موضوع: "فرهنگی"

همانا با یاد خدا دلها آرام می گیرد

1- رفع هر گرفتاری  در هر روز 124 مرتبه « یا صَمَد»

2- زبان بند دشمن  زیاد گفتن « الصَّمَد»

3- زیادی علم دانش  67 مرتبه « یا محُیط»

4- برای محبت  46 مرتبه « یا وَلی»

5- برای رفع مشکلات مهم  156 مرتبه « یا قَیّوم »

ادامه »

سالروز حماسه مردم آمل

رموز قران

برای شفای مریض بخوانید:

“استغفر الله ذبی و اتوب الیه”

سپس صلوات فرستاده و هفت مرتبه برمریض بخوانید “یا ارحم الراحمین”

بعد از آن چهل مرتبه “اللهم اشفه بشفائک وداوه بدوتئک و عافه من بلائک بحق ولیک و ابن اولیائک العبد الصالح موسی بن جعفر علیه السلام

منبع: تحفه الرضویه ،ص 115

تورامن چشم در راهم

پیام تسلیت مقام معظم رهبری به فداکاران حادثه دردناک آتش سوزی

بسمه‌تعالی
حادثه­‌ی دردناک آتش­‌سوزی و فروریختگی ساختمان در مرکز شهر مایه­ اندوه و تأسف و نگرانی عمیق اینجانب است. شهامت و فداکاری آتش­‌نشانانی که در عملیات نجات مردم، خود دچار حادثه­‌ی خطیر شده و در حال فداکاری متعهدانه به امتحانی دشوار گرفتار آمده­‌اند، دل را از تحسین و تمجید و نیز از نگرانی و اندوه، آکنده میسازد.

در حال حاضر همه­‌ی تلاشها باید برای نجات جان گرفتارشدگان جهت­‌دهی شود. رسیدگی به علل حادثه مسأله­‌ی بعدی است.
از همه مسئولان میخواهم همانگونه که در این چند ساعت، تلاش کرده­‌اند کار مجاهدانه­‌ی خود را ادامه دهند و وظیفه­‌ی فوری را بر هر حرف و حدیثی مقدم بدارند.
خداوند کمک فرماید انشاءالله.
 سیدعلی خامنه­‌ای
۳۰ دی‌ماه ۱۳۹۵ 

دعای روز

نواب چگونه اعدام شد؟

 

سیدمجتبی میرلوحی که بعدها نام خانوادگی مادرش نواب صفوی را برگزید، در سال ۱۳۰۳ هجری شمسی در خانی‌آباد به دنیا آمد. پدرش سیدجواد میرلوحی، روحانی و مادرش خانم نواب زنی مؤمنه بود. سیدجواد که در پی غائلۀ متحدالشکل کردن لباس و محدودیت‌هایی که رژیم رضاشاه برای روحانیون به وجود آورد، از هیات روحانیت بیرون آمده بود، برای دادرسی از مظلومان، وکالت دادگستری را برگزید. او در همین کسوت بود که در پی مشاجره‌ای با علی‌اکبر داور، وزیر وقت عدلیه به مدت سه سال روانۀ زندان شد.او بعد از آزادی از زندان به زندگی سادۀ خود ادامه داد تا اینکه در سال ۱۳۱۵شمسی درگذشت. خانوادۀ سیدمجتبی در مدت زندان و پس از فوت پدر، توسط دایی وی سیدمحمود نواب صفوی اداره می‌شد. نواب در همین شرایط مدارج تحصیلی را طی کرد. او تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان حکیم نظامی تهران و دبیرستان را در مدرسۀ صنعتی آلمانی‌ها گذراند. به دلیل علاقه به فراگیری دروس اسلامی همزمان با تحصیل در دبیرستان، دروس حوزوی را نیز در مسجد قندی خانی‌آباد و سپس مدرسۀ مروی فراگرفت و دروس فقه، اصول، تفسیر قرآن، اصول سیاسی و اعتقادی را نزد آیات عظام علامه امینی، حسین قمی، محمد تهرانی و مدنی تا پایان سطح ادامه داد.نواب از همان جوانی فعالیت‌های سیاسی - مذهبی خود را آغاز کرد. او در دبیرستان صنعتی آلمانی‌ها برای دوستان خود جلسات بحث دینی گذاشته و نسبت به اوضاع آشفتۀ کشور پس از تهاجم قوای روس و انگلیس هشدار می‌داد و یکبار به خاطر برپایی راهپیمایی دانش‌آموزی به سمت مجلس در ۱۷ آذر ۱۳۲۱ تحت تعقیب گرفت.نواب پس از اتمام تحصیلات دبیرستان، در خرداد ۱۳۲۲ هجری شمسی به استخدام شرکت نفت آبادان درآمد. او با برگزاری جلسات دینی برای کارگران، به مبارزات خود ادامه داد تا اینکه به دلیل درخواست حکم قصاص مشابه برای مهندسی انگلیسی در برابر تنبیه یکی از کارگران شرکت نفت، درگیری‌هایی رخ داد و نواب به عنوان محرک جریان، تحت تعقیب قرار گرفت. او با استفاده از این فرصت به نجف رفت و تحصیلات حوزوی خود را ادامه داد. او‌ در سال ۱۳۲۶ شمسی پس از گذراندن تحصیلات در علوم حوزوی و علوم جدید با نیره‌سادات نواب احتشام رضوی دختر یکی از رهبران قیام مشهد در برابر بی‌حجابی ازدواج کرد. حاصل این ازدواج سه دختر به نام‌های فاطمه، زهرا و صدیقه بودند که آخری بعد از اعدام نواب به دنیا آمد.در نجف بود که نواب با مطالعۀ کتاب نام «شیعی‌گری» نوشتۀ احمد کسروی به افکار او حساس شد و پس از نشان دادن کتاب به علمای نجف و مرتد دانستن کسروی توسط برخی از آنان در ۱۳۲۳ شمسی برای پیگیری موضوع به ایران آمد. او پس از بازگشت به کشور، به خانۀ کسروی رفت و نسبت به انحرافاتی که در نوشته‌هایش دیده بود به او هشدار داد و از گفتن و نوشتن سخنان توهین‌آمیز درباره اسلام و ائمۀ شیعه و روحانیت بر حذرش داشت. وقتی سخنانش را در کسروی بی‌تاثیر یافت، به فکر ترور و اجرای حکم ارتداد او افتاد. اینچنین بود که در هشتم اردیبهشت ۱۳۲۴، در چهارراه حشمت‌الدوله به کسروی حمله کرد ولی پیش از آنکه به مقصود خود برسد توسط پلیس دستگیر و زندانی شد.نواب صفوی بعد از آزادی از زندان، موجودیت «جمعیت مبارزه با بی‌دینی» که بعدها نام «جمعیت فدائیان اسلام» به خود گرفت را طی اعلامیه‌ای رسمی با سرلوحۀ «هوالعزیز» و تیتر «دین و انتقام» اعلام و اعدام کسروی را پیگیری کرد. او به تدریج افرادی چون سیدحسین امامی را جذب کرد و این بار با کمک یارانش توانست احمد کسروی را در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ از میان بردارد. در این روز امامی در ساختمان دادگستری به کسروی حمله کرد و او را با ضربات اسلحهٔ سرد به قتل رساند

صفحات: 1· 2

آیا می دانید ؟......

مهمترین عامل شادی استغفار و توبه است .

تکالیفی که زمین مانده است توبه و استغفار است .

پیامبر اکرم (ص) می فرماید:"ومن کثرت همومه فعلیه بالاستغفار ” (کافی ،ج8،ص93)کسی که غصه به او فشار می آورد ،غصه روی غصه می آید و موج غم اورا می گیرد ،زیاد استغفار کند ،استغفار کند یعنی واقعا گناهانی که کرده را جبران کند .

در مان با قرآن

در امان بودن 

امام صادق علیه السلام می فرماید:

هرکس بعد از نماز ظهر روز جمعه سه مرتبه صلوات زیر را بگوید تا جمعه دیگر در امان است.

“اللهم اجعل صلواتک و صلوات ملائکتک و رسلک علی محمد و آل محمد و عجل فرج آل محمد

منبع:مستدرک الوسائل ،ج6،ص97

درگذشت حضرت آیت اله علی اکبر هاشمی رفسنجانی

پیام تسلیت ارتحال مجاهد نستوه حضرت آیت اله علی اکبر هاشمی رفسنجانی

خانم خدیجه قانعی زارع درگذشت بزرگ مرد انقلاب و رهرو ولایت حضرت آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی را به مقام معظم رهبری و ملت شریف ایران تسلیت گفت .

وی بیان نمود : هاشمی رفسنجانی در خرداد 1367 از سوی امام راحل به سِمت جانشین فرمانده کل قوا منصوب شد که در این سِمت فرماندهان ارشد ارتش و سپاه به صورت مستقیم زیر نظر او فعالیت ی کردند.

مدیر مدرسه علمیه فاطمه الزهراء(سلام الله علیها) بندرترکمن  اذعان داشت : هاشمی رفسنجانی از موسسان جامعه روحانیت مبارز در سال1356بود که بعد از پیروزی انقلاب به موثرترین تشکیل سیاسی روحانیون محافظ کار ایران تبدیل شد و تا هنگام مرگ در آن عضویت داشته؛ و افزود : هاشمی رفسنجانی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی از طرف آیت الله خمینی به عضویت در شورای انقلاب برگزیده شد و تا زمان انحلال این شورا در سال 1359 از موثرترین اعضای آن بود .

وی در پایان خاطر نشان کرد :آرزوی رحمت و مغفرت برای  این بزرگ مرد انقلاب و صبر جمیل و اجر جزیل برای بازماندگان آن مرحوم  از خداوند منان را مسئلت دارم .

واسطه فیض الهی

واسطه فیض الهی

انسان در اثر عبادت و بندگی خداوند متعال می‏تواند مظهر اراده حق و واسطه فیض الهی گردد، این ثمره عبودیت و اطاعت کامل از ذات اقدس الهی است. در حدیث قدسی می‏فرماید:
ای فرزند آدم… مرا اطاعت کن تا تو را چنان نمایم که (به عنایت من) هر آنچه را اراده کنی همان شود. (مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۲۹۸)
امام صادق(ع) می‏فرماید:اَلْعُبُودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُها الرُّبُوبِیَّة :بندگی خداوند گوهری است که نهایت و باطن آن فرمانروایی بر موجودات است.(مصباح الشریعه، باب ۱۰۰،)
اولیاء الهی در راه بندگی و اطاعت، گوی سبقت را از دیگران ربوده و این راه را خالصانه پیموده‏اند آنها هم در زندگی پر برکت خویش و هم بعد از آن، منشاء کرامت و عنایاتی بوده‏اند که آثار یک عمر اخلاص و وارستگی آنها است.
از دیر زمان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س) منشاء کرامت و عنایت ربانی بوده است و چه قلب‏های نا امیدی که سرشار از امید به فضل و کرم الهی شده و از درگاه پر فیض این کریمه اهل بیت با دلی شاد برگشته‏اند. این‏ها همه، نشانه بزرگی و عظمت روح آن بانوی بزرگوار است.

تربیت کودک از منظر آیات قرآن

در آیه ۱۳ سوره مبارکه لقمان آمده است: «وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ؛و [یاد کن] هنگامى را که لقمان به پسر خویش در حالى‌که وى او را اندرز می‌‏داد گفت اى پسرک من! به خدا شرک میاور که به‌راستى شرک ستمى بزرگ است».

و نیز در آیه ۱۶ تا ۱۹ این سوره آمده است: «یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ﴿۱۶﴾ یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ﴿۱۷﴾ وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ﴿۱۸﴾ وَاقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِکَ إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ».

صفحات: 1· 2

سوال :چرا قرآن می خوانیم؟

جواب : قرآن، حيات روشن دلهاست قرآن فروغ و شمع محفل هاست دل از فروغش نور مى گيرد جان از پيامش شور مى گيرد روشنگر سجاده و سنگر سرلوحه هر خط و هر دفتر قرآن كتاب مكتب و آيين قرآن كتاب استوار دين 

از رموز «اعجاز قرآن‏» يكى هم همين طراوت ابدى و تازگى هميشگى و كهنه نشدن اين كتاب شگفت. با گذشت‏ساليان و قرون است. 

هنوز هم كه هنوز است. طنين روح انگيز قرآن، دلها را شيفته خود مى سازد و معارف بلند وحى و مضامين ژرف اين كلام آسمانى، عقول فرزانگان را مبهوت جذبه‏هاى خويش مى گرداند و گذشت زمان هرگز نتوانسته است غبار نسيان و كمرنگى و فرسودگى بر چهره تابناكش بنشاند. 

قرآن، عهد و ميثاق خدا با بندگان است و بايد پيوسته به اين «عهده نامه الهى‏» نگريست و تدبر كرد و از آن گهرهاى حكمت‏به دست آورد و روح را در چشمه معارفش سيراب ساخت و جان راآينه وحى نمود. 

امام صادق(ع) فرمود: 

«قرآن، عهد خدا به سوى بندگانش است. پس سزاوار است كه يك انسان مسلمان در عهد خدا به خدا بنگرد و هر روز پنجاه آيه از آن را تلاوت كند»: 

«القرآن عهدالله الى خلقه، فقد ينبغى للمرء المسلم ان ينظر فى عهده و ان يقرء منه فى كل يوم خمسين آية.» (وسائل الشيعه، ج 4، ص‏849. ) 

دلایل و امتیاز تلاوت قرآن به زبان عربی

اصرار بر تلاوت قرآن به زبان عربى، دلایل و حكمت‏هاى گوناگونى دارد؛ از جمله:

 1. ایجاد زبانى مشترك در میان همه پیروان و فراهم سازى نوعى وحدت و پیوند جهانى، باعث تأكید بر قرائت و حفظ زبان عربى شده است.
 2. روح و محتواى هر پیام و سخنى، در قالب زبان خاص خود، عمیق‏تر درك مى‏گردد تا زمانى كه به زبان‏هاى دیگر برگردانده شود و قرآن - كه داراى مضامین بسیار بلند و عالى هرگز قابل ترجمه دقیق و كامل به هیچ زبانى نیست.
همه ترجمه‏هاى قرآن، براى رسیدن به معارف بلند و درك زیبایى متن اصلى نارسا است. كافى است اندكى در مباحث مربوط به زبان‏شناسى، فن ترجمه و تئورى‏هاى مربوط به آن مطالعه كنید؛ آن گاه خواهید یافت كه فرق بین قرآن و ترجمه‏هایش، همان فرق بین كتاب الهى و بشرى است.

صفحات: 1· 2

تكريم و احترام به كودك

اميرالمؤمنين علي(ع) مي‌فرمايند: با بچه‌هايتان به گونه‌اي برخورد كنيد كه آن‌ها خودشان را كريم و با شخصيت بدانند.

تكريم و احترام به كودك در گفتار و رفتار، از پيامدهاي مهم و گسترده‌اي برخوردار است.

پذيرش سخنان و آموزش‌هاي والدين؛

اگر فرزندان از والدين بي‌احترامي ببينند، ديگر پذيراي سخنان و آموزش‌هاي آنان نخواهند بود. امام صادق (ع) در روايتي مي‌فرمايند: «طبعت القلوب علي حب من أحسن عليها و بغض من أساءَ اليها.» «دل‌هاي آدميان به گونه‌اي است، هر کسي به آنان نيکي و مهرباني کند, وي را دوست مي‌دارند و هر كسي به آنان بدي و ناروايي کند, از او بيزارند.» (حرعاملي، 1367: ج16، ص184)

دنیا ازمنظر قرآن

 قرآن تأكيد دارد كه زندگى آخرت زندگى حقيقى است و زندگى دنيا بازيچه‌اى بيش نيست: وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ؛1اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازيچه نيست، و زندگى حقيقى همانا سراى آخرت است.

اگر انسان درباره خصوصيات هر يك از زندگى دنيا و زندگى آخرت تأمل و آنها را با هم مقايسه كند، به روشنى درمى يابد كه زندگى آخرت بسيار بهتر از زندگى دنيا است و اصلاً با آن قابل مقايسه نيست. در اين ميان، ما چون موجوداتى مادى هستيم و بيشتر با محسوسات سر و كار داريم، به طور طبيعى به زندگى دنيا گرايش داريم و زرق و برق دنيا خيلى زود چشم ما را پر مى‌كند. بسيارى از انسان ها فريفته و دل باخته دنيا و لذت هاى آن مى‌شوند، به گونه‌اى كه از آخرت و زندگى بى نهايتِ آن غافل مى‌كردند. انسان نيز دو قلب و دو دل ندارد كه يكى را به دنيا بدهد و يكى را به آخرت! طبعاً وقتى دل باخته دنيا گرديد، جايى براى آخرت باقى نمى‌ماند: ما جَعَلَ اللّهُ لِرَجُل مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ؛2 خداوند براى هيچ كس در درونش دو دل ننهاده است.


1. عنكبوت(29)، 64.

2. احزاب (33)، 4.

بازگشت همه به سوی اوست

درگذشت فقیه مجاهد و عالم ربانی مرحوم “آیت الله محمد علی شرعی ” را به پیشگاه مقدس حضرتامام زمان(عج ) و نائب بر حقشان مقام عظمای ولایت و تمام علما و فضلاء تسلیت عرض می نمائیم .

شرط انتظار

 اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد، منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامی انسان در انتظار كسی می نشیند كه او را خوب بشناسد اما اگر انسان كسی را نشناسد ولو بداند كه آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتی نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان هم چنین است. كسانی كه آن حضرت را نمی شناسند مانند كفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمی كشند. اما كسانی كه او را می شناسند و ارزش او را می شناسند و مقام او را می دانند منتظر او می مانند.

كسانی كه امام زمان (عج) را نمی شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفته اند. چنانكه پیامبر اكرم (ص) فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر كس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است» (بحارالانوار، ج 32، ص 331).

آثار و برکات نماز اول وقت

 از حضرت صادق(ع) آمده است که فرمودند: «… بهترین ساعت‌های شب و روز، وقت‌های نماز است.» سپس فرمودند: «چون ظهر می‌شود درهای آسمان گشوده شده و بادها می‌وزند و خداوند به خلق خود نگاه می‌کند. هر آینه من بسیار دوست دارم که در آن هنگام، عمل صالحی برای من بالا رود.» آنگاه فرمودند: برشما باد به دعا کردن بعد از نمازها، چرا که آن مستجاب می‌شود.

امام صادق(ع) همچنین فرمودند:

شیعیان ما را در سه چیز بیازمایید: در اوقات نمازشان، که چگونه بر آنها مواظبت می‏‌کنند؛ در اسرارشان، که چگونه آنها را از دشمنان ما حفظ می‏‌کنند و در اموالشان، که چگونه با آن به برادران خود کمک می‏‌کنند.

  منبع:اصول وافی، ج۲، ص۸۷٫
الخصال: ۱۰۳ / ۶۲

جواب بدزبانی خاموشی است

مرحوم ایت الله کوهستانی می فرماید:شخصی به من ناسزاگفت وهر چه می توانست ازفحش و کلمات جسارت امیز نثار من کرد ولی سکوت کردم و صبر نمودم تا این که حرف های او تمام شد به او گفتم ایا سزاوار بدگویی و ناسزا بودم گفت نه یعنی ان قدر صبر کردم تا از او جواب نه گرفتم .منبع: از کتاب زبان باید ها و نبایدها

شایعه پراکنی

ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم فی الدنیاوالاخره والله یعلم و انتم لا تعلمون `انان که دوست دارند در میان کسانی که ایمان اورده اند کارمنکری رااشاعه دهند در دنیا و اخرت به عذاب دردناک دچار خواهند شد و خدا از عاقبت سخت انان باخبر است و شما از ان خبر ندارید . سوره مبارکه نور ایه ۱۹

پیامبراکرم(ص) الگویی کامل برای تربیت علمی بشر

پیامبراکرم(ص) الگویی کامل برای تربیت علمی بشر

قرآن کریم‌، پیامبر اکرم‌(ص) را به‌عنوان الگویی کامل برای تربیت عملی بشر، معرفی می‌نماید و در آیه چهارم سوره ممتحنه می‎فرماید: «قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَءاؤا مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَمَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن شَیْءٍ رَّبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ؛ قطعاً براى شما در [پیروى از] ابراهیم و کسانى‌که با اویند سرمشقى نیکوست آن‌گاه که به قوم خود گفتند ما از شما و از آن‌چه به جاى خدا مى‌‏پرستید بیزاریم به شما کفر مى‏‌ورزیم و میان ما و شما دشمنى و کینه همیشگى پدیدار شده تا وقتى‌که فقط به خدا ایمان آورید جز [در] سخن ابراهیم [که] به [نا]پدر[ى] خود [گفت] حتماً براى تو آمرزش خواهم خواست با آن‌که در برابر خدا اختیار چیزى را براى تو ندارم اى پروردگار ما بر تو اعتماد کردیم و به سوى تو بازگشتیم و فرجام به سوى توست». 

صفحات: 1· 2

زبان خردمند

حضرت علی علیه السلام می فرماید:"لسان العاقل وراء قلبه و قلب الاحمق وراء لسانه” زبان خردمند در پس دل اوست و دل نادان پس زبان او. 

مرحوم سید رضی ذیل این فرمایش گهربار می فرماید: این از معناهای شگفت و شریف است و مقصود امام این است که خردمند زبان خود را رها نکند تا که با دل خویش مشورت کند و با اندیشه خود رای دهد در مقابل نادان را انچه بر زبان اید و گفته ای که بدان دهان گشاید بر اندیشیدن و رای درست را ارائه دادن مقدم دارد پس چنان است که گویی زبان خردمند پیرو دل اوست و دل نادان پیرو زبان او . 

منبع: کتاب زبان باید ها و نباید ها .ص۱۹

به مناسبت شب یلدا

دلم گرفته از این انتظار یلدایی

دقایقم همه غرق چه وقت می آیی

بهار من ،گل نرگس،تو که می آیی

تمام می شود این انتظار یلدایی

شبتان یلدایی

پای یلدای دلت یواشکی زمزمه کن

زیر لب یه یادی از نور دل فاطمه کن

چشماتو خیره کن و سوره والعصر و بخوان

یه دعا بر ا ظهور پسر فاطمه کن

امر به معروف و نهي از منكر ، وظيفه همه مسلمانان است يا گروهي خاص ؟

امر به معروف و نهي از منكر ، وظيفه همه مسلمانان است يا گروهي خاص ؟

براي ماشيني كه در مسير يك طرفه برخلاف همه رانندگي مي كند ، دو نوع برخورد لازم است : يكي آنكه تمام رانندگان با بوق و چراغ مخالفت خود را با كار او اعلام كنند ، دوم آنكه پليس ، راننده را جريمه كند .
قرآن نيز هم تمام مسلمانان را به امر به معروف و نهي از منكر سفارش كرده و فرموده است:( كٌنتم خَيرَ اٌمه اٌخرِجَت تَأمرون بِالمَعروف و تَنهَون عن المنكر ) .شما بهترين امتي هستيد كه جلوه كرده ايد به شرط آنكه امر به معروف و نهي از منكر كنيد .و در جاي ديگر مي فرمايد : از ميان شما مسلمين گروهي ويژه بايد مسئول امر به معروف و نهي از منكر شوند . ( و لتكن منكم اٌمه يَدعون الي الخير و يأمرون بالمعروف و يَنهون عن المنكر ) ”

 

منبع:

سوره آل عمران ، آيه 110   /    سوره آل عمران ، آيه 104

چرا گناه غيبت از زنا بيشتر است؟

 

 

روايتي از پيامبراسلام(ص) نقل شده كه  رسول خدا (ص) وصايايي را به ابوذر مي فرمايند :
« يَا أَبَاذَر إِيَّاكَ وَ الْغِيبَةَ فَإِنَّ الْغِيبَةَ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا؛ از غيبت دوري كن. چون غيبت از زنا سخت تر است» . 
اما در ادامه حضرت در بيان علت سخت تر بودن غيبت به نسبت زنا برآمده و فرمودند:
«لِأَنَّ الرَّجُلَ يَزْنِي فَيَتُوبُ إِلَى اللَّهِ فَيَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الْغِيبَةُ لَا تُغْفَرُ حَتَّى يَغْفِرَهَا صَاحِبُهَا»
يعني علت سخت تر بودن اين است كه شخص زناكار مي تواند توبه كند و خداوند متعال توبه او را قبول نمايد. اما در غيبت تا زماني كه شخص غيبت شونده ،از غيبت كننده راضي نشود و وي را نبخشد، قابل بخشش نيست».
با توجه به متن روايت، آشكار مي گردد كه بحث از جهت بيش تر يا كم تر بودن گناه غيبت به نسبت زنا نيست بلكه بحث در باره سخت تر بودن پذيرش توبه غيبت كننده، نسبت به زنا كننده است.

منبع:

وسائل‏ الشيعه، ج 12، ص281.

الأمالي شيخ الطوسي، ص537

بیانات گهربار مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبري فرمودند: «معناي اتحاد بين ملت هاي اسلامي اين است که در مسائل مربوط به جهان اسلام همسو حرکت کنند و به يکديگر کمک کنند و در داخل اين ملت ها سرمايه هاي خودشان را بر عليه يکديگر به کار نبرند» 


منبع:حديث ولايت، ج 4، ص 262.

آیا می دانیددر مقابل جنگ با شیطان باید چه کرد ؟

آغاز هفته وحدت

بصیرت یعنی...

 "باسمه تعالی”

 

رهبر حکیم انقلاب، امام خامنه ‏ای درباره بصیرت می‏ فرمایند:

«یکى از مسائل مهم، مسئله‌ بصیرت است»

بصیرت در این دوران و در همه‌ دوران‏ها، به معناى این است که شما خط درگیرى با دشمن را تشخیص دهید؛ کجا با دشمن درگیرى است؟ بعضى‌ها نقطه درگیرى را اشتباه می‏کنند؛ خمپاره و توپخانه‌ خودشان را آتش می‏کنند به سمت یک نقطه‌اى که آنجا دشمن نیست، آنجا دوست است. بعضى‌ها رقیب انتخاباتى خودشان را «شیطان اکبر» به حساب مى‌آورند! شیطان اکبر آمریکاست، شیطان اکبر صهیونیسم است؛ رقیب جناحى که شیطان اکبر نیست،

صفحات: 1· 2

استغفار

حاج اسماعیل دولابی استاد بزرگ

هرجا غصه دارشدی استغفار کن ،استغفار امان انسان است به این کاری نداشته باش که چرا محزون شده ای،اذیتت کرده اند؟کناهی کردی؟…محزون که شدی استغفار کن چه غم خود را داشته باشیوچه غم مومنین را،استغفار غم ها رااز بین می برد همانطور که وقتی خطا می کنی همه صدمه می خورند ،مثلا وقتی چند نفر کفران می کنند به همه ضرر می رسد،استغفار که می کنی به همه ما سوای خودت نفع می رسانی.

حضور سبز

جلسه ای تحت عنوان مکارم الاخلاق در مدرسه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها بندرترکمن  با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا سید محمد حسن مشکوةدر جمع مدیر ،معاونین ،کادر و اساتید برگزار شد . 

آیت الله سید محمد حسن مشکوة بیان کرد :همیشه باید خائف باشیم زیرا بزرگترین لطفی که خدا به یک انسان می تواند عنایت کند این است که اورا هادی مردم قرار دهد و آن انساها پیامبران و ائمه اطهار می باشند کسانی که خداوند همه ی الطاف را در حق ایشان انجام داده است و هم اکنون خداوند همان الطاف را کم و بیش به ما عطا کرده است بنابراین خدا را هر چه سجده شکر به جا آوریم کم است . 

جایگاه علم در آیات قرآن

اسلام تنها دانشي را علم مي نامد كه جهت توحيدي داشته و برخوف و خشيت او بيافزايد. لذا قرآن كريم در آيه 28 سوره فاطر مي فرمايد: «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ؛ از ميان بندگان خدا، تنها عالمان از او مى‏ترسند.»(35)فاطر28 و در روايات متعددي از امام صادق (ع) نقل شده است كه فرمود: «كَفَى بِخَشْيَةِ اللَّهِ عِلْما؛ علم براي خشيت و ترس از خدا كافي

است.»بحارالأنوار، ج2، ص27)

 

اهتمام به دو اصل تولی و تبری

 

سیره عملی امام عسکری علیه السلام در صحنه های اجتماعی، نکات برجسته ای برای پیروان آن حضرت دارد. یکی از مهم ترین فرازهای سیره اجتماعی آن حضرت، توجه به دو اصل تولی و تبری می باشد. در موارد متعدد و مناسبت های به دست آمده، امام یازدهم علیه السلام شیعیان رابه دوستی اهل بیت علیهم السلام و بیزاری از دشمنان آنان ترغیب می نمود. به عنوان مثال روزی علی بن عاصم کوفی که مردی نابینا بود به محضر امام شرفیاب شد. او ضمن گفت و گو با حضرت، ارادت خالصانه خویش را به خاندان نبوت اظهار نموده وگفت: من از یاری عملی شما ناتوانم و به غیر از ولایت و محبت شما و بیزاری از دشمنانتان و لعن به آنان در خلوت ها سرمایه ای ندارم، با این حال وضعیت من چگونه خواهد بود؟ !

امام عسکری علیه السلام فرمود: پدرم از جدم رسول خدا روایت نمود که: «من ضعف علی نصرتنا اهل البیت و لعن فی خلواته اعداءنا بلغ الله صوته الی جمیع الملائکة… فاذا بلغ صوته الی الملائکة استغفروا له و اثنو علیه; هرکس توانایی یاری نمودن ما اهل بیت را نداشته باشد و در خلوت هایش به دشمنان ما لعنت بفرستد، خداوند صدای او را به همه فرشتگان می رساند… هنگامی که صدای او به فرشتگان برسد، آنان برای وی طلب آمرزش نموده و او را می ستایند.»

امام علیه السلام در ادامه می فرماید: آن فرشتگان می گویند: «اللهم صل علی روح عبدک هذا الذی بذل فی نصرة اولیائه جهده و لو قدر علی اکثر من ذلک لفعل; خدایا بر روح این بنده ات درود فرست که در یاری اولیائش تمام تلاش خود را انجام می دهد و اگر بیش از این توانایی داشت انجام می داد.» در این حال از طرف خدای سبحان ندا می آید که ای ملائکه من! من دعای شما را درحق این بنده ام اجابت کردم و بر روح او درود فرستادم و در ردیف ارواح ابرار و از بهترین بندگان برگزیده خویش گردانیدم.

 

احمدبن مطهر می گوید: یکی از شیعیان به امام عسکری علیه السلام نامه نوشته و در مورد ارتباط با واقفیه سؤال کرد. آن حضرت در جواب نوشت: «آن ها را دوست نداشته باشید، به عیادت مریض های آنان نروید، در تشییع جنازه هایشان شرکت نکنید، بر مرده هایشان نماز نخوانید و در این مورد فرقی نمی کند که کسی امامت یکی از امامان معصوم را انکار کند یا اینکه فردی که دارای مقام امامت از طرف خدانیست را جزء امامان معصوم بداند و یا (مانند مسیحیان) قائل به تثلیث باشد. بدانید که منکر آخرین امامان معصوم علیه السلام همانند انکار کننده امامان قبلی است و هرکس به تعداد امامان بیفزاید مثل کسی است که از امامان معصوم کم می کند.

منبع:بحارالانوار، ج 50، ص 316 و 317.

 الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 685.

سیره عملی امام حسن عسکری (زهد و ساده زیستی)

 

کامل بن ابراهیم مدنی در مورد زهد و ساده زیستی امام عسکری علیه السلام می گوید: جهت پرسیدن سؤالاتی به محضر آن حضرت شرفیاب شدیم. هنگامی که به حضورش رسیدیم، دیدم آن گرامی لباسی سفید و نرم به تن دارد. پیش خود گفتم: ولی خدا و حجت الهی خودش لباس نرم و لطیف می پوشد و ما را به مواسات و همدردی با برادران دینی فرمان می دهد و از پوشیدن چنین لباسی باز می دارد. امام در این لحظه تبسم نمود و سپس آستینش را بالا زد و من متوجه شدم که آن حضرت پوشاکی سیاه و زبر بر تن نموده است. آن گاه فرمود: «یا کامل! هذا لله و هذا لکم; این لباس زبر برای خداست و این لباس نرم که روی آن پوشیده ام برای شماست! 

منبع: مستدرک الوسائل، ج 3، ص 243. مستدرک سفینة البحار، ج 9، ص 220.

حضرت سکینه

حضرت سکینه، دختر ابى عبدالله الحسین (ع) و رباب، دختر امرء القیس است. نام اصلى وى، ” آمنه” یا ” امیمه” بود و مادرش رباب او را به ” سکینه” ملقّب ساخت.(منتهى الآمال، ج ۱، ص ۴۶۲ و وفیات الاعیان، ج۱، ص ۳۷۹)

این بانوى شریف علوى در دامن مهرانگیز پدر ارجمندش حضرت امام حسین (ع) و مادر گرانمایه‏اش حضرت رباب (س)و عمه بزرگوارش حضرت زینب کبرى(س) پرورش یافت و از راهنمایى و تربیت ناب برادرش حضرت على بن الحسین(ع)، معروف به زین العابدین در ایّام امامت آن بزرگوار، بهره ‏هاى وافر یافت.وى از زنان خردمند و داناى عصر خویش بود. علاوه بر بهره‏مندى کامل از حُسن جمال، از فضایل معنوى مانند تعّبد، تدیّن و تقواى الهى برخوردار بود و در زمینه شعر، سخنورى و فصاحت بیان از ممتازان عصر و خانه وى، همیشه مجمع ادبا، شُعرا و سخن سرایان عرب بود.(اعلام النّساء، ج ۲،ص ۲۰۲)درباره تاریخ تولدش، اطلاع دقیقى در دست نیست. امّا وى در واقعه عاشورا، دخترى رشید و بالغ بود.برخى از مورخان، وى را در واقعه کربلا، بین ده تا سیزده ساله خوانده‏اند. بنابراین تولدش باید میان سال‏هاى ۴۷ تا۵۰ قمرى باشد. او در مدینه و در اواخر عصر امامت حضرت امام حسن مجتبى (ع) دیده به جهان گشود.(شام، سرزمین خاطره‏ها، ص ۱۰۴)

آیین زندگی

خوش اخلاقی در اسلام

خوش خلقی در دین ما، بسیار سفارش شده تا جایی که گاهی تمام دین دانسته شده است. در حدیثی آمده است که: شخصى خدمت رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله رسید و روبروى حضرت قرار گرفت. سؤال كرد دین چیست؟ فرمود حسن خلق. سپس از طرف راست حضرت آمد عرض كرد دین چیست؟ فرمود حسن خلق. از طرف چپ آمد عرض كرد دین چیست؟ فرمود حسن خلق. از پشت سر حضرت آمد عرضه داشت دین چیست؟ حضرت برگشت بطرف او و فرمود آیا دین را نمى‏فهمى؟ دین این است كه خشم و غضب نكنى.

گاهی موجب کمال دانسته شده است: كامل‏ترین مؤمنان خوش‏خلق‏تر آنان است.

إِنَّ أَكْمَلَ الْمُؤْمِنِینَ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً(بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏68، ص 389، باب 92)

در روایاتی نیز آن را عبادتی بزرگ دانسته اند که ثواب نماز و روزه دائمی دارد. منْ كَفَّ غَضَبَهُ كَفَّ اللَّهُ عَنْهُ عَذَابَهُ وَ مَنْ حَسُنَ خُلُقُهُ بَلَّغَهُ اللَّهُ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ(عیون الاخبار،ج 2، ص 71)؛ هر كس خشم خود را نگهدارد خداوند عذاب خود را از او نگه مى‏دارد، و هر كس خلقش نیكو باشد خداوند پاداش روزه‏ گیر و نمازگزار را به او مى‏دهد.

برگی از سبک زندگی اجتماعی پیامبر اکرم (ص)

مردم‌داری
جاذبه‌ی شخصیتی هر کس، تا حد زیادی مرهون رفتار محبت‌آمیز او با مردم و ارزش قائل شدن برای انسان‌هاست. کسی که در غم و شادی، همراه مردم باشد و خود را از آنان جدا نداند، دل‌ها را فتح می‌کند. رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به تشییع جنازه می‌رفت و در دورترین نقطهٔ مدینه به عیادت مریض می‌پرداخت.[بحارالانوار، علامه مجلسى، مؤسسة الوفاء، بيروت ، ج ١۶، ص ٢٢٨.] گاهی فرزندان خردسال را به حضور پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌آوردند، تا به‌ عنوان تبرک، برای او از خدا خیر و نیکی طلب کند، یا نام‌گذاری کند. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به خاطر دل‌جویی بستگان آن فرزند، او را می‌گرفت و در دامن خویش می‌نهاد، گاهی اتفاق می‌افتاد که کودک همان‌جا ادرار می‌کرد، بعضی‌ها که حضور داشتند، بر سر فرزند داد می‌کشیدند و حضرت آن‌ها را نهی می‌کرد، آن‌گاه دعا یا نام‌گذاری را به پایان می‌برد و این گونه خویشاوندان آن نوزاد را خرسند می‌ساخت تا نپندارند که پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) از آن پیش‌آمد ناراحت و آزرده شده است. چون بیرون می‌رفتند، حضرت برخاسته، لباسش را آب می‌کشید.[مكارم الأخلاق، طبرسى، ص 25.، ص ٢۵]



امروز باید در جهت حکومت امام زمان(ع) کار و تلاش کنیم

 امروز باید در  جهت حکومت امام زمان(ع) کار و تلاش کنیم

ما که منتظر امام زمان هستیم، باید در جهتی که حکومت امام زمان(علیه الاف التحیة و الثناء و عجل‌الله تعالی فرجه) تشکیل خواهد شد، زندگی امروز را در همان جهت بسازیم و بنا کنیم. البته، ما کوچکتر از آن هستیم که بتوانیم آن گونه بنایی را که اولیای الهی ساختند یا خواهند ساخت، بنا کنیم؛ اما باید در آن جهت تلاش و کار کنیم.
مظهر عدل پروردگار، امام زمان(عج) است و میدانیم که بزرگترین خصوصیت امام زمان(علیه‌الصلاةوالسلام) - که در دعاها و زیارات و روایات آمده است - عدالت میباشد: «یملأ الله به الارض قسطا و عدلا».
رابطه‌ی قلبی و معنوی بین آحاد مردم و امام زمان(عج) یک امر مستحسن، بلکه لازم و دارای آثاری است؛ زیرا امید و انتظار را به طور دایم در دل انسان زنده نگه میدارد.

عوامل بازدارنده تعليم و تربيت اسلامي

دل انسان که لطيفه اي رباني است كانون درك و معرفت و نيز خواست ها و گرايش هاي متنوع است. روح آدمي در حالت تعادل از لطافت خاصي برخوردار است، دل مؤمن جايگاه ايمان، محبت ، خوف و رجاء ، رضا و مانند آن است. اما هنگامي انسان مرتكب خطا و گناهي مي شود تعادل وجودي او بهم مي خورد، رفته رفته لطافت اوليه را از دست مي دهد و دل، به نارسائيها و بيماريهاي گوناگون مبتلا مي گردد كه در نهايت قساوت قلب نتيجه آن است و بسياري از مواهب فطري و معنوي را از دست مي دهد بطوريكه نه رغبتي براي راز و نياز با خدا دارد و نه شوقي براي عبادت . بنابراين ريشه كمالات در درون او مي خشكد كه پيامبر اعظم(ص) مي فرمايد«دورترين مردم از خدا، شخص سخت دل است»

و در جاي ديگر حضرت مي فرمايد:

«اي اباذر اگر مرگ خويش را كه با شتاب بسراغت مي آيد ببيني از آرزوهاي دور و دراز دل زده مي شوي و ديگر فريب آن را نخواهي خورد».

در جاي ديگر حضرت مي فرمايد:

«هركس مي خواهد قساوت دل خود را ازبين برد بايد يتيمي را مورد محبت و نوازش خود قرار دهد. و از او دلجويي نمايد تا اينكه دل او به خواست خدا نرم شود چرا كه براي يتيم حقي است» و در روايتي ديگر آمده است : هركس يتيمي را بر سر سفره طعام خود نشاند و دست مهر بر سرش كشد دل او نرم شود. 

منبع:شيخ عباس قمي : سفينه البحار 

سیره اخلاقی امام رضا علیه السلام

 از دلائلی كه امام رضا علیه السلام نزد مردم، لباس خوب می‌پوشیدند این بود كه اگر ظاهر انسان تمیز و پاكیزه باشد، دیگران از دیدن این فرد لذت می‌برند و تحت تاثیر وی قرار می‌گیرند. هم چنان كه از دیدن یك انسان كثیف و آلوده حالشان دگرگون می‌شود، ایشان لباس زیبا و پاكیزه می‌پوشیدند تا مردم با دیدن ایشان درس نظم و پاكیزگی را در كنار ساده زیستی بیاموزند و از طرفی نشان دهند كه مومن از مال حلال در حدّ شأنش می‌تواند از امكانات این دنیا استفاده كند. همچنین نقل شده: در محیط خانه امام رضا علیه‌‌السلام آثاری از زندگی اشرافی وجود نداشت از زیور و زینت استفاده نمی‌كردند، مگر این كه خود را به عود هندی خام بخور می‌دادند. 

گوشه‌گیری از دنیا و ساده زیستی برجسته‌ترین صفات امام رضا علیه السلام بود. تمام راویان متفق القولند كه وقتی آن حضرت ولیعهد مامون شدند هیچ توجهی به جنبه قدرت و عظمت آن نداشتند. نقل شده زمانی كه امام رضا علیه السلام مجبور به پذیرفتن ولایت عهدی شدند، چون روز عید فرا رسید مامون برای خواندن نماز از امام علیه السلام دعوت به عمل آورده ایشان با ساده‌ترین پوشش و با لباسی كه مخصوص نماز عید بود حاضر شدند، این لباس عبارت بود از دو قطیفه روی لباس و عمامه سفیدی از كتان كه به سربسته بود كه یك طرف آن را به سینه و طرف دیگرش را میان دو شانه انداخته بودند عصایی به دست داشتند، در حالی كه كفش برپا نداشتند چون همراهان ایشان این وضعیت را دیدند آنان هم چون امام راه افتادند.

منبع: محمدبن محمد، مفید ارشاد، هاشم رسولی محلاتی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1378، ج 2، ص 372 – 373. 

روش های صحیح کودکان

فرزند شما ممكن است مشكلات متعددي داشته باشد ولي اگر شما بخواهيد همه موارد را باهم اصلاح كنيد، هرگز موفق نخواهيد شد. براي موفقيت بايد تنها يك مشكل را در نظر بگيريد و پس از حل آن به نوبت به مشكل ديگري بپردازيد. هدف‌تان را با كلمات ساده‌اي كه براي كودك قابل فهم باشد برايش توضيح دهيد و به او بگوييد در اين مورد خاص دقيقا چه انتظاري از او داريد، مثلا: مي‌خواهم قبل از آمدن سر سفره دست‌هايت را صابون بزني! سپس به پيشرفت‌هاي هرچند كوچك كودك در راه اصلاح رفتارش دقت كنيد، مثلا: قبلا اصلا صابون نمي‌زده و حالا يك‌مرتبه صابون زده است، هرچند توقع ما چهار مرتبه صابون در روز باشد و با واكنش‌هاي مثبت و تحسين‌آميز به او بفهمانيد كه رفتارش مناسب و مورد پسند است.

اهداف خود را متناسب با سن، شخصيت، توانايي، رشد عقلي و شرايط محيطي فرزندتان تعيين كنيد. همه كودكان در يك سن خاص وارد مرحله مشابهي نمي‌شوند و ميزان آموزش‌پذيري آنها نيز به يك ميزان نيست. با توجه به اينكه همه افراد يك‌جور نيستند و موقعيت‌ها نيز متفاوت است يك راه‌حل قطعي و مستقل براي هر مشكلي وجود ندارند. راه‌حلي كه امروز در مورد فرزندتان موثر است، ممكن است فردا تاثيرش را از دست بدهد يا روشي كه براي يكي از كودكان‌تان جواب مي‌دهد، شايد براي ديگري بي‌فايده باشد. اگر حوصله كنيد، مي‌توانيد حتي روش‌هاي ابتكاري و موثرتري خلق كنيد كه بنا به شرايط خاص شما طراحي شده باشد.

و در نهايت آنكه موفقيت والدين در تغيير رفتارهاي كودك نيازمند هماهنگي بين پدر و مادر است. پيش از هر اقدامي، رفتارهايي را كه مي‌خواهيد اصلاح كنيد، دقيقا مشخص كنيد و براي رفع آن برنامه‌اي هماهنگ طراحي كنيد. شما و همسرتان بايد پيش از دست زدن به هر كاري در مورد كودك‌تان اتفاق‌نظر داشته باشيد. وقتي تصميم خود را گرفتيد و روي برنامه اجرايي توافق كرديد، هر دو هماهنگ و يكسان عمل كنيد.

اربعین یعنی چهل منزل عزا

اربعین یعنی چهل منزل عزا
اربعین یعنی شبی بی انتها

اربعین یعنی غریبی ، بی کسی
اربعین یعنی همه دلواپسی

اربعین یعنی چهل منزل سفر
اربعین یعنی همه خوف و خطر

ایا حضرت زینب اولین فرد بود که اربعین به کربلا رفتند

 

در خصوص اربعين و آمدن اسرا به كربلا بايد گفت :
شهيد مطهري در اين خصوص كه اهل بيت امام حسين در روز اربعين به كربلا آمده اند باور دارد كه آن را عقل تایید نمی کند و در منابع دسته اول و معتبر نیامده است. ( حماسه حسینی، شهيد مطهري ج 1، ص 30. ناشر :صدرا )
برخی دیگر از مورخان هم به طور صریح و هم غیر صریح اين مطلب را انکار نموده‌اند.
شیخ مفید در «مسار الشیعه» آورده است:

صفحات: 1· 2

بسیج در نگاه امام خمینی (ره )

حضرت امام خمینی (ره): بسیجی یعنی متن مردم، آن مردمی که می توان امید دفاع از انقلاب را از آنها داشت. بسیج یک فرهنگ و یک حرکت فرهنگی است، بسیجی بلند همت است و خواسته او برای اعتلای کشور است، فرهنگ بسیجی ترکیبی است از ایمان عمیق، تلاش مخلصانه، هوشیاری، گذشت و ایثار. هفته بسیج، هفته بزرگداشت ارزش های اسلامی و انقلابی است. گرامی می داریم این هفته رو و به همه شما عزیزان، اساتید، دانشجویان و کارکنان به عنوان نیروهای بسیجی و مومن و حزب الهی

پیام به بسیجی

لبیک یا حسین علیه السلام

ازهمه دست کشیدم که تو باشی همه ام
باتو بودن زهمه دست کشیدن دارد……
منبع:خودم

هفته بسیج

بسیج یعنی سعادت ابدی

روحیه بسیجی و معرفت بسیجی باید فراگیر شود تا این کشور بتواند بار سنگینی را که بر دوش دارد که همان بار هدایت الهی و سعادت انسانهاست - به سرمنزل برساند، لذا بسیج تمام شدنی نیست.
بسیج یعنی یک فرهنگ

بعضى در میدان بسیج، خلوص و صفایشان مثل خورشید مى‌تابد و انسان را مجذوب مى‌کند. به‌هرحال، بسیج یک فرهنگ است؛ بسیج، یک ذهنیت برجسته و والا در جامعه‌ى ماست…شما آن نسلى هستید که اگر خوب عمل کردید، آینده‌ى این کشور را - صد سال، دویست سال یا بیشتر - تضمین خواهید کرد. همین بیدار شدن، همین حساس بودن، همین انگیزه داشتن، همین ایمان، همین امید، همین تکیه به هدایت الهى و اعتماد به کمک الهى، قواره‌ى اصلى بسیج است؛ این یک فرهنگ است. اگر این‌طور حرکت کنیم، خداى متعال کمک خواهد کرد. کمک الهى متعلق به همه‌ى خلایق است؛ به شرطى که خودشان را آماده‌ى دریافت این کمک کنند؛ دستشان را دراز کنند و این میوه را بچینند؛ از جا بلند شوند، همت کنند و از این میوه استفاده کنند؛ این، در اختیار همه است.

صفحات: 1· 2

بازگشت اهل بیت به کربلا

بازگشت اهل بیت به کربلا

در مورد زمان بازگشت اسرای اهل بیت به کربلا پس از واقعه عاشورا سه نظر مطرح است:

برخی معتقدند این زیارت در سال نخست روی نداده و بلکه به دلیل دوری مسافت، اصلا چنین زیارتی ممکن نبوده، زیرا پیمودن مسیر کوفه تا شام و سپس بازگشت به کربلا در مدت زمان ۴۰ روز، برای کاروان اسرای کربلا ممکن نبوده است. محدث نوریو شیخ عباس قمی طرفدار این نظریه هستند. علاوه بر این که گزارش معتبری نیز بر اثبات این رویداد در دست نیست.

صفحات: 1· 2

اربعین حسینی

Image result for ‫اربعین‬‎

500 × 331 - mihangram.com 

انتخاب نام زیبا برای کودک

 انتخاب نام زیبا برای کودک

نام کودک نقش مهمی در شخصیت او ایفا می‏کند. باید برای طفل نامی را انتخاب کرد که بعدها به خاطر آن مورد استهزأ و تحقیر قرار نگیرد و در آینده احساس حقارت نکند. نامی که یادآور وابستگی او به خداوند متعال بوده و نشانگر فرهنگ و مکتب او باشد. سیره عملی امام مجتبی علیه السلام در نامگذاری فرزندان خویش گواه روشنی بر توجه آن حضرت به این مهم می‏باشد. نام فرزندان پسر آن حضرت عبارتند از: حسن، زید، قاسم، عمرو، عبدالله، عبدالرحمن، حسین، طلحه و نام فرزندان دختر او عبارتند از:‌ام الحسن،‌ام الحسین، فاطمه،‌ام عبدالله،‌ام سلمه، رقیه.

منبع: لارشاد، ج 2، ص 16.

مي دانيم كه حضرت زينب (س)و حضرت اباالفضل (ع) كمتر از معصوم نيستند چرا جزء معصومين نيستند ؟

 مي دانيم كه حضرت زينب (س)و حضرت اباالفضل (ع) كمتر از معصوم نيستند چرا جزء معصومين نيستند ؟

عصمت در لغت به معناي منع كردن و باز داشتن است و به همين معنا در برخي از آيات و روايات به كار رفته است . (1)از ديدگاه آيات و روايات ، پيامبران و امامان از هر گونه گناه و خطايي در امان اند . براي بيان اين حقيقت الفاظ و تعابير گوناگوني به كار رفته كه واژه عصمت نيز يكي از آنهاست فاضل مقداد در تعريف عصمت ميگويد عصمت ، لطفي است كه خداوند در حق مكلفين به جاي مي آورد به گونه اي كه انگيزه اي براي ترك اطاعت و يا انجام معصيت در او باقي نمي ماند هر چند اين لطف توان انجام گناه را از وي نمي ستاند ، اسباب تحقق لطف الهي چنين است.

عصمت در لغت به معناي منع كردن و باز داشتن است و به همين معنا در برخي از آيات و روايات به كار رفته است . (1)از ديدگاه آيات و روايات ، پيامبران و امامان از هر گونه گناه و خطايي در امان اند . براي بيان اين حقيقت الفاظ و تعابير گوناگوني به كار رفته كه واژه عصمت نيز يكي از آنهاست فاضل مقداد در تعريف عصمت ميگويد عصمت ، لطفي است كه خداوند در حق مكلفين به جاي مي آورد به گونه اي كه انگيزه اي براي ترك اطاعت و يا انجام معصيت در او باقي نمي ماند هر چند اين لطف توان انجام گناه را از وي نمي ستاند ، اسباب تحقق لطف الهي چنين است.
الف : برخورداري از ملكه اي كه آدمي را از اقدام بر معاصي باز مي دارد .
ب: آگاهي كامل از پيامدهاي اعمال زشت و زيبا.
ج: ترس از مواخذه بر ترك اولي . پس اين تعريف عصمت مي باشد اين موهبت الهي كه با اختيار بدست آمده نزد عده خاصي مي باشد آنهم پيامبران و امامان چنانكه پيامبر اكرم «صلي الله عليه وآله» مي فرمايد( انا وعلي و الحسن و الحسين و سعه من ولد الحسين مطهرون معصومون) «من و علي و حسن و حسين و نه نفر از فرزندان حسين پاك و معصوم هستيم و در مورد حضرت زهرا «سلام الله عليه» تصريح خاص داريم (3) كه اين چهارده نفر معصوم از گناه مي باشند من جميع جهات عصمت دارند . و اين موهبت الهي مي باشد . كه مخصوص چهارده نفر است البته با اختيار خودشان با توجه به اين كه اختيار و آن اسباب موهبت كه بيان شد عصمت مقامي نيست كه در انحصار انبياء و ائمه قرار داشته دست ساير انسانها از رسيدن به آن كوتاه باشد بلكه ديگران نيز مي توانند به برخي از مراتب عصمت نه كل مراتب عصمت كه ائمه دارند يعني عصمت از گناه دست يابند كم هم نبوده اند عالمان با تقوا كه ساليان متمادي نه تنها از حرام بلك ه از امور مكروه نيز چشم پوشيدند . اين حقيقت را يعني عصمت از گناه، نه تمام مراتب عصمت را، برخي از علماي بزرگ براي حضرت عباس توجه و عنايت قرار داده اند .مرحوم شيخ محمد طه نجف در كتاب اتقان المقال مي گويد : او برتر از اين است كه در ميان انسانهاي معمولي ذكر شود . بلكه بايد به هنگام ذكر نام اهل بيت عصمت و طهارت از او ياد كرد (حضرت عباس ) آنچه كه از ناحيه خداي متعال انتخاب مي شودند مقام امامت است كه به اين دو بزرگوار عطا نشده است كه آنهم حكمت خودش را دارد .
علامه اردوبادي نيز درباره عباس(عليه السلام ) چنين عقيده دارد او مي گويد : عباس كه اهل قرآن و هدايت و دين و وابسته به اصحاب عباست ، اجلّ از اين است كه تيرش به هدف نخورد و بار گناه بر دوشش سنگيني كند .
اين نظريه را هيچ يك از علما درباره ابوالفضل العباس منكر نشده عصمت از گناه، هنگامي كه امام صادق «عليه السلام» قتل اورا هتك اسلام مي شمار ودر جايي كه امام سجاد «عليه السلام» مقام و مرتبه در حدي معرفي مي كند كه همه شهداء غبطه او مي خورند آيا ممكن است مقام او را پايين تر از مرتبه عصمت قرار داد .
از اين گونه تعبيرات در كلمات امامان معصوم كه كاملاً به دور از مبالغه است استفاده مي شود كه مقام ابوالفضل فوق مقام شهداي عالم و دون مقام امامان معصوم است البته مقام عصمت را براي علي اكبر و زينب كبري نيز مي توان استفاده كرد خلاصه اينكه حضرت عباس و زينب نوعي عصمت از گناه دارند .
منبع:
1- سوره هود آيه 43، ميزان الحكم ري شهري محمد ، ج6 ،ص342.
2- ارشاد الطالبين ، فاضل مقداد ، ص301و 302.
3- بحار الانوار علامه مجلسي ، ج25 ،ص 201.
4- قهرمان علقمه ، احمد بهشتي ، ص 103.

آیا حضرت زینب(س) جزو معصومان نیستند با این که پدر و مادر ایشان هر دو معصوم بودند؟

 آیا حضرت زینب(س) جزو معصومان نیستند با این که پدر و مادر ایشان هر دو معصوم بودند؟

الف:عصمت یعنی اینکه انسان به مرتبه ای از معرفت نائل شود که حقیقت و باطن گناه را مشاهده کند و چون انسان در این حالت با ملکوت هستی و جنبه‏های باطنی عالم در ارتباط هست، هرگز دچار اشتباه و خطا نمی‏شود. پس مصونیت از گناه و اشتباه، لازمه عصمت می‏باشد.

ب: گروهی از انسان ها ممکن است به مقام عصمت از گناه نائل شوند؛ اما عصمت از خطا و اشتباه مختص به انبیاء و ائمه علیهم السلام و بعضی از بندگان خاص خداوند است.

ج: اشخاصی که از اولیاء خداوند هستند؛ مانند حضرت عباس که به فرموده امام صادق(ع)؛ انبیاء در روز قیامت به مقام او غبطه می‏خورند و حضرت زینب(س)، معصوم از گناه هستند، اما عصمت از اشتباه در مورد آنان صادق نیست. اگر چه این گونه افراد با توجه به مقام معنوی و روحانیشان؛ به ندرت ممکن است دچار اشتباه شوند، اما نمی‏توان امکان اشتباه را در مورد آنان به کلی منتفی دانست.

د: تمام انبیاء الهی از آدم(ع) تا خاتم(ص) با حفظ مراتب و درجات متفاوتی که دارند؛ معصوم هستند، اما در مکتب حیاتبخش اسلام و از زمان پیامبر اکرم(ص) به بعد؛ تنها چهارده تن معصوم هستند و وقتی چهارده معصوم می‏گوییم، مقصود ما این معنا هست؛ نه انحصار تمام معصومین اعصار و امصار و نسل های تاریخ.

حضرت زینب علیها السلام به اعتراف همه تاریخ نویسان، آراسته به همه فضایل و خصلت های والای اخلاقی و الهی بودند و در سایه این کمالات به مرتبه ای از منزلت انسانی دست یافتند که شایستگی محرم راز الهی و امین ودایع امامت و ولایت بودن را حداقل در بخشی از عمر شریفشان به خود اختصاص دادند. حضرت این را به برکت عنایات خاص الهی و پاکی سرشت و نحوه تربیت و پرورش در دامن پیامبر صلی الله علیه وآله و فاطمه علیها السلام و امیرالمؤمنین علیه السلام و تلاش هایی که در راستای کسب سجایای اخلاقی و به جای آوردن عبادات و فرامین الهی انجام داده بود به دست آورد.

صفحات: 1· 2

ارزش کتاب

 فرهنگ، محوری‌ترین برگ هویتی یک ملت محسوب می‌شود و یکی از راه‌های مهم توسعه فرهنگی اهمیت دادن به مساله کتاب، کتاب‌خوانی و ترویج مطالعه در جامعه، خصوصا در میان جوانان و نوجوانان است. در واقع از شاخص‌های مهم توسعه‌یافتگی هر جامعه سرانه مطالعه، میزان تولید و مصرف اطلاعات و کالاهای فرهنگی در آن جامعه است و بنا بر اهمیت این مساله دولت‌ها و سیاست‌گذاران برنامه‌ریزی‌هایی در این رابطه صورت داده‌اند.

كتاب، موضوع بسيار مهمى است، اما وضع كنونى كتاب در كشور، متناسب با شأن، سابقه و داعيه فرهنگى ايران و هدف هاى ترسيم شده براى جمهورى اسلامى نيست. کتاب بهترین وسیله انتقال میراث ادبی از نسلی به نسل دیگر است و به انسان ها کمک می کند تا میراث فرهنگی و ارزش های دینی وتاریخی خود را بشناسد و به آن ارج نهند.

خانواده اولین بنیان تاثیرگذار در جامعه به شمار می رود. پدر و مادر نقش مهمی در شکل گیری عادات فرزندان خود دارند و نهادینه کردن عادت حسنه کتابخوانی از زیباترین عاداتی است که با تدبیر و آینده نگری والدین  منجر به تربیت نسلی کتابخوان می شود و بدین ترتیب برای کسب تجربه و دانش همیشه به کتاب خوب مراجعه می کند و در تنهایی ها و خلوت خود با کتاب انس می گیرد  و با بدترين و پرخسارت‌ترين تنبلى‌ها،  که تنبلى در خواندن كتاب است بیگانه است.

کتاب و کتابخوانی از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی

 

کتاب و کتابخوانی از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی

 

 

از آنجا كه تغییرات اساسی و بنیادین در هر جامعه، وابستگی كامل به همۀ نهادهای فكری و فرهنگی آن جامعه دارد، و نیز به دلیل اهمیت كارآیی و شدت تأثیرگذاری‌ای كه در مسائل فرهنگی مشهود است، می‌توان به این درك و دریافت رسید كه رهبران خردمند و جوامع‌ِ خواهان پیشرفت و اعتلاء، همواره باید نگران اوضاع فرهنگی خود باشند؛ چه آنكه هر تحول و جهش مطلوبی، در پرتو رشد فرهنگی حاصل می‌شود و به بار می‌نشیند.
خوشبختانه برخورداری فرهنگ ارزشمند ما از ریشه‌های قوی و مانا، نگرشها و پویشهای فرهنگی ما را قدرت و استحكام فزاینده‌ای می‌بخشد؛ زیرا ما با فرهنگی رشد كرده‌ایم كه تمامی جلوه‌های افتخارآفرین‍َش، نمودهای راستین فرهنگی‌اند. نخستین جلوۀ باشكوه چنین ارزشی را می‌توان در ابتدای برنامه‌های پیامبر عظیم‌الشأن اسلام یافت، كه رسالتش را با فرمان‌ِ «خواندن» از سوی خداوند آغاز می‌كند و پی می‌گیرد. در همین فرهنگ مقدس است كه خداوند یگانه، به قلم و حرمت آن سوگند یاد می‌كند و معجزۀ جاودانۀ آخرین سفیر الهی را یك كتاب آسمانی تشكیل می‌دهد.
این نشانه‌های روشن، به افزودۀ پیشینۀ پ‍ُربار فرهنگی ما، یعنی شمار كتابها و كتاب‌خانه‌ها و كتاب‌نگاران، و ظهور و وجود بزرگان و نام‌آوران و اهالی دانش و اندیشه و بینش در عرصۀ شكوفایی تمدن و گسترش فرهنگ مطلوب، ما را متقاعد می‌سازد كه «كتاب» را یكی از برترین، زیباترین و مهم‌ترین تجلیات فرهنگی بدانیم و آن را از گران‌سنگ‌ترین پدیده‌ها و میراث بشری به شمار آوریم.
كتاب، حتی در روزگار پیشرفتهای چشمگیر بشر در عرصه‌های دانش و نوآوری و فرهنگ، نه تنها اهمیت خود را از دست ننهاده، كه ابعاد گسترده‌تر و تازه‌تر و جلوه‌هایی پایدارتر یافته است. بی‌گمان، آنان كه گامهای بلندی در وادی پیشرفتهای گوناگون برداشته‌اند، هرگز با كتاب و كتابخوانی بیگانه نبوده‌اند و یا اقبالی اندك بدان نداشته‌اند؛ بلكه مطالعه را به عنوان یك عنصر اصلی و ضروری در زندگی خود دانسته‌اند.
كتاب باید والاترین جایگاه را در گستره‌های فردی و اجتماعی دارا باشد؛ حال آنكه سوگمندانه و به دلایلی گوناگون، اكنون كتاب از چنین موقعیتی به شایستگی در جامعۀ ما برخوردار نیست و هنوز مطالعه به عنوان یك نیاز دایمی برای همگان مطرح نمی‌باشد. این مسئله، با توجه به چنان پیشینۀ درخشان و درك ضرورتها و نیازهای این زمان، درخور تأمل فراوان است و بازنگری آن باید از اولویتهای زندگانی ما باشد.
عنایت به این مهم، به‌ویژه با اهتمام و تأكیدی كه مقام معظم رهبری به طور مداوم در زمینۀ رشد و گسترش فرهنگ كتاب و كتابخوانی در جامعه دارند، از یك‌سو، و به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی ، باعث فراهم آمدن این مجموعه (حاوی گوشه هایی از نگرش رهبر معظّم انقلاب اسلامی به موضوع کتاب و کتابخوانی) شد . امید است كه تدوین این مجموعه، دست‌مایۀ اندیشیدن‌ِ هر چه بیشتر به اهمیت موضوع شود و شور و رغبت به مطالعه را در دلهای همگان برانگیزاند و به زدودن گرد فراموشی یا غفلت از چهرۀ كتاب و كتابخوانی مدد برساند؛ چندان كه كتاب هماره بر چكاد اندیشه‌ها و دلها بدرخشد و پیوسته بر ستیغ زندگانی در تجلی و نورافشانی بماند.

تعلیم وتربیت در سیره پیامبر خدا صلی الله علیه واله

پیامبر اکرم ص باحضور جدی خود درمیان مردم و اشتغال به اموزش وپرورش انها باشیوه ها وابزار گوناگون سعی درنهادینه کردن این رفتار درمیان جامعه داشتند اگر ایشان می توانستند جامعه جاهلی جزیره العرب رابه امردانش وادب اسلامی متخلق سازند وفرهنگ عمومی راکیفیت بخشند به خوبی می توانستند دیگر موانع سدراه اسلام راازبین ببرند.ایشان به همین دلیل درهرشرایطی به چنین کارعظیمی دست می یازیدند.چنان که در جنگ بدر هنگامی که تعدادی ازنیروهای سپاه مکه به اسارت مسلمانان درامدند دستوردادندتاهر اسیر که به ده تن از کودکان مسلمان نوشتن بیاموزدپس ازمهارت یافتن ان کودکان ازاد شود.
منبع: ابن سعد طبقات الکبری. ۱۳۷۴ج۲ص۲۰
کتاب سال تبلیغ

زيارت پياده

غير ازعشق و محبت، که پاي زائر را پياده به مرقد امام حسين‏عليه السلام مي‏کشاند و رنج ‏سفر و خوف و خطر را به جان مي‏خرد، پياده روي براي زيارت سيد الشهدا، ثواب بسيار دارد و مورد تاکيد پيشوايان دين است. امام صادق‏«ع‏» فرموده است:«من خرج من منزله يريد زيارة قبرالحسين بن علي‏«ع‏» ان کان ماشيا کتبت له بکل خطوة حسنة و محا عنه سيئة…» هر کس به قصد زيارت امام حسين‏«ع‏»، پياده از خانه‏اش خارج شود، خداوند در مقابل هر گام، براي او حسنه‏اي مي‏نويسد و گناهي از او مي‏زدايد.

منبع: بحارالانوار،ج 98، ص 28/ المزار، شيخ مفيد، ص30.

ویژگی های عصر ظهور،

یکی از  ویژگی های عصر ظهور، پدیدار گشتن رشد معرفتی و دانشی انسان است. البته این سخن به این

معنا نیست که بشر پیش از ظهور، اندیشه، تعقل، تلاش و جستجو برای دست یابی به حقیقت را نداشته

است، بلکه منظور این است که بندها گسیخته و دیده ها گشوده خواهد شد. امام باقر_ علیه السلام می

فرمایند: « إذا قام قائمنا وضع الله یده علی رؤوس العباد،فجمع بها عقولهم و کلمت به أحلامهم » هنگامی که

قائم ما قیام کند، دست خدایی اش را بر سر بندگان می نهد، از آن پس خردها و دانش های آنان به هم می

پیوندد و کمال می یابد.(بحارالانوار،ج 52)

رفت و آمد ملائکه بین حرم امام حسین علیه السّلام تا آسمان

 

امام صادق(ع):رفت و آمد ملائکه بین حرم امام حسین علیه السّلام تا آسمان

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

بین قبر امام حسین علیه السّلام تا آسمان ملائکه و فرشتگان در آمد و شد و نزول و صعود مى‏ باشند

 

متن روایت:

عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا بَیْنَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع إِلَى السَّمَاءِ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِکَةِ.

[کامل الزیارات، ص: 114]

 

عدد «اربعین‌» در متون دینی‌

 عدد «اربعین‌» در متون دینی‌

یکی از تعبیرهای رایج عددی‌، تعبیر اربعین است که در بسیاری از موارد به کار رفته است‌. یک نمونه آن که سن‌ّ رسول خدا(ص‌) در زمان مبعوث شدن‌، چهل بوده است‌. گفته شده که عدد چهل در سن انسانها، نشانه بلوغ و رشد فکری است‌. گفتنی است که برخی از انبیاء در سنین کودکی به نبوّت رسیده‌اند.از ابن عباس (گویا به نقل از پیامبر (ص‌)) نقل شده که اگر کسی چهل ساله شد و خیرش بر شرش غلبه نکرد، آماده رفتن به جهنم باشد. در نقلی آمده است‌ که‌، مردمان طالب دنیایند تا چهل سالشان شود. پس از آن در پی آخرتخواهند رفت‌. در قرآن آمده است «میقات‌» موسی با پروردگارش در طی چهل روز حاصل‌شده است‌. در نقل است که‌، حضرت آدم چهل شبانه روز بر روی کوه صفا درحال سجده بود. (مستدرک وسائل ج 9، ص 329) در باره بنی اسرائیل هم آمده که‌ برای استجابت دعای خود چهل شبانه روز ناله و ضجّه می‌کردند. (مستدرک ج 5،ص 239) در نقلی آمده است که اگر کسی چهل روز خالص برای خدا باشد، خداوند او را در دنیا زاهد کرده و راه و چاه زندگی را به او می‌آموزد و حکمت ‌را در قلب و زبانش جاری می‌کند. 

وای بر ما..........

آموزش وبلاگ نویسی

دوره آموزشی وبلاگ نویسی

در مدرسه علمیه فاطمه الزهراء(سلام الله علیها) بندرترکمن دوره آموزشی وبلاگ نویسی(مرحله دوم ) برا ی طلاب در حال تحصیل برگزار گردید.

به همت معاون فرهنگی این مدرسه آموزش ساخت وبلاگ، نحوه بارگزاری مطالب در فضای وبلاگ ،قالب  و پوسته وبلاگ برگزار شد .

ام لیلا کشیری تاکید کرد:طلاب بایستی در فضای مجاز ی زینبیون تجمع یابند و عضو شو ند تا با بارگزاری مطالب در این تجمع اطلاعاتی را در اختیار اعضاء تجمع  قرار داده ؛و از اطلاعات و تجربیات اعضای دیگر در این تجمع برخوردار شوند.

جود و سخاوت حضرت زینب (س)

جود و سخاوت حضرت زینب (س)

 روزى میهمانى براى امیرالمؤ منین (ع) رسید.

آن حضرت به خانه آمده و فرمود: اى فاطمه، آیا طعامى براى میهمان خدمت شما هست؟

عرض کرد: فقط قرض نانى موجود است که آن هم سهم دخترم زینب مى‌باشد.

زینب (س) بیدار بود. عرض کرد: اى مادر، نان مرا براى میهمان ببرید، من صبر مى کنم.

طفلى که در آن وقت، چهار یا پنج سال بیشتر نداشته و این، حکایت جود و کرم او باشد، چگونه کسى مى تواند به عظمت آن بانوى عظمى پى ببرد؟

منبع:(ریاحین الشریعه ، ج ۳ ص ۶۴)

13آبان

 

امام خمینی(ره)

«دانشجویان مسلمان و مبارزی که لانه جاسوسی را اشغال کرده­اند، با عمل انقلابی خودشان ضربه­ای بزرگ بر پیکر امریکای جهان­خوار وارد نمودند و ملت را سرافراز کردند».

«… آن روزی که این جوان­های بیدار عزیز ما این لانه جاسوسی را گرفتند، این شیاطین به دست وپا افتادند».

«اگر این لانه جاسوسی اینجا بود، شاید ایران را به تباهی می­کشید».

«… جوان­هایی که می­خواستند از زیر یوغ امریکا و قدرتمند دنیا بیرون بروند و خودشان برای خودشان کشورشان را اداره کنند، مورد اهانت واقع شدند و تقصیرشان این بود که لانه جاسوسی را گرفتند».

«… ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پرونده­های همکاری آنان با امریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد».

منبع:سخنرانی امام خمینی، 4/12/58 ؛ به نقل از: نرم افزار به سوی نور

 سخنرانی، 13/4/1360.

 سخنرانی، 13/8/1361.

 سخنرانی، 1/3/1362.

 سخنرانی، 2/1/1368

 

کفر را به جای ایمان برگزیدن

کفر را به جای ایمان برگزیدن

“…ومن یتبدل الکفر بالایمان فقد ضل سواالسبیل”

وهر که کفر را به جای ایمان انتخاب کند پس بی گمان از راه راست منحرف شده و به گمراهی روی آورد است  .

سوره بقره آیه 108

بر قلّه دانش

بر قلّه دانش

زينب كبرى‏ بانويى سرشار از بينش و بصيرت بود كه با سيره و سخن خود «فرهنگ برهنگى» و «برهنگى فرهنگى» ديروز و امروز را به خوبى مورد تعرّض قرار داد؛ الگويى ماندگار از شخصيت عظيم خويش به يادگار گذارد و معيارهاى حركت ارزشى و ضدارزشى را براى هميشه ترسيم كرد.
برترين درجه علم، علمى است كه از ذات الهى به انسان افاضه مى‏شود كه به تعبير قرآن مجيد، علم «لَدُنّى» نام دارد: «و عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلماً(1)»: «علم فراوانى از نزد خود به او (حضرت خضر) آموختيم». حضرت زينب‏ عليها السلام به شهادت امام سجادعليه السلام، داراى چنين علمى بود كه خطاب به عمّه‏اش فرمود:
«أنْتِ بِحَمْدِاللَّه عالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ و فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَةٍ»

صفحات: 1· 2

سركشي از بازماندگان شهيدان كربلا

 

سركشي از بازماندگان شهيدان كربلا

“زينب كبري(س) در دوران رهبري كاروان آزادگان سرافراز انقلاب عاشورا، از كربلا تا به كوفه و پس از آن تا شام و سپس تا مدينه از بازماندگان شهيدان كربلا سرپرستي و پرستاري و سركشي مي كرد و سنگ صبور آنان و پناهگاه كودكان و زنان بود و با تمام توان و نيروي خويش به آنان كمك مي نمود و آنان را دلداري مي داد و مشكلاتشان را برطرف مي نمود و به سلامتي، پوشيدگي، رفع گرسنگي و تشنگي آنان توجه ويژه و تأكيد داشت و سرانجام مبارزان و آزادگان همراه انقلاب حسيني را به وطن خويش بازگرداند. علاوه بر آنچه ذكر شد، در مدينه نيز بازماندگان و بستگان شهيدان كربلا را فراموش نكرد و غمخوار و مددكار و ياور آنان ماند.

زينب(س) هنگامي كه از كربلا به مدينه بازگشت، به ملاقات و ديدار ام البنين، مادر چهار شهيد بزرگوار كربلا، عباس، جعفر، عبدا… و عثمان شتافت و پس از آن هم تا زنده بود همواره روزهاي عيد نيز از وي ديدار مي كرد.

منبع:تداوم انقلاب عاشورا با رهبري زينب كبري(س)، محمدرضا جواهري، ص 62-61

ماه صفر دومین ماه قمری است








Document>
Normal
0
false



false
false
false

EN-US
X-NONE
AR-SA
























Styles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true”
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Normal">dden="false”
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>


















UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Title">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtitle">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Strong">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” Name="Table Grid">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="No Spacing">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 1″>

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="List Paragraph">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Quote">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Quote">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Book Title">





هر یک از روزهای سال، روز خداست و انسان می‌تواند در آن روز برای موفقیت خویش، تلاش کند و برای نزدیکی به خدای سبحان و فراهم آوری خرسندی وی، عبادت کند، تصدّق نماید و خدمت به مردم کند.

وّل ماه صفر: آغاز جنگ صفّین، مطابق نقل مورّخان در سال 37 هجرى است. جنگ صفّین از سوى امیرمؤمنان(علیه السلام) و لشکریانش، در برابر معاویه و سپاه غارتگر شام، آغاز شد و مدّت 110 روز طول کشید.

Description: تقویم شیعه

اوّل ماه صفر: آغاز جنگ صفّین، مطابق نقل مورّخان در سال 37 هجرى است.[بحارالانوار، جلد 32، صفحه 458 و شرح ابن ابى الحدید، جلد 4، صفحه 29. (البته مطابق نقل دیگر، واقعه صفین در ماه ذى الحجه] جنگ صفّین از سوى امیرمؤمنان(علیه السلام) و لشکریانش، در برابر معاویه و سپاه غارتگر شام، آغاز شد و مدّت 110 روز طول کشید،[ مروج الذهب، جلد 2، صفحه 527. ولى مطابق نقل ارشاد القلوب دیلمى (جلد 2، صفحه 248) این جنگ 18 ماه طول کشید. ]
و در آستانه شکست لشکر شام، عمرو عاص خدعه اى به کار زد و قرآن ها را بر سر نیزه کردند و داستان تأسّف بار حکمین پیش آمد{ پیام امیرالمؤمنین، جلد 1، صفحه 392.}

صفحات: 1· 2

نسب حضرت مهدی(عجل‌الله‌فرجه‌الشریف)

نسب حضرت مهدی(عجل‌الله‌فرجه‌الشریف)
امام حسین(علیه‌السلام) بارها حضرت مهدی(علیه‌السلام) را نهمین امام از نسل خود معرفی کرده است. آن حضرت در پاسخ شخصی که از تعداد ائمه سوال کرد، عدد ائمه را با عدد نقباء بنی اسرائیل یکی دانست. و پس از آن به درخواست آن شخص نام تک تک آن‌ها را ذکر کرد، تا این‌که به نام امام زمان(علیه‌السلام) رسید، فرمود: «بعد از او(امام عسکری(علیه‌السلام)) فرزندش خلیفه و جانشین او مهدی(عجل‌الله‌فرجه‌الشریف) است که فرزند نهم من است». او در موارد دیگری نیز به این حقیقت که امام مهدی(علیه‌السلام) از نسل او است اشاره می‌کند. آن حضرت می‌فرماید: «نهمین فرزندم، قائم ما اهل بیت(علیهم‌السلام) است».

 

منبع:ان اعرابیا قال له: اخبرنی عن عدد الائمه بعد رسول الله،. قال(علیه‌السلام): اثنا عشر عدد نقباء بنی اسرائیل. قال فسمهم لی. فاطرق الحسین ملیا ثم رفع راسه و قال: نعم اخبرک یا اخاالعرب ان الامام و الخلیفه بعد رسول الله، ابی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه‌السّلام، و الحسن و انا و تسعة من ولدی، منهم علی ابنی و بعده محمد ابنه و بعده جعفر ابنه، و بعده موسی ابنه، و بعده علی ابنه، و بعده محمد ابنه، و بعد علی ابنه، و بعده الحسن ابنه، و بعده الخلف المهدی و هو التاسع من ولدی یقوم بالدین فی اخر الزمان. حرعاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۲، ص۵۵۶، باب۹، فصل۲۷، ح۵۷۳.

حضرت زینب و ارام کردن رقیه

 سختى هاى خرابه ، حضرت رقيه را بسيار ناراحت كرده بود. يكسره بهانه بابا مى گرفت و به عمه اش زينب (سلام الله عليها) مى گفت : بابايم كجاست ؟ عمه اش براى اينكه رقيه را آرام كند، به او مى گفت : پدرت به سفر رفته است .

شبى در خرابه شام ، رقيه از اين گوشه به آن گوشه مى رفت ، ناله مى زد، بهانه مى گرفت ، گاه خشتى بر مى داشت و زير سر مى گذاشت ، گاه بهانه خانه و كاشانه مى گرفت و يا بابا، بابا مى زد. زينب (سلام الله عليها) آن نازدانه را به دامن گرفت تا او را آرام كند. و رقيه در بغل عمه خوابش برد. در عالم رؤ يا پدر را به خواب ديد. امام حسين (عليه السلام) با بدنى پر از زخم و جراحت به ديدار رقيه آمده بود در همان خواب ، دامان پدر را گرفت و گفت : بابا جان كجا بودى ؟ بابا چرا احوال بچه هاى كوچكت را نمى پرسى ؟ بابا چرا به درد ما رسيدگى نمى كنى ؟!
زينب ديد رقيه در خواب حرف مى زند، رو به زنان حرم گفت : اى اهل بيت ! ساكت باشيد. نور ديده برادرم خواب مى بيند. بگذاريد ببينم چه مى گويد؟
همه زنان آرام شدند. گوش به سخنان رقيه نشستند. گويا ماجراى سفر از كربلا تا كوفه و از كوفه تا شام را براى پدر حكايت مى كند:
((بابا، صورتم از ضرب سيلى شمر كبود شده است . بابا، مرا در بيابانها، ميان آفتاب نگه داشتند. بابا، كتف عمه ام از كعب نيزه ها و ضرب تازيانه ها كبود گرديده است . بابا ما در اين خرابه چراغ نداريم فرش نداريم . دخترت به جاى متكا، بر زير سر، خشت مى گذارد…))

منبع: لهوف ، ص 197.

فرياد زينب (سلام الله عليها) در مجلس يزيد

 

فرياد زينب (سلام الله عليها) در مجلس يزيد

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
وقتى اسيران را وارد مجلس يزيد (حرام زاده ) كردند، حضرت امام زين العابدين (عليه السلام) خطاب به يزيد فرمود: اى يزيد، اگر جد ما، ما را به اين حالت ديده و از تو مى پرسيد كه عترت مرا چرا به اين حال به مجلس حاضر كرده اى ، چه در جواب مى گفتى ؟!
يزيد چون اين سخن بشنيد، امر كرد كه غل و قيدها را از پيكر او برداشتند و اذن داد كه زنان بنشينند و به روايتى سوهانى خواست و به دست خودش با آن سوهان آهنى را كه بر گردن امام سجاد (عليه السلام) بود بريد و گفت : مى خواهم كه كسى ديگر را بر تو منتى نباشد. سپس دستور داد تا طشت طلايى حاضر كردند و سر امام حسين (عليه السلام) را در آن گذاشتند.
پس چون زينب (سلام الله عليها) يزيد را ديد كه چنين كرد، فرياد ((يا حسيناه ، يا حبيب رسول الله )) برآورد و گفت : يا اباعبدالله ، گران است بر ما كه تو را به اين حال ببينم و گران است بر تو كه ما را به اين حالت مشاهده نمايى .
پس از سخنان زينب (سلام الله عليها) دست دراز كرد و روپوش را از سر برداشت ، ناگاه نورى از آن ساطع شد و به آسمان بلند شد و همه حاضران را مدهوش ساخت . نيز به روايتى ، آن لبها حركت كرده و شروع به خواندن قرآن نمود و گويا اين آيه شريفه را خواند: ((و سيعلم الذين ظلموا اى منقلب ينقلبون ))
يزيد چون ديد رسوا مى شود و خواست امر را بر حضار مشتبه سازد، چوب خيزرانى را كه در دست داشت بر لب و دندان امام حسين (عليه السلام) زد.

منبع:سوره شعرا، آيه 227
- تذكرة الشهداء، ملاحبيب كاشانى ، ص ‍ 417.

امان از دل زینب

در حماسه حسينى آن كسى كه بيش از همه اين درس را آموخت و بيش از همه اين پرتو حسينى بر روح مقدس او تابيد، خواهر بزرگوارش زينب (سلام الله عليها) بود. راستى كه موضوع عجيبى است: زينب با آن عظمتى كه از اول داشته است -و آن عظمت را در دامن زهرا عليها السلام و از تربيت على عليه السلام به دست آورده بود- در عين حال زينب بعد از كربلا با زينب قبل از كربلا متفاوت است، يعنى زينب بعد از كربلا يك شخصيت و عظمت ‏بيشترى دارد.

ما مى‏بينيم در شب عاشورا زينب يكى دو نوبت ‏حتى نمى‏تواند جلوى گريه‏اش رابگيرد. يك بار آنقدر گريه مى‏كند كه بر روى دامن حسين بيهوش مى‏شود و حسين عليه السلام با صحبتهاى خودش زينب را آرام مى‏كند: «لا يذهبن حلمك الشيطان‏» خواهر عزيزم! مبادا وساوس شيطانى بر تو مسلط بشود و حلم را از تو بربايد، صبر و تحمل را از تو بربايد. وقتى حسين به زينب مى‏فرمايد كه چرا اين طور مى‏كنى، مگر تو شاهد و ناظر وفات جدم نبودى؟ جد من از من بهتر بود، پدر ما از ما بهتر بود، برادر همين طور، مادر همين طور، زينب با حسين اينچنين صحبت مى‏كند: برادرجان! همه آنها اگر رفتند بالاخره من پناهگاهى غير از تو داشتم، ولى با رفتن تو براى من پناهگاهى باقى نمى‏ماند.

اما همينكه ايام عاشورا سپرى مى‏شود و زينب، حسين عليه السلام را با آن روحيه قوى و نيرومند و با آن دستور العمل‏ها مى‏بيند، زينب ديگرى مى‏شود كه ديگر احدى در مقابل او كوچكترين شخصيتى ندارد. امام زين العابدين (ع) فرمود: ما دوازده نفر بوديم و تمام ما دوازده نفر را به يك زنجير بسته بودند كه يك سر زنجير به بازوى من و سر ديگر آن به بازوى عمه‏ام زينب بسته بود.

مى‏گويند تاريخ ورود اسرا به شام دوم ماه صفر بوده است. بنا بر اين بيست و دو روز از اسارت زينب گذشته است، بيست و دو روز رنج متوالى كشيده است كه با اين حال او را وارد مجلس يزيد بن معاويه مى‏كنند، يزيدى كه كاخ اخضر او (يعنى كاخ سبزى كه معاويه در شام ساخته بود) آنچنان بارگاه مجللى بود كه هر كس با ديدن آن بارگاه و آن خدم و حشم و طنطنه و دبد به، خودش را مى‏باخت. بعضى نوشته‏اند كه افراد مى‏بايست از هفت تالار مى‏گذشتند تا به آن تالار آخرى مى‏رسيدند كه يزيد روى تخت مزين و مرصعى نشسته بود و تمام اعيان و اشراف و اعاظم سفراى كشورهاى خارجى نيز روى كرسيهاى طلا يا نقره نشسته بودند. در چنين شرايطى اين اسرا را وارد مى‏كنند و همين زينب اسير رنج ديده و رنج كشيده، در همان محضر چنان موجى در روحش پيدا شد و چنان موجى در جمعيت ايجاد كرد كه يزيد معروف به فصاحت و بلاغت را لال كرد. يزيد شعرهاى ابن زبعرى را با خودش مى‏خواند و به چنين موقعيتى كه نصيبش شده است افتخار مى‏كند. زينب فريادش بلند مى‏شود: «ا ظننت ‏يا يزيد حيث اخذت علينا اقطار الارض و افاق السماء فاصبحنا نساق كما تساق الاسارى ان بنا على الله هوانا و بك عليه كرامة؟» اى يزيد! خيلى باد به دماغت انداخته‏اى (شمخت‏بانفك!). تو خيال مى‏كنى اينكه امروز ما را اسير كرده‏اى و تمام اقطار زمين را بر ما گرفته‏اى و ما در مشت نوكرهاى تو هستيم، يك نعمت و موهبتى از طرف خداوند بر توست؟! به خدا قسم تو الآن در نظر من بسيار كوچك و حقير و بسيار پست هستى و من براى تو يك ذره شخصيت قائل نيستم.

ببينيد، اينها مردمى هستند كه بجز ايمان و شخصيت روحى و معنوى همه چيزشان را از دست داده‏اند. آن وقت ‏شما توقع نداريد كه شخصيتى مانند شخصيت زينب چنين حماسه‏اى بيافريند و در شام انقلاب به وجود بياورد؟ همان طور كه انقلاب هم به وجود آورد.

يزيد مجبور شد در همان شام حرف خودش را عوض كند و اسرا را محترمانه به مدينه بفرستد، بعد تبرى كند و بگويد:«خدا لعنت كند ابن زياد را، من چنان دستورى نداده بودم، او از پيش خود اين كار را كرد.» چه كسى اين كار را كرد؟ زينب چنين كارى را كرد.

در آخر جمله‏ هايش اين طور فرمود: «يا يزيد! كد كيدك و اسع سعيك ناصب جهدك فو الله لا تمحوا ذكرنا و لا تميت وحينا». زينب عليها السلام به كسى كه مردم با هزار ترس و لرز به او «يا امير المؤمنين‏» مى‏گفتند، خطاب مى‏كند كه يا يزيد! به تو مى‏گويم: هر حقه‏اى كه مى‏خواهى بزن و هر كارى كه مى‏توانى انجام بده اما يقين داشته باش كه اگر مى‏خواهى نام ما را در دنيا محو كنى، نام ما محو شدنى نيست، آن كه محو و نابود مى‏شود تو هستى.

چنان خطبه‏اى در آن مجلس خواند كه يزيد لال و ساكت‏ باقى ماند و خشم، سراسر وجود آن مرد شقى و لعين را فرا گرفت و براى اينكه دل زينب را آتش بزند و زبان او را ساكت كند و براى اينكه زينب منقلب بشود، دست ‏به يك عمل ناجوانمردانه زد: با عصاى خيزران خود به لب و دندان ابا عبد الله اشاره كرد.

“لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم”

منبع: بنقل از مجموعه آثار استاد شهید مرتضی مطهری، ج 17.

یازینب

اینستاگرام

اینستاگرام یکی از شبکه های اجتماعی معروف در ایران است این شبکه اجتماعی قابلیت فراوانی را در قالب پیام رسانی از طریق عکس و فیلم برای کاربر خود فراهم آورده است به لحاظ ذاتی این شبکه به علت ماهیت خود یعنی انتشار و اشتراک گذاری عکس ها و فیلم های افراد توانایی بالایی در هدایت و تاثیر گذاری بر افکار عمومی از طریق رهبران فکری را داراست.

اینستاگرم یا اینستاگرام این امکان را به کاربران خود می دهد که عکس ها و ویدئو های خود را در دیگر شبگه های اجتماعی نظیر فیس بوک ،توییتر ،تامبلر و فلیکر به اشتراک بگذارد این شبکه در تاریخ 14مهر1389 توسط کوین سیستروم و مایک کریگر راه اندازی شد وبه لحاظ امنیتی بر اساس پروتکل httpsتنظیم شده است و جز مالک یا مالکان آن افراد دیگری توانایی ویرایش محتوای ارسالی توسط کاربران را ندارند.

در حال حاضر اینستاگرام از نظر وب گاه الکسا رتبه 20در جهان و رتبه 15 را در ایران دارا است ازجمله قابلیت های این شبکه اجتماعی دراختیار گذاشتن اشتراک گذاری عکس و فیلم های کوتاه کمتر از یک دقیقه برای کاربر خود است .

منبع:طنین اندیشه ،ص12

کرامات زینبی (شفاى درد چشم)

شفاى درد چشم

علامه حاج میرزا حسین نورى ، صاحب كتاب مستدرك، از سید محمد باقر سلطان آبادى ، كه از بزرگان و شخصیتهاى با كمال بود، نقل مى كند كه گفت : 
من در بروجرد به بیمارى شدید درد چشم مبتلا شدم ، چشم راستم ورم كرد و به طورى ورم بزرگ شد كه سیاهى چشمم پیدا نبود، و از شدت درد، خواب و آرامش نداشتم ، نزد همه پزشكان رفتم ، و مداواى آنها بى نتیجه ماند، و آنها از درمان آن ، اظهار ناتوانى كردند. 
بعضى مى‌گفتند تا شش ماه باید تحت درمان باشى ، و بعضى مى‌گفتند تا چهل روز نیاز به درمان است . 
بسیار محزون و غمگین بودم ، تا اینكه یكى از دوستان به من گفت: بهتر است كه به زیارت قبر منور ابا عبدالله الحسین (ع) بروى، و از آن حضرت شفا بگیرى ، من عازم هستم ، بیا با من با هم به كربلا برویم . 
گفتم با این حال چگونه سفر كنم ، مگر طبیب اجازه بدهد. به طبیب مراجعه كردم ، گفت: براى تو سفر روا نیست ، اگر مسافرت كنى ، به منزل دوم نمى رسى ، مگر اینكه به طور كلى نابینا مى شوى . 
به خانه بازگشتم ، یكى از دوستانم به عیادت آمده ، و گفت : بیمارى چشم تو را جز خاك كربلا و تربت شهدا شفا نبخشد، در ضمن شرح حالش را گفت كه نه سال قبل مبتلا به تپش قلب بود، و از درمان همه پزشكان ماءیوس شد، و تنها از تربت امام حسین (ع ) شفا یافت . 
من با توكل به خدا با كاروان كربلا به سوى كربلا حركت كردم ، در منزلگاه دوم درد چشمم شدت یافت ، بر اثر فشار درد، چشم چپم نیز درد گرفت ، همسفران مرا سرزنش كردند كه سفر براى تو خوب نیست ، بهتر است مراجعت كنى . همچنان در ناراحتى و حیرت به سر مى بردم هنگام سحر درد چشمم آرام گرفت و اندكى خوابیدم . در عالم خواب حضرت زینب (س) را دیدم به محضرش رفتم و گوشه مقنعه او را گرفتم و بر چشمم مالیدم ، سپس از خواب بیدار شدم ، از آن پس هیچ گونه درد و رنجى در چشمم احساس نكردم ، و چشم راستم همچون چشم چپم خوب شد. ماجرا را به همراهان و دوستان گفتم ، آنها چشمان مرا نگاه كردند، دیدند هیچ فرقى بین دو چشم من نیست ، و هیچ اثرى از ورم و زخم دیده نمى شود. این كرامت حضرت زینب (س ) را براى همه نقل نمودم .

ریاحین الشریعة ج 3 ص 188 ؛ 200 داستان از فضائل حضرت زینب


شهادت امام زین العابدین علیه السلام تسلیت

امام سجاد (عليه السلام) فرمودند:
ان الحسن بن على (عليه السلام) كان اذا ذكر الجنة و النار اضطراب اضطراب السليم و سأل الله الجنة و تعوذ به من النار.
امام مجتبى (عليه السلام) وقتى از بهشت و آتش دوزخ ياد مى كرد، مثل مار گزيده به خود مى پيچيد و از خداوند بهشت مى طلبيد و از آتش به خداوند پناه مى برد.
منبع:امالى صدوق، ص 150،

بحارالانوار، ج 43 ص 331

السلام علیک یا ابا عبدالله و امان از دل زینب

اسوه ماندگار اهل بیت

حضرت زینب (علیها السّلام)

یکی از اسوه های ماندگار اهل بیت، حضرت زینب(سلام الله علیها) می باشد که بعد از حماسه ی عاشورا عهده دار کاروان اسراء شد و او را عقیله ی بنی هاشم نامیدند. وقتی همراه اسرا با سخنان خود چنان یزید و کاخش را به لرزه درآورد، همه را شگفت زده کرد و حاضران گفتند: به خدا قسم از او سخنورتر ندیدیم، گویا از زبان علی(علیه السّلام) سخن می گفت. آن چنان به امام حسین(علیه السّلام) علاقه داشت که وقتی می خواست ازدواج کند، یکی از شرایطش این بود که روزی یک مرتبه امام حسین(علیه السّلام) را ببیند و اگر امام حسین(علیه السّلام) خواست به مسافرت برود، او نیز همراه او به مسافرت برود.

و در روز عاشورا، فرزند و همسر و برادر و فرزند برادرش را از دست می دهد. او با صبر و تحمل، همه ی این دردها را می پذیرد و دیگر کسی جز حضرت زین العابدین(علیه السّلام) در کنارش نبود تا پیام کربلا را به گوش همه برساند؛ با این حال با همه ی درد و رنجی که داشت، چنان جلوی یزیدیان ایستادگی کرد که دسیسه ی امویان را که فکر می کردند با شهادت امام حسین(علیه السّلام) آخرین فصل زندگانی شیعه به پایان خواهد رسید، نقش بر آب ساخت و راه شهدای کربلا را برای همیشه جاویدان ساخت.

در مکتب حضرت زینب (س)

 هدایت گری: یکی از درسهایی که حضرت زینب – سلام الله علیها – به بانوان مسلمان می دهد این است که زنان در جهت دهی جامعه نقش بسزایی دارند. خداوند این ودیعه را در درون زنان به ودیعه سپرده است با بررسی حرکت های حضرت زینب – سلام الله علیها – در تصمیم گیری ها، خطبه ها، حرف ها، سکوت ها و … به نقش هدایت گریشان پی می بریم. 

 شجاعت و تدبیر: حضرت زینب کبری – سلام الله علیها – آن بانوی قهرمان با شجاعت و تدبیر رهبری نهضت را به عهده گرفت. شجاعانه خطبه خواند و دستگاه استبداد را رسوا کرد و با تدبیر اهل بیت – علیهم السلام – و دختران و زنان را اداره کرد تا به مقصد برسند؛ در این راه به همه انسان ها درس ها آموخت.زنان مسلمان می توانند از حضرت زینب – سلام الله علیها – درس شجاعت و شهامت فرا بگیرند. 

 دفاع از ارزش های اسلامی: این درس مهم را بانوان می توانند از سبک رفتاری حضرت زینب سلام الله علیها در مقابل زورگویان ستم پیشه فرا بگیرند؛ حضرت زینب – سلام الله علیها – از دین و ارزش های الهی دفاع کرد و در این راه از جان و مال و فرزندان و عزیزترین کسان خود گذشت و بر غم فقدان آنان دلش را گداخت و به خاطر زنده ماندن دین و امر به معروف و نهی از منکر که برادرش برای آن قیام کرد و به آن عمل کرد.

منبع: بنت الشاطی، زینب بانوی قهرمان کربلا، ترجمه حبیب چایچیان و مهدی آیه الله زاده نائینی؛ تهران، امیرکبیر، ص ۲۰ – ۳۰٫

کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود

کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابری از ریا می‌ماند اگر زینب نبود
چشمه فریاد مظلومیت لب‌تشنگان
در کویر تشنه جا می‌ماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر(ع)، استخوان اشک سرخ
در گلوی چشم ما می ماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی، بی‌سوار و بی لگام
در بیابان رها می‌ماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه‌ها می‌ماند اگر زینب نبود

نتیجه تصویری برای کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود

آیا می دانستید جاسوس در جیب هاست

مشخصات شبکه اجتماعی

نام :وایبر

سال تولید :2010

کشور محل تولید :اسرائیل

توسعه دهنده: شرکت راکوتِن

سیستم های عامل :ویندوز ،اندروید،مک او اس ،بلک بری ،آی او اس ،سیمبین ،لی نوکس

ایمان راسخ حضرت زینب علیهاالسلام

ایمان راسخ حضرت زینب علیهاالسلام
اولین و مهمترین خصلت آن بانو محبت و عشق وافری است که به ذات احدیت دارد تا بتواند همه کس و همه چیز را در محضر او ذوب کند و حتی خویشتن خویش را هم نبیند. در مقابل ایمان و اعتقاد به خداوند همین بس که همه مصائب را برای اودر راه رضای حق تحمل می‌کند و همه اینها را چون از سوی معبود است، زیبا می‌بیند. وقتی در کوفه ابن زیاد از او سوال می‌کند: «کار خدا را با برادرت چگونه دیدی؟» در جواب می‌فرماید: «چیزی جز زیبایی ندیدم.» زیرا که این حرکت در راستای حق و حقیقت و جاودانگی بود.شهادت یک انسان کامل در نظر اولیاء خدا جمیل است نه برای این که جنگ کرده و کشته شده است. بلکه جنگ و قیام برای

خدا بوده است. آن گاه که حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بدن پاره پاره برادر را در گودال قتلگاه مشاهده می‌کند با تضرع در پیشگاه خدا می‌گوید: «اللهم تقبل منا هذا القربان.»
این اوج معرفت و ایمان است و عظمت روح را می‌رساند که چون در راه خداست، تحمل آن آسان است.

منبع: مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات صدرا، چاپ ششم، تهران، 1381 .

شجاعت و قهرمانی

شجاعت و قهرمانی

از ویژگی های عظیم بانوی کربلا، «شجاعت» است، بدون شک، اگر ذرّه ای ترس از حکومت استبدادی یزید در وجود زینب راه می یافت، در این صورت، نهضت کربلا چنین پیروزی به ارمغان نمی آورد.

حضرت زینب(ع) در این ویژگی، یکه تاز میدان بود. خطبه های آتشین و افشاگرانه ایشان بر ضد دستگاه امویان و گفتار کوبنده اش در فرصت ها برای دفاع از نهضت حسینی، و صلابت بی نظیر ایشان در کوفه و شام، همه بیانگر قهرمانی و شجاعت ایشان است. «زینب به عنوانشیرزن کربلا و خطیب قهرمان پیامرسان خون شهیدان، در پیشانی اسلام تابید»و جهاد و دفاع ایشان از اسلام و دیانت به ابدیت پیوست.

حضرت زینب(ع) در قیام عاشورا شجاعتی شایان از خود به نمایش گذاشت. ایشان بارها جان امام سجّاد(ع)را از مرگ نجات داد، از جمله در مجلس ابن زیاد، پس از احتجاج حضرت سجّاد(علیه السلام) با ابن زیاد، امر به شهادت او داد. حضرت زینب(علیها السلام) دست در گردن فرزند برادر انداخت و فرمود: «تا زنده ام، نخواهم گذاشت او را بکشید.»و هرگز به ابن زیاد و یزید بن معاویه اعتنایی نکرد و در حالی که آنان در اوج اقتدارشان بودند، و پاسبان ها با شمشیرهای از نیام بیرون کشیده اطراف ایشان را گرفته بودند، سخنانی ایراد کرد که یزید و اطرافیان وی را رسوا ساخت.

منبع:محمّد محمّدی اشتهاردی، پیشین، ص 81.


ـ محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 117.

خردورزی حضرت زینب(ع)

 

حیا: روایات بسیار زیادی وجود دارد در حیای حضرت، جوانی حضرت را هیچ نامحرمی ندیده است. تا روز واقعه عاشورا رسید.

3-  صبر و پایداری: به سفارش مولا و برادر خویش صبر و حلم را سرلوحه عملکرد خود قرار داد.

4-  مدیریت زمان و مکان: استفاده بهنگام از زمان و به تناسب مکانی ادبیات بیانی خود را انتخاب می‌کرد.

 

شب زنده داری حضرت زینب (ع)

مرحوم بيرجندي در كبريت احمر مي‌گويد: از برخي مقاتل معتبر از امام سجاد (ع) نقل شده كه فرمود: عمه‌ام زينب با تمام مصيبتهايي كه بر او وارد شده بود از كربلا تا شام هيچگاه نوافل خود را ترك نكرد. 
نيز روايت كرده كه چون امام حسين (ع) براي وداع زينب آمد از جمله سخناني كه به او فرمود اين بود: 
«يا اختاه! لا تنسيني في صلاه الليل». خواهر جان مرا در نماز شب فراموش نكن. 
درباره شب عاشوراي زينب (ع) از كتاب مثيرالاحزان از فاطمه دختر امام حسين (ع) نقل شده كه درباره حضرت زينب مي‌گويد: 
«و اما عمتي زينب، فانها لم تزل قائمه في تلك الليله - اي عاشره من المحرم- في محرابها تستغيث الي ربها، و ما هدأت لنا عين و لا سكنت لنا زفره».

صفحات: 1· 2

خطبه معروف امام عارفان

 

امام سجاد علیه السلام از پله منبر بالا رفت و خطبه ای را با نوای گرم توحیدی بیان کرد که در این جا به فرازی از آن خطبه می پردازیم:

«انا بن مکة و منی، انا بن الزمزم و الصفا; انا بن محمد المصطفی; انا بن علی المرتضی; انا بن فاطمة الزهراء …; (35)

من فرزند مکه و منایم; من فرزند زمزم و صفایم; من فرزند محمد مصطفایم; من فرزند علی مرتضایم; من فرزند فاطمه زهرایم … . »

امام زین العابدین همچنان به معرفی خویش ادامه داد، تا آن جا که صدای مردم به گریه بلند شد و ارکان کاخ یزید به لرزه درآمد و یزید از تحت تاثیر قرار گرفتن مردم سخت بیمناک شد، از این رو برای قطع کردن سخنان امام علیه السلام به مؤذن دستور اذان داد.

مؤذن دربار برخاست و با صدایی که همه می شنیدند، اذان گفت.

وقتی به اشهد ان محمدا رسول الله صلی الله علیه وآله رسید، امام که هنوز بر بالای منبر قرار داشت، خطاب به یزید فرمود: «ای یزید! این محمدصلی الله علیه وآله که هم اکنون نامش را مؤذن بر زبان آورد و به پیامبری او گواهی داد، جد توست یا جد من است؟ اگر بگویی پیامبرصلی الله علیه وآله جد توست، دروغ گفته ای و کفر ورزیده ای و اگر باور داری که پیامبرصلی الله علیه وآله جد من است، پس چرا و به چه جرمی خاندان او را کشتی؟» (36)

آری بزرگ مبلغ نهضت عاشورا رسالت خویش را به نحو شایسته ایفا نمود و چهره مجلس را با تبلیغ رسای خود دگرگون کرد و مجلس یزید با رسوایی خاندان بنی امیه و یزید بن معاویه پایان یافت.

حضرت زینب(س) به تنهایی یک دانشگاه است.

 حضرت زینب(س) به تنهایی یک دانشگاه است. دختر علی‌بن ابی طالب(ع) در هر میدانی قهرمان است. در میدان زهد، عبادت، عشق و معرفت، سیاست و در تمامی ابعاد زندگی اش اسطوره ای بی نظیر است. اوست که به صبر و استقامت معنا می بخشد؛ به شهامت….

روز پنجم جمادی الاول سال ۵ یا ۶ هجرت در مدینه چشم به جهان گشود. خبر تولد نوزاد عزیز، به گوش رسول خدا(ص) رسید. رسول خدا(ص) برای دیدار او به منزل دخترش حضرت فاطمه زهرا(س) آمد و به دختر خود فاطمه(س) فرمود: «دخترم! فاطمه جان! نوزادت را برایم بیاور تا او را ببینم.»

فاطمه(س) نوزاد کوچکش را به سینه فشرد، بر گونه های دوست داشتنی او بوسه زد و آن گاه به پدر بزرگوارش داد. پیامبر(ص) فرزند دلبند زهرای عزیزش را در آغوش کشیده، صورت خود را به  صورت او گذاشت و شروع به اشک ریختن کرد. فاطمه(ص) ناگهان متوجه این صحنه شد و در حالی که شدیدا ناراحت بود از پدر پرسید: پدرم، چرا گریه می کنی؟!
رسول خدا(ص) فرمود: «گریه ام به این علت است که پس از مرگ من و تو، این دختر دوست داشتنی من سرنوشت غمباری خواهد داشت، در نظرم مجسم گشت که او با چه مشکلات دردناکی روبه رو می شود و چه مصیبتهای بزرگی را به خاطر رضای خداوند با آغوش باز استقبال می کند».
در آن دقایقی که آرام اشک می ریخت و نواده عزیزش را می بوسید، گاهی نیز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومی که بعدها رسالتی بزرگ را عهده دار می گشت خیره خیره می نگریست و در همین جا بود که خطاب به دخترش فاطمه(س) فرمود: «ای پاره تن من و روشنی چشمانم! فاطمه جان! هر کسی که بر زینب و مصایب او بگرید ثواب گریستن کسی را به او می دهند که بر دو برادر او حسن و حسین گریه کند.»
یکی از سیره های عملی زندگی این بانوی الهی، پرستاری و دست گیری از حال بیماران و درماندگان بود. اتفاقات سختی که در طول حیات سراسر مرارت بار ایشان رخ داد؛ همچون بیماری مادر بزرگوارشان، ضربت خوردن پدر، مسمومیت برادر و بالاخره حادثه بزرگ کربلا، زینب را به عنوان الگوی پرستاران معرفی کرد و سالروز ولادتش، به عنوان روز پرستار برگزیده شد.
پرستار بزرگ صحرای کربلا، در آن روز سخت، وظایف سنگینی به عهده داشت: تقویت روحیه مجروحان و خانواده شهیدان، رسیدگی به بازماندگان و کمک به اطفال. هم چنین ایشان به مراقبت از حضرت سجاد(ع) نیز که در بیماری شدید به سر می برد، مشغول بود.
حیف است زینب(س) را تنها پرستار بیمار بخوانند، زیرا پرستاری از بیمار یکی از کوچک ترین مسؤولیت های حضرت زینب(س) بود و هرچند پرستاری وظیفه سنگین و ارزشمندی است و پرستار متعهد باید با صبر و حوصله، تحمل هر نوع ناملایمات برای انجام خدمتش بنماید و چنین کاری از عهده هر کس برنمی آید ولی با این حال مقام زینب کبری(س)، آن قدر والا و عظیم است که او را پرستار نهضت و انقلاب حسینی باید بنامیم، زیرا این پرستاری به مراتب مهم تر و سرنوشت سازتر از پرستاری بیمار بود. زینب نقش نگهداری از قیام خون بار حسینی را بر عهده داشت که قطعا اگر او این بار را بر دوش نمی گرفت، خون سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین صلوات الله علیه پایمال می شد و بسیار دشوار بود که نهضت ابی عبدالله(ع) به مردم اعلام و ابلاغ گردد و شاید بدون اسارت خاندان رسول الله و پیش تازی عقیله بنی هاشم علیها السلام در رسوا نمودن هیئت حاکم و تبلیغ او از انگیزه قیام برادرش، یزیدیان به هدف پلید خود نائل می آمدند و نام رسول الله(ص) را نه تنها از مناره های مساجد بلکه از تاریخ، پاک و محو می کردند و این بود نیت شوم آنان

درس آموزی در مکتب امام حسین(ع)

 شیعیان امام حسین (ع) هم خود باید مکتب انسان ساز عاشورا را به خوبی فرا بگیرند و فضیلت هایی همچون ایثار جوانمردی، عزت و کرامت نفس، حق طلبی و حق خواهی و حریت و آزادگی را در وجود خود نهادینه سازند و هم باید نهضت عاشورا به دیگران بشناسانند و آثار و برکات آن را در همه جا منتشر کنند، تا همه ملت های مسلمان بتوانند باالگو گرفتن از نهضت عاشورا کرامت و عزت خود را در برابر طاغوت ها و شیطان بزرگ آمریکای جهان خوار حفظ کنند.

خطبة‌ آتشين‌ حضرت زينب(س)‌ در كوفه

 

خطبة‌ آتشين‌ حضرت زينب(س)‌ در كوفه(شعر)

حال‌ در كوفه‌، زينب‌ كبري        ‌هست‌ ناظر به‌ حالت‌ آنها

كه‌ زنان‌ آه‌ وناله‌ مي‌كردند        غرق‌ در ماتم‌ وغم‌ ودردند

نيز مردان‌ كوفيان‌، گريان‌        از چنين‌ حادثه‌، همه‌ نالان‌

ناگهان‌ زينب‌ غمين‌ آمد        يك‌ نهيب‌ شديد، آن‌جا زد

زينب‌ آمد در آن‌ زمان‌ به‌ خروش        ‌گفت‌: اي‌ كوفيان‌، همه‌ خاموش‌

با چنان‌ نغمه‌اي‌ كه‌ او سر داد        زنگ‌ها نيز از صدا افتاد

بعد از آن‌ رو سوي‌ خدا بنمود        سينه‌ با ياد ايزدش‌ بُگشود

سپس‌ او رو به‌ سوي‌ مردم‌ كرد        با دلي‌ پاك‌ وسينه‌اي‌ پر درد

گفت‌ اي‌ كوفيان‌ پر نيرنگ‌        همه‌ بي‌ بهرگان‌ از فرهنگ‌

همه‌ از غيرت‌ وحميّت‌، دور        پيش‌ چشمان‌ ما همه‌ منفور

همگي‌ چاپلوس‌ ومكاريد        مردمي‌ خائن‌ وفسونكاريد

جز دروغ‌ وخصومت‌ وكينه        ‌نيست‌ در بين‌ مردم‌ كوفه‌

توشه‌اي‌ بد در آخرت‌ داريد        چون‌ همه‌ مردمي‌ تبهكاريد

همه‌ پيمان‌ خويش‌، بشكستيد        پاي‌ ديوار كهنه‌ بنشستيد

تا فروريخت‌ روي‌ سر، ديوار        مي‌شود بسته‌ نيز راه‌ فرار

حال‌، گريان‌ شديد بهر حسين‌!        بعدِ مرگش‌ كنيد شيون‌ وشين‌

دلتان‌ جملگي‌ چنان‌ سنگ‌ است        ‌اين‌ جنايت‌ چو لكة‌ ننگ‌ است‌

گر، گريبان‌ خويش‌، چاك‌ كنيد        لكه‌ را كِي‌ توان‌، كه‌ پاك‌ كنيد

خواهم‌ از درگه‌ خداي‌ جهان‌        ديده‌هاتان‌ همي‌ شود گريان

صفحات: 1· 2

ولایت مداری

 

 قرآن بدون هیچ قید و شرطى در كنار اطاعت مطلق از خداوند، دستور به اطاعت از پیامبر صلى الله علیه وآله و صاحبان امر، یعنى، ائمه اطهارعلیهم السلام میدهد.« اطیعواالله واطیعواالرسول واولى الامرمنكم‏» ؛ «از خداوند و رسول و اولی الامر اطاعت كنید.»

زینب علیهاالسلام كه حضور هفت معصوم را درك كرده، در تمامى ابعاد ولایت مدارى (معرفت امام، تسلیم بى چون و چرا بودن، معرفى و شناساندن ولایت، فداكارى در راه آن و) … سر آمد است. او با چشمان خود مشاهده كرده بود كه چگونه مادرش خود را سپر بلاى امام خویش قرار داد و خطاب به ولى خود گفت:« روحى لروحك الفداء ونفسى لنفسك الوقاء ؛[اى ابالحسن] روحم فداى روح تو و جانم سپر بلاى جان تو باد.» و سرانجام جان خویش را در راه حمایت از على علیه السلام فدا نمود و شهیده راه ولایت گردید. زینب علیهاالسلام به خوبى درس ولایت مدارى را از مادر فرا گرفت و آن را به زیبایى در كربلا به عرصه ظهور رساند.

از یك سو در جهت معرفى و شناساندن ولایت، از طریق نفى اتهامات و یادآورى حقوق فراموش شده اهل بیت تلاش كرد. از جمله در خطبه شهر كوفه فرمود:« وانى ترحضون قتل سلیل خاتم النبوه ومعدن الرساله وسید شباب اهل الجنه  لكه ننگ كشتن فرزند آخرین پیامبر و سرچشمه رسالت و آقاى جوانان بهشت را چگونه خواهید شست؟»

و همچنین در مجلس ابن زیاد ، شهر شام، و مجلس یزید، ولایت و امامت را به خوبى معرفى نمود

سبک زندگی حسینی

سبک زندگی حسینی زندگی افرادی است که دنیا برایشان کوچک شده است و با تمام آنچه دارند به یک عشق بزرگ تر می اندیشند و دنیا با تمام زیبایی هایی که دارد چنگی به دلشان نمی زند و جز با جلب رضایت خدا آرام نمی گیرند.

کاری که اباعبداله در ظهر عاشورا تا کنون انجام داده مدیریت دل هایی است که گرفتاردنیا هستند و این دل ها را با شور حسینی متحول می کند و این دل ها هوایی می شوند و میل وطن می کنند . آدم های پر از علاقه های مادی، ناچیز و حقیر دل هایشان تیره شده اما و قتی وجود شان مورد محبت امام حسین قرار می گیرد مانند قطره ای دوباره تبخیر می شود و به اقیانوس گره می خورد.

صفحات: 1· 2

عامل رستگاری در قران

 

 

هر ایمانی نمی تواند مؤمن را بر سفره‌ی رستگاری بنشاند؛ بلکه ایمانی این مهم را تحقق می بخشد که همراه با عمل به مقتضای ایمان باشد و قرآن نیز هرگاه پای ایمان را وسط می کشد، از عملی به مقتضای آن نیز می گوید که جمله (وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ)، پس از بسیاری از (الَّذِینَ آمَنُوا)، اثبات کننده‌ی این ادعا است.

 

  ایمان

 

رستگاری و ایمان در شعار اسلام (یا أیها الناس قولوا لا إله‏ إلا اللّه تفلحوا)که با نوای مخلصانه‌ی پیامبر اسلام ( ص) و مسلمانان نخستین در کوچه بازارهای شهر مکه طنین‌انداز بود و فطرت انسان ها را نوازش می داد، گره خورده است و در قرآن کریم نیز به گونه‌ی خاصی بازتاب داده شده است؛ چنان‌که در سوره مبارکه مؤمنون می‌خوانیم:

 

«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ؛ به راستی که مؤمنان رستگار شدند.»یعنی مؤمنان همین که به خدا و وعد و وعیدهایش ایمان آوردند، در راه رستگاری قدم نهاده اند، هرچند ممکن است در این راه دزدان خطر‌آفرینی کمین کرده باشند.قرآن کریم در اکثر موارد با شاید و به شکل مشروط از رستگار شدن انسان سخن گفته است؛ اما این آیه به طور قطع مؤمنان را رستگار دانسته.

صفحات: 1· 2

اسرار عاشورا

جسارت مردى شامى به دختر امام حسين عليه السلام  
 در مجلس يزيد مردى از اهل شام به يزيد گفت : يا اميرالمؤ منين اين دختر را بمن ببخش ، دختر سيدالشهداء لرزيد لباس عمه اش زينب را گرفت و گفت : عمه جان يتيم شدم ، حالا بايد به خدمت هم گرفته شوم ؟!
زينب كبرى به آنمرد فرمود: دروغ گفتى بخدا، نه تو مى توانى چنين كنى و نه يزيد،
يزيد در خشم شد و گفت : دروغ گفتى ، بخدا اين حق من است ، اگر بخواهم انجام مى دهم ، زينب كبرى فرمود: نه والله ، خداوند اين حق را به تو نداده است مگر اينكه از ملت ما (اسلام ) خارج شوى و دينى غير از دين ما بگيرى ،

صفحات: 1· 2

آموزش وبلاگ نویسی

در مدرسه علمیه فاطمه الزهراءسلام الله علیها بندرترکمن آموزش وبلاگ نویسی برگزار شد . در این آموزش طلاب  وبلاگ رادر فضای کوثرنت خود تشکیل دادند.

پایداری و شجاعت زینب از نگاه دیگران

با ورق زدن صفحات تاریخ درمی یابیم که حضرت زینب علیها السلام از همان اوان کودکی با رنج و سختی آشنا بود و در برابر هر مصیبت و رنجی که برای او پیش می آمد با صبر و شکیبایی مثال زدنی ایستادگی می نمود و راه رضای خدا را در پیش می گرفت . این امر سبب شده بود که آن بانوی بزرگ الگوی پایداری و شجاعت شناخته شود و لذا دانشمندان بزرگ اسلامی اعم از شیعه و اهل سنت در کتب خود زبان به تحسین گشوده اند و با الفاظ و عبارات مختلف از آن حضرت تجلیل نموده اند .

برای نمونه ابن اثیر از مورخین بزرگ اهل سنت می گوید: «وکانت زینب امراة عاقلة لبیبة جزلة … وهو یدل علی عقل وقوة جنان;زینب زنی بود عاقل و خردمند و با زکاوت … و این (یعنی کلام حضرت زینب در مجلس یزید) برعقل و قوت قلب [و پایداری او] دلالت می کند .»

همچنین جلال الدین سیوطی از مفسرین اهل سنت می گوید: «وکانت لبیبة جذلة عاقلة لها قوة جنان;  زینب بانویی خردمند و عاقل بود و از قوت قلب [و مقاومت] برخوردار بود .»

و نیز علامه مامقانی از علمای شیعه در مورد آن بانوی بزرگ می گوید: «وهی فی الصبر والثبات وحیدة; او در صبر و پایداری یکتا و بی همتا بود .»

رمز پیروزی

 خداوند متعال می فرماید: «وجعلنا منهم ائمة یهدون بامرنا لما صبروا وکانوا بآیاتنا یوقنون » (5) ; «و از آنها امامان و پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت می کردند، بخاطر این که شکیبایی نمودند و به آیات ما یقین داشتند .»

در صدر اسلام مسلمانان با سختیهای فراوانی دست به گریبان بودند و از سوی مشرکین مورد آزار و اذیت واقع می شدند و عده ای از آنان که طاقت تحمل این سختیها را نداشتند، عنان صبر و شکیبایی را از کف می دادند . در این آیه خداوند متعال خطاب به پیامبر و مسلمانان سرگذشت قوم بنی اسرائیل را بازگو می نماید تا هم آنان را تسلی و دلداری دهد و به صبر و شکیبایی و پایداری دعوت نماید و هم بشارتی باشد که اگر صبر و پایداری را پیشه کنند بر مشرکان پیروز خواهند شد; چنان که قوم بنی اسرائیل که از طرف کفار و مشرکین مورد آزار و اذیت واقع می شدند پس از تحمل سختیها و مقاومت در برابر دشمنان، به پیروزی رسیدند و خداوند مقام امامت و پیشوایی بر مردم را به گروهی از آنان عطا فرمود .

پس در آیه مورد بحث دو چیز به عنوان رمز پیروزی بیان شده است: یکی ایمان و یقین به آیات الهی و دیگری صبر و استقامت و شکیبایی .

در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: «فمن صبر واحتسب لم یخرج من الدنیا حتی یقر الله له عینا فی اعدائه مع ما یدخر له فی الآخرة; کسی که شکیبایی کند و آن را به حساب خدا بگذارد، از دنیا بیرون نمی رود تا خداوند چشمش را با شکست دشمنانش روشن کند، علاوه بر پاداشهایی که برای آخرت او ذخیره خواهد کرد .»

حماسه حسینی

 

 

درمدرسه علمیه فاطمه الزهرا(س)بندر ترکمن مراسم سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین مهدی تقی پور و با حضور مدیر،اساتید، طلاب وبانوان سطح شهر برگزارشد.

 

مهدی تقی پور با طرح سوالی عنوان کرد: چرا امامان دیگر کربلای دیگر نیافریدند؟ احتمالاتی  که در آن وجود دارد، اولاً شاید شرایط فراهم نبود یا اقتضا نمی کرد که همانند امام حسن(ع)با معاویه صلح کند.

 

وی با اشاره به شرایط دیگر قیام امام افزود: ثانیاٌ شاید به خاطر اینکه یارانی همانند ایشان نداشتند، مانند امام علی(ع)که اصحابش باوفا نبودند. در عصر کنونی وقتی شهید صدر دستگیر شد خواهر بزرگوار ایشان زینب وار از مردم خواست از کنار حرم امیرالمومنین(ع) تا کوفه تظاهرات کنند اما کسانی که برای قیام آمده بودند از آن تعداد کثیر،به پنجاه نفر هم نرسید، اباعبدالله الحسین(ع) یارانی چون حبیب بن مظاهر داشته اند که برای پیوستن به امامش، خود را از کوفه به کربلا رساند، در کتاب ها آمده است زمانی که حضرت صاحب الزمان(عج) ظهور می کند سربازانش از نقاط مختلف جهان خود را به ایشان می رسانند، می توان گفت از مهمترین ویژگی شهدای کربلا این است که به هیچ یک از تعلقات زمینی ودنیوی دلبستگی نداشته اند.

 

مدیر مدرسه رستگاران کردکوی در ادامه تصریح کرد: ثالثاٌ نخواستند یک بار دیگر مردم شرمنده شوند، همانطور که خداوند شرمندگی را دوست ندارد، عمه امام سوم شیعیان به ایشان می گوید به نینوا نرو اگر بروی، کشته شوی، بنی هاشم شرمنده شما می شود در جواب امام فرمود نه تنها بنی هاشم بلکه کل اسلام شرمنده نهضت کربلا می شود ،قیام توابین اولین جلوه آن می باشد.

 

وی در پایان با اشاره به فواید گریه خاطر نشان کرد:کربلا دربردارنده  دو پیام است یکی عاطفه،همان اشک های  که در مجالس سالار شهیدان ریخته می شود، طبق روانشناسی اسلامی اشک ریختن بر هر درد بی درمان دواست،در تاریخ آمده است که مردمی با گریه های خود نفرین پیامبری را بی اثر کردند، بزرگترین خاصیت آن مهربانی ودلسوزی در دل می باشد، دومین پیام عاشورا امربه معروف ونهی از منکراست، این امر با مطالعه روش ها وراهکارهای آن امکان پذیر می شود مراسم با پذیرایی از عزاداران حسینی خاتمه یافت.   

 

p align="center"> اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً