده بنگرید كه چگونه خواهید بود .

ائمه معصومین تاكید بسیاری بر اهتمام به توبه در ماه رمضان كرده و در ادعیه ، توفیق توبه از پروردگاررا خواسته اند.  

امام زین العابدین (ع ) در دعای ماه رمضان می فرمودند : بار خدایا در این ماه جدیت و تلاش و سعی و كوشش و قدرت و نشاط و توبه را روزی من بنما .  

امام خمینی ( ره ) در اهمیت توبه در كتاب چهل حدیث می نویسد ای عزیز  بی اعتنا و سرسری از این مقام مگذر تدبر و تفكر در حال خود و عاقبت امر خویشتن كن و به كتاب خدا و احادیث خاتم انبیاء و ائمه هدی ، سلام الله علیهم اجمعین و كلمات علمای امت و حكم عقل وجدانی رجوع نما و این باب توبه را كه مفتاح ابواب است به روی خود بگشا و در این منزل كه عمده منازل انسانیت است وارد شو و اهمیت به آن بده و از آن مواظبت كن و از خداوند تبارك و تعالی توفیق حصول مطلوب بخواه و از روحانیت رسول اكرم و ائمه هدی سلام الله علیهم استعانت كن و به ولی امر و ناموس دهر ، حضرت امام عصر عجل الله فرجه ، پناه ببر ، البته آن بزگوار دستگیر ی ضعفا و بازماندگان می فرماید و بیچارگان را دادرسی می نماید .

ای عزیز مبادا شیطان و نفس اماره وارد شوند بر تو و وسوسه نمایند و مطلب را بزرگ نمایش دهند . وتو را از توبه منصرف كنند و كار تو را یكسره نمایند . بدان كه در این امور هر قدر ، ولو به مقدار كمی نیز باشد اقدام بهتر است . اگر نمازهای فوت شده و روزه ها و كفارات و حقوق خدایی بسیار است و حقوق مردم بیشمار است .

گناهان متراكم است و خطاها متزاحم ، از لطف خداوند مأیوس مشو و از رحمت حق نا امید مباش كه اگر به مقدار مقدور اقدام كنی حق تعالی راه را بر تو سهل میكند و راه نجات را به تو نشان می دهد.

 

اخبار فرهنگی نیمه اول ماه مبارک رمضان

- اعزام مبلغ به مجالس قرائت قرآن بانوان سطح شهر

- جلسه تفسیر قرآن با عموم بانوان سطح شهر

- پاسخ به سوالات شرعی بانوان از طریق حضوری و تلفنی

- برگزاری دوره قرائت قران به همراه بیان احکام و تفسیر قرآن در هر روز از ماه مبارک

- طرح اکرام به مناسبت ولادت با سعادت امام حسن (ع) با توزیع  سبد کالابین خانواده های نیازمند اعم از طلاب و عیر طلاب

- افطاری هر روزه با دعوت از عموم

- توزیع نغمه های آسمانی ( گزیده ای از دعاهای ماه مبارک رمضان ) به چاپ از مدرسه  بین طلاب و غیر طلاب

-

اخبار فرهنگی نیمه اول ماه مبارک رمضان

بس آزار دل صاحب زمان

بس آزاردل صاحب زمان           روزوشب نداره ازدستم امان

منو بهرمردنم آماده کن              آه خداجون دادنم راساده کن

انتظار

 

گرچه خسته ام گر چه دل شکسته ام  باز هم گشوده ام دری به روی انتظار تا بگویمت  هنوز هم به آن صدای آشنا امید بسته ام


ای تو صاحب الزمان

ای تو صاحب الزمان

 

زن و جامعه

زنان نیمی از جامعه و مربی نیمی دیگر جامعه هستند

امام خمینی ( رضوان الله تعالی علیه )

والاترین خصلت های انسان

امام علی علیه السلام فرمودند : خصلت های والای انسانی جز با عفت و ایثار کامل نمی شود

کشور امام زمان (عج ا...)

این ملت ملت انقلابی است , این کشور کشور اسلام , کشور امام زمان , کشور اهل بیت علیهم السلام است

فعال نمودن استعداد های حوزوی

باید استعداد های حوزوی را به فعلیت برسانیم

نظام اسلامی

هیچ کس جرأت تعرض به نظام اسلامی را ندارد

 

 

اثر وافر حوزه

انقلاب اسلامی تولیدات حوزه است

آیه الله هاشمی شاهرودی

مدح

در سوگ نبی حهان سیه می پوشد 

در سینه دل از داغ حسن می جوشد

از ماتم هشتمین امام معصوم

هرشیه ز درد جام غم می نوشد

 

دنیای طلبگی

بیایید زیبایی های دنیای طلبگی را به دیگران نشان دهیم

سبک زندگی

حوزه ی علمیه ی خواهران نقش مهمی در تحقق سبک زندگی اسلامی دارند

سبک زندگی

قرآن مهمترین و بهترین محور تنظیم سبک زندگی ایرانیان است

حجاب

حوزه ی علمیه خواهران الگوی حجاب ارائه دهد

حجه الاسلام و المسلمین محسن غرویان

نیت صالح

پیامبر اکرم صلی الله و علیه واله فرمودند :

ای اباذر باید در هرکاری  باید نیت صالح داشته باشی حتی در خوردن و خوابیدن

پنجات دهنده ی جامعه ی بشریت

امام زمان علیه الصلاه و السلام برای اینکه فرج برای همه ی بشریت به وجود بیاورد ظهور می کند که انسان را از فروبستگی نجات دهد جامعه ی بشریت را نجات دهد بلکه تاریخ آینده ی  بشر را نجات دهد.

( امام خامنه ای مدظله العالی )

پیام عظمای ولایت

مقام معظم رهبری ( مدظله العالی تأکید دارند که اسلام , جواب گوی همه ی نیازهای انسان است .

حرف دل

کسی که اراده ی حکیمانه ی خداوند متعال را در کنار تقدیر و قضای الهی عامل پیدایش حوادث  می داند نه نتها از پیشامدهای ناگوار نمی هراسد بلکه خود را در برابر آنها نمی بازد

اخلاق

امام سجاد علیه السلام فرمودند :

گفتار نیک دارایی را زیاد می کند و روزی  را افزایش می دهد

عاقلانه انتخاب کنید

عاشقانه زندگی کنید

 

تربت حسینی

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام :

گام کودکانتان را با تربت حسین علیه السلام بردارید چرا که خاک کربلا فرزندانتان را بیمه می کند

عزاداری

آیه الله جوادی آملی تأکید کردند :

عزاداری معقول و خرد مدار باشد

 

اخلاق

گام اول : اولین و مهمترین گام خودسازی این است که انسان به خود و اخلاق و رفتار خود به نظر انتقادی نگاه کند عیوب خود را با دقت ببیند و سعی در برطرف کردن آنها داشته باشد این از عهدهی خودمان بر می آید و تکلیفی بر ماست

مقام معظم رهبری  مدظله العالی

اخلاق

گام اول : اولین و مهمترین گام خودسازی این است که انسان به خود و اخلاق و رفتار خود به نظر انتقادی نگاه کند عیوب خود را با دقت ببیند و سعی در برطرف کردن آنها داشته باشد این از عهدهی خودمان بر می آید و تکلیفی بر ماست

مقام معظم رهبری  مدظله العالی

زیازت

زیارت هرکدام از مشاهد مشرفه , زیارت همه است

 

استاد اخلاق و عرفان مرحوم ( آیت الله بهجت ( رحمه الله علیه )

عاشورا

عاشورا  شعار بلند عشق را با خون نوشت

(مقام عظمای ولایت)

محرم و صفر

ما هر چه  داریم از محرم و صفر است

مقام معظم رهبری ( مد ظله العالی )

محرم

محرم بود که اسلام را زنده کرد

                امام خمینی (قدسره الشریف )

پیام تسلیت

همه هستی به ثنای تو زبان است حسین                     باز وصـــف تو فراتر زبیان است حسیــــن

همه اوصـــاف توگفتند و شنیدند ولــــی                      این عیان است که قدر تو نهان است حسین

ایام دهه ی عاشورای حسینی  بر همه مشتاقان تسلیت باد

 

 

 

اخلاق

چه کنیم دعایمان مستجاب شود ؟

1- صدقه دادن

2- بلند کردن دستها به هنگام دعا

3- در جمع مؤمنین دعا کردن

4- دعا به دیگران

5- دعای پدر و مادر

6- استغفار و اقرار به گناه

7-ستایش خداوند خواندن اسماء خداوند قبل از دعا

8- بندگی و اطاعت خدا

اخلاق

چه کنیم دعایمان مستجاب شود ؟

1- صدقه دادن

2- بلند کردن دستها به هنگام دعا

3- در جمع مؤمنین دعا کردن

4- دعا به دیگران

5- دعای پدر و مادر

6- استغفار و اقرار به گناه

7-ستایش خداوند خواندن اسماء خداوند قبل از دعا

8- بندگی و اطاعت خدا

جلسه مسئولین در مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س) بندر ترکمن

روز سه شنبه مورخه 2/8/91   جهت بررسی مشکلات و مشخص نمودن وضعیت ساخت و ساز مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س) بندر ترکمن با حضور مدیر محترم منطقه پنج حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای غفاری  باتفاق آقای نصرالهی مسئول توسعه مدارس و نمایندگان مؤسس مدرسه حجه لاسلام و المسلمین جناب آقای لواسانی و یوسفی و اعضای هیأت أمنا و مدیر مدرسه جلسه ای برگزار شد

اخلاق

حضرت زین العابدین علیه السلام  فرمود : گناه سه خسارت سنگین به بار می آورد :

الف- پوشاندن لباس ذلت

ب- دوری از قرب حق

ج- مرگ قلب

اخلاق

حضرت علی علیه السلام فرمودند : بزرگترین گناهان پیش خدا گناهی است که شخص در آن پافشاری کند

آموزش قرآن

مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س) بندر ترکمن جهت تقویت قرائت قرآن طلاب برای تمام پایه ها دوره آموزش تجوید در هرهفته یک ساعت برگزار می نماید

جلسه اخلاق

مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س) بندر ترکمن هر هفته شنبه ها با حضررامام چجمعه محترم تشیع حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای منصوری جلسه اخلاق عمومی برگزار می نماید

جلسه اخلاق

مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س) بندر ترکمن هر هفته شنبه ها با حضررامام چجمعه محترم تشیع حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای منصوری جلسه اخلاق عمومی برگزار می نماید

تجمع طلاب

طلاب مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س) بندر ترکمن به جهت اهانت به ساحت مقدس نبی مکرم اسلام نشستی اعتراض آمیز برگزار نمودند

محکوم کردن اهانت نفرت انگیز دشمنان اسلام به ساحت نورانی پیامبر اعظم (صلی الله علیه واله)

یریدون ان یطفوا نورالله بافواههم ویابی الله الا ان یتم نوره ولو کره الکافرون (توبه 33)

میخواهند نور خدارابادهان خود خاموش کنند وخدا جزبه کمال رساندن نور خود نمیخواهند هرچند کافران راخوش نیاید.

بازهم دشمنان اسلام دست به عملی زشت ونفرت انگیز زدند وبه ساحت نورانی و مقدس پیامبراعظم (ص)اهانت کردند دشمنان پست وکوردلی که باید ازصفحه روزگارمحو شوند.

یارسول الله ماشرمنده ایم،یاصاحب الزمان ماشرمنده ایم، شرمنده ایم که این کوردلان دل پاک شمارا به درد آورده اند،خدایا کمک کن ودست اندرکاران وعاملان اهانت به پیامبر بزرگ اسلام را به سزای اعمالشان برسان و دل مسلمانان عالم را شادکن.

.

 

ای خورشید مدینه دانش !کدام معلمی را میتوان نام بردکه به اندازه تو تربیت یافته مکتب عترت داشته باشد؟ کدام حوزه شاگردی تو بر سر در آن نقش نبسته است وکدام فقیه است که خوشه چین خرمن حدیث تو نیست؟

 

پیشاپیش شهادت امام جعفرصادق ع تسلیت باد

دیدار با امام جمعه

دیدار صمیمانه ی اساتید مدرسه ی علمیه ی فاطمه الزهرا (س) بندر ترکمن به مناسبت آغازسال تحصیلی جدید با امام جمعه معزز تشیع بندر ترکمن حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای منصوری

تبریک

با سلام

موفیقت جمهوری اسلامی ایران در برگزاری شانزدهمین اجلاس سران کشورهای  عدم تعهد در تهران را به امام زمان ( عج ا… ) و رهبر معظم انقلاب دام ظله العالی و تمامی مسئولین و هموطنان تبریک می گوییم.


برای سلامتی وظهور مهدی صلوات

 

 

ادامه »

p align="center"> اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً